آنتوان سوریوگین Antoin Sevruguin | |
---|---|
زادهٔ | اواخر ۱۸۳۰ (میلادی) ۱۲۰۹ خورشیدی |
درگذشت | ۱۹۳۳ (میلادی) ۱۳۱۲ خورشیدی تهران |
مدفن | گورستان دولاب |
ملیت | روسیه |
پیشه | عکاسی |
عنوان | آنتوان خان[۱] موسیو آنتوان پرورده ایران[۲] |
دوره | قاجار |
همسر | لوئیز گورگنیان |
فرزندان | آندره سوریوگین (و ۶ فرزند دیگر) |
والدین | واسیلی سوروگین و آچین خانوم |
امضاء | |
آنتوان سوریوگین (به گرجی: ანტუან სევრიუგინი) (زادهٔ ۱۲۰۹ – درگذشتهٔ ۱۳۱۲ خورشیدی)همچنین در ایران معروف به آنتوان سوروگین و موسیو آنتوانخان، عکاس روسی - گرجی - ارمنی تبارِ ساکن در ایرانِ عصر قاجار و پهلوی بود. آنتوان سوریوگین با ۵ دهه فعالیت حرفهای عکاسی، یکی از مهمترین مستندنگاران زندگی ایرانیان از دوران ناصرالدین شاه تا سلطنت رضاشاه است. او برای کامل کردن مجموعه عکسهای خود تمامی ایران را زیر پا گذاشت و از سوژههای گوناگون عکاسی کرد. مردم، مناظر، بناهای تاریخی، آداب و رسوم، مشاغل و حرفهها، اشیاء و سرانجام بسیاری از زوایای زندگی ایرانیان سوژهٔ عکاسی او بودند.
آنتوان سوروگین اواخر دهه ۱۸۳۰ میلادی (حدود سال ۱۲۱۹ خورشیدی) در سفارت روسیه در تهران از پدری روس به نام واسیلی سوروگین و مادر گرجی به نام آچین خانوم زاده شد. سالهای نخستین عمرش را در تهران گذراند. پدرش واسیلی خاورشناس و دیپلمات سفارت روسیه تزاری در تهران بود. علاقه او به ایران در همین دوره پدید آمد و بعدها یکی از دوستداران و ستایشگران ایران و ایرانیان شد. او در کودکی به هنر نقاشی نیز علاقه داشت.
پس از فوت پدر آنتوان که بر اثر حادثهای در اسبسواری در تهران کشته شد، مادرش به دلیل عدم تمایل به دریافت مستمری از ایران با فرزندان خود به گرجستان بازگشت. آنتوان پس از مرگ پدر برای کمک به خانواده نقاشی را کنار گذاشت و همراه با برادرانش امانوئل و کولیا نزد عکاس معروف روسی دیمتری ایوانویچ ژرماکوف در تفلیس عکاسی آموخت. ژرماکف از سال ۱۸۷۰ میلادی مشغول سفر و عکاسی از ایران بوده و تا زمان آخرین سفرش حدود ۲۴٬۵۵۶ عکس از ایران تهیه کرده بود. سوروگین نیز پس از آشنایی با ژرماکف مصمم میشود به ایران سفر کند و به عکاسی از مردم و فرهنگ و طبیعت آن بپردازد.[۳]
او در سال ۱۸۷۰ میلادی برابر با سال ۱۲۴۹ خورشیدی همراه با برادرانش به تبریز آمد و در آنجا ساکن شد و به دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا راه یافت و از او لقب "خان" نیز گرفت. هنگامی که مظفرالدین میرزا برای به دست گرفتن قدرت، عازم تهران شد آنتوان نیز در التزام رکاب او بود و تا آخرین روزهای سلطنتش وی را همراهی کرد. آنتوان در تهران یک استودیو عکاسی در خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی) جنب درب شرقی میدان مشق دایر کرد.[۴]
آنتوان خان در تهران با زنی ارمنی به نام لوئیز گورگنیان ازدواج کرد و حاصل این ازدواج هفت فرزند بود؛ که یکی از آنان آندره سوروگین بودهاست.
آنتوان سوروگین یکی از موفقترین عکاسهای عصر خود بود. بیشتر عکسهای گرفتهشده توسط آنتوان خان متعلق به سالهای ۱۲۴۹ تا ۱۳۰۹ خورشیدی است. او به علت اینکه توانایی صحبت کردن به زبان فارسی را مانند زبان مادری داشت، به خوبی توانست با قشرهای فرهنگی مختلف مردم ایران ارتباط برقرار کند. عکسهای او از دربار سلطنتی، حرمسراها، مساجد و بناهای یادبود دیگر ادیان بسیار شاخص بود و او را متمایز با دیگر عکاسان مشهور اروپایی در ایران میکند. ناصر الدین شاه علاقهٔ زیادی به عکسهای دربار و پرتره آنتوان خان داشت.
وی به آموختن نقاشی سنتی ایرانی نیز همت گماشت به همین خاطر فردریک بورر مورخ عکاسی بر این باور است که عکاسی سوروگین برآیند دو سبک زیباییشناسی شرقی و غربی است و تأثیرات رامبراند و رضا عباسی را توامان در آثار وی میتوان مشاهده کرد.[۵]
علاقهمندی آنتوان خان به کیفیت و تغییرات نور سبب شد که وی بیشتر عکسهایش را در میانه روز و هنگامی که تابش عمودی خورشید، سایهها را کوتاه میکند عکسبرداری کند.[۶]
او زبان فرانسه را خوب میدانست و به سال ۱۲۵۸ خورشیدی رسالهٔ عکاسی، عکاس مشهور فرانسوی لیبر (Liebert) را به فارسی ترجمه و به مظفرالدین میرزا تقدیم کرد.
آنتوان خان توانائی خود را در تصویربرداری از دو حادثه مهم تاریخی دوران فعالیت هنریش نشان داد
حاصل زندگی هنری او که گردآوری هفت هزار نگاتیو شیشهای از کارهایش و شماری از کارهای عکاسان پیش از او بود. شیشهها منظم شده و شمارهخورده بود. شمارهها به شیوه رقمزدن هنرمندان نقاش ایرانی، در کوشه و کنار شیشه به گونهای نوشته شده بود که کمتر به چشم میخورد.
سوروگین عکسهایش را روی مقوایی ویژه میچسباند و در پشت مقوا، نشان عکاسخانهاش (این نشان همایونی هدیه ناصرالدین شاه بود) را به همراه نشانی عکاسخانه به فارسی و فرانسه چاپ میکرد. نشانی فارسی چنین بود:[۶] عکاسخانه موسیو آنتوان سوریوگین، خیابان علاءالدوله، درب میدان مشق طهران
سوریوگین با مشروطهخواهان در ارتباط بود و به ناچار به سفارت انگلیس پناهنده شد. در سال ۱۹۰۸ میلادی، برابر با سال ۱۲۸۷ خورشیدی، وابستگان محمدعلی شاه قاجار در عکاسخانه او بمب گذاشتند و حدود ۵ هزار نگاتیو شیشهای او نابود شد.[۸]
با انقراض سلسله قاجار و برآمدن پهلوی، پادشاه جدید شروع به نفی گذشته کرد و ۲۰۰۰ شیشه پرارزش سوروگین به این بهانه که بیانگر دوران رژیمی ساقط شده و کهنه است و با ایران مدرنی که حکومت سعی در نشان دادنش داشت در تضاد است، مصادره و توقیف شد.[۹]
او به سال ۱۹۳۳ برابر با سال ۱۳۱۲ خورشیدی بر اثر عفونت کلیه درگذشت و در گورستان دولاب به خاک سپرده شد.
تنها دخترش ماری که در واپسین سالهای عمر آنتوان خان عکاسخانه را اداره میکرد، بابت دوستیای که با محمدرضا شاه پهلوی داشت، توانست ۶۹۶ قطعه از شیشهها را از توقیف درآورد.[۳] این شیشهها و شماری از عکسهای کار سوروگین بعد از مرگ او و تعطیل شدن عکاسخانهاش به کلیسای پروتستان آمریکایی تهران منتقل شد؛ و در سال ۱۹۵۱ این آثار در اختیار موسسهٔ اسمیتسونین در شهر واشینگتن قرار گرفت و اکنون در گالری هنر فریر است. نمایشگاهی از عکسهای او به سال ۱۹۸۳ در آن گالری برگزار شد.
یکصد و شصت و هشت قطعه از عکسهای او نیز در میان مجموعهٔ عکسهای یک دیپلمات هلندی به موزهٔ ملی نژادشناسی شهر لیدن کشور هلند هدیه شده که مورد مطالعه و معرفی قرار گرفتهاست. عکسهای او در نمایشگاهی در شهر بروکسل به سال ۱۸۹۷ و نمایشگاهی در شهر پاریس به سال ۱۹۰۰ موفق به دریافت مدال شد و خود او از دولت ایران دارای نشان مقدس بود. جهانگردان و پژوهشگران اروپائی که در سدهٔ ۱۹ و آغاز سدهٔ ۲۰ (میلادی) به ایران سفر کرده و خود عکاس نبودهاند، عکسهای مورد نیاز برای چاپ در سفرنامهها و کتابهای خود را در ایران تهیه میکردند. از همین راه است که شمار زیادی از عکسهای سوروگین به سفرنامهها راه یافته و در همان زمان زندگی شهرت سوروگین را به خارج از ایران کشاندهاست.