ام۴۸ پاتون | |
---|---|
نوع | تانک متوسط |
خاستگاه | ایالات متحده آمریکا |
تاریخچه خدمت | |
خدمت | ۱۹۵۳-۱۹۹۰(ایالات متحده امریکا) |
جنگها | جنگ ویتنام، جنگ ششروزه، جنگ یوم کیپور، جنگ ایران و عراق، جنگ داخلی لبنان |
تاریخچه تولید | |
تاریخ طراحی | ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ |
تاریخ تولید | ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ |
تعداد ساختهشده | حدود ۱۲ هزار |
ویژگیها | |
وزن | ۴۵ تن |
طول | ۹٫۳ با لوله، ۶٫۷۶ بدون لوله سلاح |
عرض | ۳٫۶۵ متر |
ارتفاع | ۳٫۱ متر |
خدمه | ۴ نفر |
زره | ۱۲۰ میلیمتر زره فولادی یکپارچه |
تسلیحات اصلی | توپ ۹۰ میلیمتری (توپ ۱۰۵ ام۶۸ در ام۴۸آ۵ و مدلهای بعدی) |
تسلیحات ثانویه | تیربار ۷٫۶۲ مم ام۷۳ هممحور تیربار ۱۲٫۷ مم ام۲ براونینگ دفاع هوایی |
موتور | موتور دیزلی AVDS-1790-2 V12 (از دهه ۱۹۷۰) ۷۵۰ اسب بخار |
قدرت/وزن | ۱۶٫۶ اسب بخار به تن |
ظرفیت سوخت | ۷۵۷ لیتر |
برد عملیاتی | ۴۶۱ کیلومتر در جاده |
بیشینهٔ سرعت | جاده: ۴۸ کیلومتر در ساعت |
ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار میرفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده میشود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
ام۴۸ در واقع یک تانک موقت بود تا زمانی که طرح نخستین تانک اصلی میدان نبرد آمریکاییها یعنی ام۶۰ نهایی شده و به تولید برسد. در دوران پس از جنگ جهانی دوم تقریباً تمام کشورها ایدهٔ استفاده از تانکهای ِ سبک، متوسط، سنگین و فوق سنگین را کنار گذارده و جذب ایدهٔ طراحی و استفاده از فقط یک نوع تانک شده بودند که قدرت انجام تمامی مأموریتهای انواع مختلف تانکها را داشته باشد. این طبقه جدید از تانکها تانک اصلی میدان نبرد (main battle tank بهاختصار MBT) نامیده میشدند.
البته ام۴۸ که با ورود خود جایگزین تانکهای متوسط ام۴ شرمن و ام۴۷ پاتون شده بود، حتی بعد از ورود ام۶۰ در سال ۱۹۶۱ نیز به خدمت نظامی خود ادامه داد و در نقش ِ تانک اصلی میدان نبرد در خدمت نیروی زمینی و تفنگداران دریایی آمریکا در جنگ ویتنام بود. تعدادی از آنها با بهینهسازیها و اصلاحات مستمری که در طول سالها بر روی آنها انجام شد توانستند تا دهه ۱۹۸۰ در ارتش آمریکا به فعالیت خود ادامه دهند و هنوز نیز در برخی ارتشها در خدمت فعال نظامی قرار دارند. آخرین بهینهسازی ام۴۸ در ارتش آمریکا ام۴۸آ۵ نام داشت که از توپ و مهمات استاندارد ۱۰۵ میلیمتری ام۶۰ استفاده میکرد. البته سلاح اصلی ام۴۸ توپ ۹۰ میلیمتری بود.
طرح ام۴۸ در سال ۱۹۵۲ نهایی شد، زمانی که دو سال از ورود به خدمت و آغاز تولید انبوه تانک معروف شورویها تی-۵۴ میگذشت و برتری آن بر ام۴۷ مشخص شده بود. پاسخ آمریکاییها به تی-۵۴ از یک سیستم کنترل آتش پیشرفته و توپ پرشتاب ۹۰ مم (۱۰ مم کمتر از تی-۵۴) با دقت شلیک اول بالا بهره میبرد و وزن آن حدود ۴۵ تا ۵۰ تن بود.
بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ در مجموع ۱۱٫۷۰۳ عراده ام۴۸ تولید شد. برد عملیاتی مدل اول ام۴۸ بسیار کم بود و با یک بار سوختگیری فقط میتوانست حداکثر ۱۱۰ کیلومتر را بپیماید به همین جهت در مدل ام۴۸-آ۲ موتور بنزینی جدیدی برای آن طراحی شد. در سال ۱۹۶۸ ام۴۸های فعال ارتش آمریکا به مدل ام۴۸-آ۳ ارتقا پیدا کردند. در این مدل موتور این تانکها با یک موتور دیزلی تعویض شده بود چراکه موتور بنزینی بسیار مستعد انفجار بود. در دهه ۱۹۷۰ خانواده موتورهای دیزلی ایویدیاس (AVDS 1790 2C/2D) تحولی را در قوای محرکهٔ نه تنها ام۴۸ بلکه بسیاری از تانکهای دیگر غربی ایجاد کردند؛ از جمله انواع بازسازیشده آامایکس-۳۰ فرانسوی، ام۴۷های آمریکایی ارتش ایران و پاکستان، انواع بهینهشده سنچوریونهای بریتانیایی، و جدیدترین مدل ام۶۰ یعنی ام۶۰آ۳.
تلفات سنگین و غیرمنتظره تانکهای اسرائیلی در جنگ ۱۹۷۳ یوم کیپور که تعدادی از آنها نیز ام۴۸ بودند باعث شد تا آمریکاییها به سرعت تعدادی از ام۶۰های خود را برای بازسازی قوای زرهی اسرائیل به این کشور ارسال کنند و برای حل معضل موقتی کمبود تانک تصمیم به بازسازی ام۴۸های خود بر اساس استانداردهای ام۶۰ گرفتند. ۲ هزار ام۴۸ به این مدل جدید که ام۴۸-آ۵ نام داشت، بازسازی شدند و سلاح و موتور مشابه با ام۶۰ها داشتند اما حفاظت زرهی آنها در حد ام۶۰ نبود.
سیستم کنترل آتش ام۴۸-آ۳ وقتی که برای نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ برای مقابله با تانکهای شوروی در اروپا مستقر شدند در ایدهآلترین شرایط خود بود. یک خدمه تانک با تجربه با کار گروهی عالی قادر بود که شلیک اول را به احتمال ۹۰ درصد به هدف برساند. در آزمایشها این تانکها قادر بودند تا در حالیکه با سرعت ۲۰ کیلومتر بر ساعت در حال حرکت هستند، توقف کرده، هدف را شناسایی و با شلیک اول هدف را در فاصله ۲ هزار متری منهدم کنند و کل این تمرین فقط ۷ ثانیه به طول میکشید. البته این سیستم کنترل آتش مجهز و پیچیده در جنگ ویتنام کاملاً بیاستفاده بود. به همین جهت بسیار اتفاق میافتاد که توپچی تانک از برجک خارج شده و با یک تفنگ ام۱۶ یا نارنجکانداز ام۷۹ دفاع نزدیک را انجام دهد. ضمن اینکه قرار گرفتن بر روی برجک باعث محافظت بیشتر سربازان از مینهای احتمالی هم میشد.[۱]