![]() | این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. این صفحه ممکن است دارای الگوی ویکیپروژهٔ وابسته به این نوشتار باشد که در آن میتوانید جعبهٔ اطلاعات استاندارد مناسب برای این مقاله را بیابید. همچنین رده:الگو:جعبههای اطلاعات را نیز ببینید. |
![]() | این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
![]() | لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
انجیل برنابا اثری پدیدار شده در قرن شانزدهم و هجدهم به زبانهای اسپانیایی و ایتالیایی است[۱] که به ادعای برخی از مسلمانان توسط برنابا، شخصیت مسیحی برجسته از قرون اول میلادی به نگارش درآمدهاست.[۲] این اثر توسط پژوهشگران، به عنوان اثری جعلی شناخته شدهاست[۳] و اسناد قدیمی از آن وجود ندارد.[۴] انجیل برنابا توسط یک یا چند نویسندهٔ احتمالاً مسلمان نوشته شدهاست.[۵] این کتاب نسبت به انجیلهای رسمی مسیحیت شباهت بسیار بیشتری به اعتقادات مسلمانان دارد.[۶] در سال ۱۹۷۶، انتشارات اشرم در کراچی پاکستان ۱۰ هزار نسخه از این کتاب را منتشر کرد.[۷]
انجیل برنابا با رسالۀ برنابا اشتباه نشود.
برنابا که نام اصلی او «جوزف» یا یوسف است، جزو مسیحیان اولیه بود و جزو شخصیتهای مهم در مسیحیت است. او و پولس در سفرهایی به بشارت دین مسیح پرداختهاند.[۸] طبق کتاب مقدس مسیحی (بخشِ اعمال رسولان مسیح) او علایق دنیوی را قطع کرد و مردم را به دین مسیح ترغیب میکرد و در مصائب و زحمات آنها شریک میشد. در نتیجه کتاب مقدس مسیحی برنابا را یکی از رسولان عیسی مسیح[۹] و پدران کلیسای مسیحی مینامد. برنابا در کنار سایر رسولان عیسی مسیح در تمام کلیساها مورد احترام است.
برنابا یا پسر وعظ، یکی از پیروان عیسی مسیح بود (غیر از دوازده شاگرد خاص معروف به حواریون عیسی مسیح). به اعتقاد مسلمین، انجیل وی یکی از بهترین نسخههای اناجیل است. در این انجیل، برخلاف سایر کتابهای دینی، بشاراتی صریح در مورد محمد، پیامبر اسلام دیده میشود.
آنچنانکه در این انجیل آمده، برنابا این کتاب را به امر مسیح نوشتهاست.[۱۰] از نکات قابل توجه این کتاب این است که در آن به صراحت از بیایمانی پولس سخن گفتهاست.[۱۱] در مورد رابطه پولس و برنابا، طبق کتاب اعمال رسولان (که یکی از بخشهای کتاب مقدس مسیحیان است)، پولس که در ابتدا به عنوان یک یهودی از مخالفان سرسخت آیین مسیحی بود پس از یک مکاشفه با عیسی مسیح که در نتیجهٔ آن بینایی خود را از دست داد، نزد یک مسیحی شناخته شده و خداترس به نام حنانیا برده شد. حنانیا به الهام از روح خدا چشمان پولس را لمس کرده و پولس بینایی خود را بازیافت و از آن پس به عیسی مسیح ایمان آورد. در ادامه، برنابا، پولس را پس از آنکه هدایت یافت به حواریون معرفی کرد و حواریون از جمله پطرس او را تأیید کرده، پذیرفتند. از آن پس پولس و برنابا به همراه یکدیگر به بشارت دین مسیح میپرداختند. و با حواریون مسیح در ارتباط بودهاند. پس از سفر سومی که برنابا و پولس به اورشلیم (بیتالمقدس) رفتند، در خصوص انتخاب همسفر برای ادامهٔ سفر تبشیری خود اختلاف نظر داشتند که در نهایت از یکدیگر جدا شده و هرکدام با همسفران مورد نظر خود به دو مقصد متفاوت سفر کردند.
در مورد انجیل برنابا، نکات زیر قابل توجه است:
"نام اصلی برنابا، جوزف (یوسف) بود. کلمه برنابا سریانی و بمعنی "ابن النبّوة" یا "ابن الانذار" یا "ابن التعزیة" است. برنابا نخستین کسی از میان حواریون است[مطلب نادرست: برنابا جزو ۱۲ حواری مسیح نبود، بلکه جزو رسولان بعدی مسیح بود، اسامی حواریون مسیح] که آیین یهودیت را ترک کرد [مطلب نادرست و بدون سند: نه عیسی مسیح، نه ۱۲ حواری و نه سایر رسولان مسیح، هیچکدام یهودیت را ترک نکردند، بلکه به شکل جدید آن در قالب پیروی از عیسی مسیح ادامه دادند] و به مسیح ایمان آورد. گفته میشود کاتب رساله برنابا قدّیس برنابا است [مطلب نادرست: رسالۀ برنابا، که نباید با انجیل برنابا اشتباه شود، هیچ شباهتی به انجیل برنابا ندارد، بلکه بسیار به تعالیم کتب عهدجدید شباهت دارد، همچون عدم التزام به ختنه کردن مردان؛ اما با این حال از آنجا که اصالت آن هیچگاه تایید نشد، در کتاب مقدس مسیحی راه نیافت]. این رساله در قرون اول مسیحی معروف بوده و مکرراً مورد استفاده قرار میگرفتهاست. از جمله کسانی که از آن اقتباس نمودهاند اکلیمنضس اسکندری و اوریجانس هستند. "اوسابیوس" و "ایرونیموس" نیز از آن یاد کردهاند. انجیل برنابا در طی قرون متمادی فراموش شده و نسخههای آن از دسترس مردم خارج شده بود تا آنکه در قرن ۱۷ میلادی "سرمند" یونانی آن را در رساله خطی از رسائل "بولیکبوس " یافت و در همین قرن "هوغومیزدوس " نسخه لاتینی آن را در دیر "کورفی " بهدست آورد که در سال ۱۶۴۵ میلادی در پاریس چاپ شد. در سال ۱۶۹۴ میلادی، رئیس اساقفه (مرجع روحانی مسیحیت)، اوشه، نیز نسخهای از این انجیل به دست آورده و به رسائل اغناطیوس افزود؛ ولی بر اثر یک آتشسوزی در آکسفورد، کتابخانهها آتش گرفته و قسمت اندکی از این نسخه باقیماند. نسخه یونانی و لاتینی انجیل برنابا مکرراً چاپ شده و "ویک" آن را به انگلیسی و شخص دیگری نیز آن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. ناگفته نماند که تمامی نسخ ذکر شده، کپی نسخه (سرمند) یونانی است که ناقص و در چهار فصل است، ولی در سال ۱۸۵۹ میلادی، "تیشندرف" نسخه یونانی کاملی را که ۲۱ فصل داشت از جبل سینا به دست آورد. بهترین نسخه این رساله به صورت لاتینی قدیمی با حواشی و تفسیر است که به "هلجنفلد" مشهور است. این نسخه در سال ۱۸۶۵ میلادی در "لیبسیک" و در سال ۱۸۶۴ میلادی در جرنال آمریکایی چاپ شد. تعداد زیادی از دانشمندان معتقدند که انجیل برنابا را قدّیس برنابا، رفیق پولس نوشت و رأی متأخرین این است که این نسبت صحیح نیست و از جمله دلایل منکرین این است که در این رساله از خرابی اورشلیم سخن به میان آمده، بنابراین قطعاً بعد از سال ۷۰ میلادی نوشته شدهاست زیرا برنابا قبل از خرابی اورشلیم یعنی سال ۶۴ وفات کرده بود. بهتر است که بگوییم این نسخه در کنیسه اسکندریه در قرون اولیه مسیحیت پیدا شدهاست و احدی قائل نشده که بعد از سال ۱۲۰ میلادی نوشته شدهاست."
جیمز هاکس در قاموس مقدس مینویسد: «بعضی نامه به عبرانیان را به برنابا نسبت میدهند، و نامه دیگری را که نیز به اسم اوست ولی نویسندهاش معین نیست (رساله برنابا، با انجیل برنابا اشتباه گرفته نشود) به او نسبت میدهند. بهطور قطع [میتوان گفت که] برنابا آن را ننوشت. شاید این رساله در اوایل سال ۷۰ میلادی نوشته شدهاست». [نیازمند منبع]
در انجیل مرقس[۱۴] و انجیل برنابا،[۱۵] به انجیل مسیح اشاره شدهاست و از آیه ۵–۱ از آن سخن گفته شدهاست؛ که از انجیل مسیح چیزی در دست نیست. اناجیلی که سابقاً و فعلاً معمول بوده و هست، نوشته شاگردان مسیح است.[۱۶][۱۷] در کتب نویسندگان اسلامی، حتی در کتابهایی که در خصوص اثبات اسلام و رد مسیحیت نوشته شده نامی از انجیل برنابا به میان نیامدهاست در فهرستهای قدیمی و جدید فارسی و عربی کتابخانههای بزرگ جهان و مستشرقین که نام نادرترین و گمنامترین کتب عربی و فارسی هم در آنها موجود است، کوچکترین اثری از این انجیل وجود ندارد.[۱۸]
انجیل برنابا مخالفتی شدید با تعالیم اساسی کتب عهد جدید دارد، که از جمله مهمترین آنها، مصلوب شدن عیسی و زنده شدن او پس از سه روز است[نیازمند منبع]. این انجیل برخلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشتترین نسبت ناروا به وی میداند[نیازمند منبع]. با توحیدِ تثلیثی مخالفت میکند[نیازمند منبع] و توحید به سبک اسلامی حمایت میکند[نیازمند منبع]. برخلاف آموزهٔ کتب عهد جدید که ایمان را شرط اول رستگاری و سپس عمل بر اساس ایمان را لازم میداند[نیازمند منبع]، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک میداند.[نیازمند منبع] انجیل برنابا با تمامی کتابهای عهد جدید (شامل انجیل متی، مرقس، لوقا، یوحنا و رسالههای رسولان مسیح) را که نجات انسان را از طریق ایمان به محبت خدا از طریق عیسی مسیح و اعتقاد به توحیدِ تثلیثی میداند مخالف است [نیازمند منبع]. مسائلی از این دست و بشارات صریح و مکرر آن در مورد پیامبری محمد در مورد خاستگاه نگارش این کتاب، همواره سؤالاتی را ایجاد کردهاست.
مسیح بر اساس آنچه در انجیل برنابا[۱۹] نوشته شدهاست، در پاسخ سؤال کاهنی که نام محمد را پرسیده بود پاسخ داد: نام مسیا عجیب است، زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و او را در نور آسمانی گذاشت، برای او نامی انتخاب کرد[۲۰] خدا فرمود: صبر کن ای محمّد! زیرا میخواهم برای تو (و فقط برای تو) بهشت و جهان خلق کنم؛ و میخواهم به خاطر تو بسیاری از خلایق [گناهکار] را که میبخشم. حتی هر که نام تو را مبارک، مبارک میکنم و هر که تو را لعنت کند [و با تو دشمنی ورزد] ملعون [و دور از رحمت من] میشود.
و سپس فرمود:[۲۱] همانا نام مبارک او محمّد است. آن وقت همه مردم [که در اطراف یسوع بودند] با صدای بلند گفتند: ای خدا! پیامبر خود را به سوی ما بفرست. ای محمّد! خیلی زود برای خلاص جهان [از ظلم و فساد] بیا.[۲۲]
در انجیل برنابا[۲۳] در مورد خاتمیت محمد میگوید: (۶) و به تحقیق پیامبران همه آمدند، مگر «رسول اللّه». آنکه زود است بعد از من بیاید، زیرا که خدا میخواهد که من راه او را مهیا سازم. مسیح در آیه فوق از پیامبر پس از خود با عنوان «رسول اللّه» و آخرین پیامبران یاد کرده و ایمان به رسالت آن محمد را با خاتمیت وی ملازم دانستهاست.
در جای دیگری از این انجیل[۲۴] دربارهٔ خاتمیت محمد آمدهاست: (۷) کاهن در جواب مسیح گفت آیا پیامبران دیگر بعد از آمدن پیامبر خدا خواهند آمد؟ (۸) پس یسوع در جواب فرمود: بعد از او پیامبران راستگو که از جانب خدا فرستاده شده باشند نخواهند آمد (۹) و لیکن جمع بسیاری از پیامبران دروغگو خواهند آمد و همین است که مرا غمگین میسازد.[۲۵]
نخستین دستخطهای این انجیل در اواخر قرن شانزدهم در دو نسخه به زبانهای ایتالیایی و اسپانیایی کشف شد.[۲۶] البته اخیراً دولت ترکیه اعلام کرده[۲۷] نسخه ای از این انجیل به زبان آرامی را که متعلق به حدود قرن ۶ میلادی (یعنی پیش از ظهور اسلام) در ترکیه امروزی که سابقاً جزء امپراتوری بیزانس بوده کشف کردهاست[۲۸] که گفته میشود واتیکان را شکه کردهاست و حتی پاپ بندیکت شانزدهم[۲۹] خواستار دیدن آن شده بود. اگر قدمت این انجیل در نظر گرفته شود، بسیاری از ادعاهای مسلمانان در مورد تحریف تعالیم عیسی مسیح، و بشارت به پیامبر اسلام اثبات میشود.[۲۹] این نسخه از انجیل، خطی و طلاکاری شدهاست که به زبان مسیح آرامی، نوشته شده و گفته میشود حاوی نخستین آموزههای عیسی است. این انجیل که برگههای آن از پوست حیوانات است، در سال ۲۰۰۰، همزمان با عملیات مبارزه با قاچاق، توسط پلیس ترکیه کشف و شناسایی شد. به نوشتهٔ روزنامه انگلیسی دیلی میل، دولت ترکیه، این انجیل یکهزار و ۵۰۰ ساله را تا سال ۲۰۱۰ نزد خود نگه داشت آن گاه آن را به موزه آنتروپولوژی آنکارا تحویل داد.[۳۰]
آرتوگرول گونای وزیر فرهنگ و گردشگری سابق ترکیه گفت: این انجیل در سال ۲۰۰۰ در جزایر دریای مدیترانه متعلق به ترکیه یافت شدهاست و یابندگان آن نیز عدهای از یابندگان غیرقانونی آثار باستانی بودهاند.[۲۹] وی همچنین گفتهاست: امکان دارد که این نسخه از انجیل، نسخهٔ اصلی باشد که کلیسای مسیحی، آن را به سبب تشابه شدید به آموزههای مسلمانان در خصوص مسیح پنهان کرده بود. وی افزود: واتیکان، رسماً برای دیدنِ این کتاب مقدس درخواست داد، زیرا برخی باورها بر آن است که این نسخه از انجیل میتواند مکمل نسخههای چهارگانهٔ مرقس، متی، لوقا و یوحنا باشد.[۳۰] در این انجیل مسیح بشر (نه خدا) معرفی شدهاست و آمدهاست: «مسیح کاهنی را که از او دربارهٔ جانشینش سؤال کرد خبرداد: محمد اسم مبارک اوست، از سلاله اسماعیل پدر عرب من».[۲۹]
البته اینکه گفته میشود تاریخ نگارش این انجیل مربوط ۱۵۰۰ سال پیش است یک ادعاست که تا به حال دلیلی و پژوهشش علمی که قدمت آن را تأیید کند و متن آن را آشکار نماید ارائه نشدهاست.[۳۱]
ضمناً مشخص نیست که اگر این ادعای دولت ترکیه صحت داشته باشد، چرا این کتاب هیچگاه برای انجام آزمایش رادیو کربن جهت تعیین قدمت آن، در دسترس تاریخ شناسان/نسخه شناسان قرار داده نشده است. این دست ادعاها از سمت ترکیه بیسابقه نیست و رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در ادّعایی دیگر نیز در سال ۲۰۱۴ اعلام کرده بود که مسلمانان پیش از کریستف کلمپ آمریکا را کشف کردهاند.[۳۲][۳۳] با توجه به اینکه رجب طیب اردوغان سعی در پیروی از رویهٔ دولت عثمانی و جلب توجه برای رهبری مسلمانان را دارد، این امکان هست که ادعاهای وی از جمله در خصوص انجیل برنابایی که کشف کرده، بیشتر سیاسی باشد تا تاریخی.
از اول ظهور اسلام تا قرن اخیر در میان مسلمانان، اسمی و رسمی از انجیل برنابا نبوده. چنانچه لونسدال و لوراراغ و خلیل سعادت و تعدادی دیگر از دانشمندان برجسته اروپا بدین مطلب اذعان دارند.[۳۴]
این انجیل شامل مواعظ اخلاقی و اعتقادی میشود که شباهت زیادی به تعلیمات اسلامی دارد. تعداد کمی از این شباهتهای عمده آورده میشود:
در مباحثات مسلمانان و مسیحیان قبل از قرن ۱۵ میلادی هیچ نامی از این کتاب نیامدهاست.[۳۸] نویسندگان و مورخان و فلاسفه مسلمانی نظیر فارابی (وفات ۹۵۰ م)، مسعودی (وفات ۹۵۶ م)، قندی (وفات ۹۶۱ م)، ابن حزم (وفات ۱۰۶۳ م)، غزالی (وفات ۱۱۱۱ م)، ابوالعباس العارف (وفات ۱۱۴۱ م)، ابن رشد (وفات ۱۱۹۸ م)، محیالدین ابن العربی (وفات ۱۲۴۰ م) و ابن خلدون (وفات ۱۴۰۶ م) هرگز این انجیل را بهعنوان شاهدی علیه اعتقادات مسیحیت ارائه ندادهاند.[۳۹]
در این کتاب میخوانیم:
آن وقت یسوع (عیسی) فرمود: وقتی که رسولالله بیاید، پس از نسل که خواهد بود؟ شاگردان جواب دادند: از داوود… تصدیق کنید مرا؛ زیرا به شما راستی میگویم به درستی که عهد بسته شدهاست با اسماعیل نه با اسحاق.[۴۰]
پس اعتراف نمود یسوع و فرمود: براستی و درستی که من مسیا نیستم.[۴۱]
در کل، این کتاب صریحاً اعلام میکند که عیسی، "مسیا" نیست[۴۲] ،مسیا ظاهراً ترجمهٔ واژه عبری «ماشیح» میباشد و شخصی از نسل اسماعیل، (محمد بن عبدالله خواهد بود.
با این حال در بخشهای اولیهٔ این کتاب میبینیم که از عیسی با عنوان «مسیح» یاد شده:
پیغمبر تازهای که فرستادهٔ خداست بسوی جهان، بر حسب روایت برنابا فرستادهٔ او. برنابا، فرستادهٔ یسوع ناصری مسمی به مسیح آرزو میکند از برای همهٔ ساکنان زمین اسلام تسلیه را. ای عزیز! به درستی که خدای بزرگ عجیب تفقد نمودهاست ما را در این روزهای پسین به پیغمبر خود یسوع مسیح، به رحمت بزرگ از برای تعلیم؛ و آیاتی که گرفتهاست آنها را شیطان وسیلهٔ گمراه نمودن بسیاری را به دعوی پرهیزگاری، (۴) که بشارت دهندگانند به تعلیمی که سخت کفر است خوانندگان مسیح را پسرخدای.[۴۳]
برخی معتقدند نویسندهٔ این انجیل تشخیص نمیدهد که دو واژهٔ مسیح (که برای عیسی به کار برده شده) و مسایا (که برای موعودی از نسل اسماعیل به کار برده شده) هر دو ترجمهٔ کلمهٔ کریستوس بوده و به معنای مسح شده میباشند.[۴۴][۴۵][۴۶] قابل ذکر است، در طومارهای دریای مرده که اخیراً در نزدیکی دریای مرده کشف شدهاند و به قرن اول تا سوم قبل میلاد تعلق دارد، نیز به دو مسیح، و نه تنها یک مسیح، که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد اشاره شدهاست.[۴۷] با این حال نکتهای که در انجیل برنابا موجود میباشد، این است که که مسیا (ترجمهٔ عبری مسیح) بودن مسیح انکار شده و در بخشی دیگر بر مسیح بودن وی تأکید شده که این مسئله، موضوع را فرضیهٔ «باور اسینها (اهالی قمران) به ۲ مسیح» جدا میسازد.
دانته، یکی از مشهورترین نویسندگان ایتالیا، در دوره بونیفاس هشتم میزیست. او نوشتن «کمدی الهی» معروف خود را در سال ۱۳۰۰م. آغاز کرد.[۴۸] برخی محققان بر این باورند که نویسندهٔ انجیل برنابا نقل قولهایی از دانته را به مسیح نسبت داده[۴۸][۴۹] برای مثال، عبارت مورد استفادهٔ دانته، «خدایان دروغین و دروغگو»[۵۰] چندین بار در این انجیل استفاده شد.[۵۱][۵۲] همچنین توصیفات جهنم در انجیل برنابا[۵۳] به گونهٔ چشمگیری شباهت به توصیفات دانته پیرامون برزخ و جهنم دارد[۵۴] در این انجیل میخوانیم که نه آسمان وجود دارند و بهشت از تمام این آسمانها بزرگتر است.[۵۵] که این باز ما را به یاد آثار دانته میاندازد.[۴۸][۴۹] البته سردار کابلی در مقدمه ترجمه فارسی انجیل برنابا، چنین مطلبی را رد کرده و گفتهاست که چون برنابا قبل از دانته میزیسته، بنابراین به نظر میرسد که نقل قول دانته از برنابا منطقی تر باشد.[۵۶] البته این امر بعید است زیر انجیل برنابا بعدها کشف شد و دانته و هم زمانان او از ان اطلاعی نداشتند و دانته در آثار خود به ان اشاره ای نکردهاست که به بخواهد از ان نقل قول کند
اشتباه جغرافیایی
یسوع بسوی دریای جلیل رفت و در کشتی نشست. سفر کنان بسوی شهر خود ناصره. ۱
چون کشتی به شهر ناصره رسید، ملاحان در شهر نشر دادند همه آنچه را که یسوع کرده بود. ۹
یسوع بر شد به کفرناحوم و نزدیک شهر شد. ۱
برنابا۲۰: ۱، ۹ ۲۱: ۱
اما شاید نویسندهٔ انجیل برنابا نمیدانست که ناصره شهری نبود که ساکنان آن به حرفه ماهیگیری بپردازند. شهر ناصره ۱۴ مایل با دریای جلیل فاصله داشته و در کوهپایه برقرار بود. در عوض کفرناحوم، شهری که مسیح به آن وارد شد، شهری بود که شهروندان آن به ماهیگیری مشغول بودند. این دو، کفرناحوم و ناصره شهرهایی بودند که عیسی به همراه شاگردانش مرتب ملاقات میکردند؛ بنابراین هر کسی که با مسیح همراه بود و با او آشنا بود، مطمئناً با این دو شهر آشنایی داشت. اما از نوشتههای این کتاب اینگونه بر میآید که نویسنده آن که ادعای رسالت مسیح را میکند، چندان به موقعیت جغرافیایی این شهرها واقف نیست.[۳۱]
برنابا جزو مسیحیان اولیه بود و جزو شخصیتهای مهم در مسیحیت است و سفرهای او و پولس برای تبلیغ مسیحیت، در کتاب اعمال رسولان ذکر شده. در نتیجه برنابا یکی از پدران کلیسای مسیحی به حساب آمده و در کنار سایر چهرههای مهم مسیحیت در تمام کلیساها مورد احترام است. اما اینکه آیا انجیل برنابا را واقعاً برنابا، مسیحی قرن اول میلادی نوشته یا شخص دیگری این کتاب را نوشته و به برنابا نسبت داده، موضوعی است که این بخش سعی دارد به آن بپردازد. از نظر نسخهشناسی، نظر غالب بر این است که انجیل برنابا اثری است مربوط به قرن ۱۴ یا اوایل قرن ۱۵ میلادی.[۷][۶۰][۶۱][۶۲][۶۳][۶۴] دکتر شبیر علی نیز که یک مبلغ مسلمان است، در اعتبار این انجیل تردید دارد و بر اعتبار آن اصراری ندارد.[۶۵]
برخی از منابع اسلامی این ادعا را مطرح کردهاند که انجیل برنابا در مسیحیت نخستین وجود داشته، اما بعداً به خاطر بشارت به نبوت محمد و اسلام، توسط مسیحیان ممنوع و کنار گذاشته شد. اخیراً کتابهایی در شهر کراچی در پاکستان به انتشارات دانشگاه عایشه باوانی منتشر شدهاست که در اعتبار دهی به این کتاب، یعنی انجیل برنابا کوشش نمودهاند.[۷] عطاء الرحیم، نویسندهٔ مسلمان و مدافع انجیل برنابا در کتاب خود به نام عیسی پیامبری از اسلام مینویسد:[۶۶] "انجیل برنابا به عنوان یک انجیل رسمی تا سال ۳۲۵ میلادی در کلیساهای اسکندریه (واقع در مصر امروزی) خوانده میشدهاست.[۶۷]" عطاءالرحیم در ادامه ادعا میکند: "انجیل برنابا تا قرن دوم میلادی در بین مسیحیان خوانده میشده و ایرنائوس در مخالفت با تعالیم پولس به دفعات زیاد به انجیل برنابا اشاره میکند".[۶۸] این ادعای بسیار غریبی است، زیرا ایرنائوس (۲۰۰–۱۳۰ میلادی) شخصیت شناخته شدهای است و ترجمهٔ تمامی کتابها و نامههایی که نوشته در دسترس است و میدانیم که او اولاً هیچگاه با پولس یا سایر شاگردان مسیح مخالفت نکرده، بلکه در کتاب خود به نام علیه بدعتها از پولس به عنوان رسول عیسی مسیح یاد میکند[۶۹]؛ دوم ایرنائوس در هیچکدام از کتابهای خود هیچ اشاره ای به کتابی به نام انجیل برنابا نمیکند و هیچ نقل قولی نیز از این کتاب ندارد! در مقابل اما عطاءالرحیم سند و مدرک تاریخیای برای ادعاهای خود ارائه نمیدهد.
در مجموع ۳ اثر به برنابا منسوب میشود:[۷۰]
نکتهٔ شایان ذکر این است، که در ترجمهٔ منابع انگلیسی زبان به فارسی، گاهی واژهٔ "Epistle" به معنای "رساله"، با واژهٔ "Gospel" به معنای "انجیل" اشتباه گرفته میشود، که این نکته برای خواننده گمراه کننده میباشد. رسالهٔ برنابا و انجیل برنابا دو کتاب به کلی متفاوت هستند. انجیل برنابا کتابی است که امروزه مورد توجه برخی از مسلمانان از جمله نویسندگانی چون عطاءالرحیم است، در حالی که رسالهٔ برنابا کتابی قدیمی و مربوط به قرون اولیهٔ مسیحی است و محتوایی کاملاً متفاوت با انجیل برنابا دارد. در رسالهٔ برنابا در مورد تصلیب و رستاخیز مسیح از مردگان و سایر آموزههایی که شباهتهای زیادی با کتب مقدس مسیحی (کتب عهد جدید) دارند، سخن به میان آمده و از این جهت با انجیل برنابا که هدف آن بیشتر تأیید اسلام است، به کلی متفاوت میباشد.[۷۴] این نکته به این دلیل حائز اهمیت است که پیش تر گفته شد که عطاءالرحیم، نویسندهٔ مدافع انجیل برنابا در کتاب خود مینویسد که انجیل برنابا در قرون اولیهٔ میلادی بسیار مورد استفاده مسیحیان بودهاست، در حالی که او در واقع به «رسالهٔ برنابا» اشاره میکند و واژههای رساله و انجیل را با هم جابجا میکند[۷۵] و ایرنائوس در نوشتههای خود به رسالهٔ برنابا اشاره کرده است و از آن نقل قول کرده، نه به انجیل برنابا. اما آیا انجیل برنابا که اکنون در دسترس ماست، آنطور که عطاءالرحیم ادعا میکند، توسط کلیسا در قرن چهارم ممنوع شد؟
رسالهٔ برنابا فارغ از اینکه جزو کتاب مقدس باید حساب میشد یا خیر، برای مسیحیان قرون اول میلادی شناخته شده بود و همانطور که پیشتر اشاره شد، ایرنائوس این رساله را میشناخته. در مقابل، قدیمیترین اشاره به کتابی با نام «انجیل برنابا» در متن گلاسیانوم (مربوط به قرن پنجم میلادی) است و در زمان پاپ گلاسیوس نگاشته شده (نسخهٔ اصلی این متن در دست نیست، یک نسخه بردار در قرن ششم میلادی این متن را بازسازی کرده[۷۶]). در نسخهٔ بازسازی شدهٔ متن گلاسیانوم، نام انجیل برنابا در بین کتابهایی به چشم میخورد که جزو لیست کتابهای رسمی عهدجدید به حساب نمیآیند، هرچند هیچ اثری یا اشارهای به محتوای آن وجود ندارد، دو احتمال برای انجیل برنابای مذکور در این لیست وجود دارد:
میدانیم که پس از پایان یافتن دوران تعقیب شکنجهٔ مسیحیان در روم باستان از حدود سال ۷۰ میلادی (ویرانی معبد اورشلیم، در زمان امپراتوری نرون در روم) تا حدود سال ۳۱۱ میلادی (زمان امپراتوری گالریوس در روم) که تعقیب و شکنجه و کشتار مسیحیان بعد از حدود ۳ قرن پایان یافت،[۷۸] مسیحیان برای نخستین بار امکان این را یافتند تا بتوانند بدون مشکلات حکومتی، در مورد بدعتها یا اعتقادات اصیل دین خود تصمیمگیری کنند. در نهایت در چندین شورای متفاوت، دیدگاههای مختلف خود را به بحث گذاشته و در مورد آن تصمیمی رسمی بگیرند. از جملهٔ این تصمیمات، اعلام رسمی لیست قطعی در مورد کتبی بود که به کتاب مقدس مسیحی تعلق داشت یا نداشت. لازم است ذکر شود، که بر اساس مستندات تاریخی میدانیم که بسیاری از این کتب که در لیست کتاب مقدس جای داده شدند، از قرن اول در بین مسیحیان خوانده میشدند و مورد استفاده بودهاند، اما از آنجا که اجتماعهای کوچک و بزرگ مسیحی به دلیل فشارهای سیاسی و حکومتی از سوی امپراتوری روم، امکان ارتباط چامع و کامل با یکدیگر را نداشتهاند،[۷۹] در نتیجه گاهی کتابی در محلی (برای مثال در مصر امروزی) شناخته شده بود، که در یونان یا رم (پایتخت روم) در اختیار نبود. در نهایت در چندین شورا، مسیحیان در مورد لیست کتاب مقدس مسیحی تصمیم رسمی گرفتند و ۲۷ کتاب کنونی را در لیست کتابمقدس (عهد جدید) جای داده و کتابهایی را به عنوان غیر مقدس اعلام کردند. برخی از کتابهایی که در این شوراها جعلی تشخیص داده شدند به ترتیب زیر هستند:[۸۰]
معیارهایی که تصمیم در مورد اینکه کدام کتابها به کتاب مقدس تعلق دارند یا ندارند، بر اساس ۴ معیار صورت گرفته که به صورت تاریخی مستند است:[۸۵]
نکتهٔ قابل ذکر این است که تصمیمگیری در مورد لیست کتب مورد تأیید در کتاب مقدس، هیچگاه موضوعی جنجالی نبود و هیچگاه سندی از بالا گرفتن اختلاف و مشاجره بر سر تصمیم در مورد کتب مقدس و جعلی بین مسیحیان نبوده،[۸۶] زیرا کتب تأیید شدهٔ مسیحی (۲۷ کتاب موجود در کتاب عهدجدید، شامل ۴ انجیل متی و مرقس و لوقا و یوحنا موجود در کتابمقدس مسیحیان) از همان قرن اول میلادی برای اکثر مسیحیان شناخته شده و مورد استفاده بود و این شوراها صرفاً به حالت رسمی به آن کتب رسمیت میبخشید. در مقابل اما، بحثها و مباحثات و تکفیرها بر سر نحوهٔ تفسیر این کتابها وجود داشته. یک مورد معروف، اختلاف بین آریوس و پیروانش با سایر مسیحیان بود، که بر سر ماهیت عیسی مسیح بود. آریوس عیسی مسیح را مخلوق خدا میدانست، که خدا او را به فرزندی پذیرفت،[۸۷][۸۸] اما سایر مسیحیان معتقد بودند عیسی همواره هم ذات با خدا بوده، در کنار اینکه او یک انسان بود، خانهٔ خدا هم بود، بنابراین روح ساکن در او، روح خود خدا بود. گذشته از اینها، هرچند آریوس و طرفدارانش و سایر مسیحیان، یکدیگر را تکفیر کردند، اما هیچگاه در مورد خود کتب مقدس اختلافی نداشتند.
با در نظر گرفتن موارد ذکر شده، در نهایت برخی محققان بر این باورند که کتاب انجیل برنابا در یک فضای اسلامی و جهت پُر کردن فاصلهٔ بین کتابمقدس و قرآن نوشته شدهاست.[۸۹][۹۰] بهطوری که نویسندهٔ مسلمان در کتاب خود مینویسد:[۹۱] «در خصوص انجیل برنابا، هیچ جای تردیدی نیست که یک اثر جعلی مربوط قرون وسطی است. یک نسخهٔ کامل به زبان ایتالیایی از آن وجود دارد، که ظاهراً ترجمهای از نسخهای به زبان اسپانیایی است و برای تشویق مسلمانان عصر خود نوشته شده. این کتاب با اصول اسلام نیز در تضاد است، زیرا پیامبر (محمد) را مسیح مینامد. سبک و سیاق این کتاب و نویسندهٔ آن در خصوص کتاب مقدس مسیحی، مانند سبک و سیاق نوشتههای بهاءالله (بنیان گذار دین بهائیت) است در مورد قرآن».
به نظر میرسد کتاب "انجیل برنابا" تنها کتاب جعلیای نیست که توسط یک یا گروهی از نویسندگان در یک فضای اسلامی نوشته شده است.
در موردی جدیدتر، یک شخص دیگر به نام احمد شفاعت و همکاران وی، در سال 1979 میلادی، یک انجیل جدید به نگارش در آورده و منتشر کردند با نام: "انجیل اسلامی"[۹۲]. در مقدمۀ این کتاب که وی و همکارانش آن را انجیل نامیدند، نوشته شده است: "کتاب پیش روی شما یک انجیل است. در پرتو وحی خداوند بر حضرت محمد(ص) نوشته شده است. ... این طرح کلی در این کتاب با برخی مطالب پیشزمینه تکمیل شده است (که عمدتاً از عهد جدید گرفته شده و گاهی بر اساس وحی قرآنی تغییر یافته است) تا انجیلی به اندازه تقریباً مرقس شکل بگیرد. ... همانطور که قبلاً گفتیم، این کتاب به عنوان یک انجیل جدید، معادل مسلمانان و جایگزینی برای انجیل مسیحیان است.[۹۳]"
این انجیل جعلی ("انجیل اسلامی") که در قرن 20 (سال 1979) نوشته شده، همچون "انجیل برنابا"، هیچگاه توسط مسیحیان جزو متون مقدس به شمار نمیآید.
این انجیل اگر چه نسبت به انجیلهای رسمی مطابقاتی خیلی بیشتر با منابع اسلامی دارد ولی بهطور صددرصد با منابع اسلامی سازگار نیست برای نمونه در فصل سوم آمدهاست مسیح بدون درد زاده شدهاست[۹۴] در حالی که در قرآن سوره مریم صحبت از درد زایمان مریم است[۹۵] از این رو برخی از مسلمانان آن را به صورت کامل نپذیرفتهاند.
البته عدهای دیگر به شدت به خاطر متن خاص آن و انطباق بسیار زیاد آن با تعلیمات اسلامی و دلایل دیگر از اصل بودن این انجیل دفاع کردهاند، از جمله علمای شیعه، محمد صادقی تهرانی[۹۶] و محمد تقی بهجت[۹۷] و در علمای مصری مثل رشید رضا یا سید عبد العلی موودی عالم پاکستانی و معتقدند که تغییرات تاریخی کمتری نسبت به اناجیل رسمی مسیحیت در مورد این انجیل اتفاق افتادهاست.[۹۸]
سید محمدحسین حسینی طهرانی در کتاب معاد شناسی به مقام شفاعت پیامبر که در این انجیل اشاره شدهاست ارجاع میدهد و در کتاب نور ملکوت قرآن مفصل راجع به این انجیل صحبت میکند و میگوید: «مرحوم قاضی، استاد علّامه آیتالله طباطبائی رضوان الله علیهما بدین انجیل عنایت داشتهاست، و خواندن آن را به شاگردان سلوکی و عرفانی خود توصیه مینمودهاست»[۹۹][۱۰۰]
آیت الله محمد تقی بهجت در مورد این انجیل میگوید:
انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است. جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا میداند چقدر به اسلام نزدیک است از جمله تحریم لحم خنزیر… بله دو سه جایی یادم میآید که این (کتاب) با اسلام مخالفت دارد. فقط چیزی که هست این است که این دو سه جا هم داخل در انجیل برنابا شدهاست… اما مخالفتهای صریحی با دیگر اناجیل دارد که سبب شده بگویند این انجیل مجعول است با آنکه هر کسی که این انجیل را ببیند یقین پیدا میکند که (قسمت) زیادش همان بیانات خود حضرت عیسی (ع) است… اگرچه الفاظ آن شبیه قرآن نیست، نه در معانی و نه در الفاظ اما خیلی شبیه به روایات عالی ما است… من انجیل برنابا را به زبان گرجی دیدهام که روی پارچه بوده و جلدش هم چرم نبود بلکه تخته (= چوب) بود. آقای مرعشی نجفی آن را به آقا طباطبایی داد و گفت این چند سال قدمت دارد؟ آقا طباطبایی گفت: حدس میزنم پانصد سال! که الآن هم پنجاه سال از آن تاریخ میگذرد. آقا مرعشی گفت: این را نگه داشتهایم تا اگر کسی را یافتیم که به زبان گرجی وارد بود آن را به فارسی یا عربی ترجمه کند؛ که هر چه قدیمی تر باشد به صحت و درستی نزدیکتر است…[۱۰۱]
همچنین آیتالله محمد صادقی تهرانی در مورد انجیل برنابا میگوید:
جرم انجیل برنابا مخالفت شدید آن با تعالیم پولس است. این انجیل برخلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انکار و آن را زشتترین نسبت ناروا به وی میداند. عنوان تثلیث را از میان میبرد و توحید حقیقی الهی را اثبات میکند. برخلاف پولس که شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاک میداند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث میداند و به نام دین، مسیحیان را در انجام هرگونه عمل منافی عفت آزاد گذاشت (و به همین سبب در مدت کمی پیروان بسیاری پیدا کرد)، مخالف است. پس از اسلام جرم دیگری نیز بر آن افزوده شد و آن بشارات صریح و مکرر آن در مورد طلوع نور قدسی محمّدی است. همه اینها سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود.[۱۰۲][پیوند مرده][55][55]
لازم است ذکر شود برخی محققان غربیِ معتقد به جعل نیز به خاطر ویژگیهای متن حتی اذعان دارند که این متن یک جعل فی البداهه در قرن ۱۴–۱۶ نیست بلکه معتقدند که منابع اولیهای از فرقههای غیررسمی در اختیار جاعل بودهاست.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶] در حالی که مسلمانان مدافع این انجیل متن آن را مربوط به برنابای واقعی میدانند که تغییراتی در اثر نسخه برداری و ترجمه و … در طول تاریخ بر آن اتفاق افتادهاست.
انجیل برنابا در ایران توسط چهار مترجم ترجمه شدهاست، اولین ترجمه مربوط به علّامه حیدرقلی سردار کابلی از روی متنهای عربی و انگلیسی است، ترجمه دوم از مرتضی فهیم کرمانی، و ترجمه سوم (ترجمه جدید) از سعید کریم پور است (چاپ اول: ۱۳۹۳؛ چاپ دوم با ویرایش: ۱۳۹۵). ترجمه چهارم، از امیررضالبافی (۱۳۹۸) است. نسخه ترجمه شده توسط سردار کابلی به خاطر نثر قدیمی که دارد، بخشهایی از آن سخت فهم است، در مقابل با وجود این که ترجمه فهیم کرمانی یک زبان واسطه دیگر (عربی) را گذرانده و اشکالاتی در آن به چشم میخورد اما با این حال ترجمهای روان و امروزی است. فهیم کرمانی ترجمه این کتاب را به درخواست سید محمود طالقانی در زندان قصر انجام دادهاست. آیتالله طالقانی، دکتر خلیل سعادت (محقق مسیحی و مترجم انجیل برنابا به عربی)، سید محمد رشید رضا، سردار کابلی و جمشید غلامی نهاد برای این کتاب مقدمه نوشتهاند.
سومین ترجمه فارسی انجیل برنابا، از سعید کریم پور است که مستقیماً از روی ترجمه انگلیسی نسخه ایتالیایی و تطبیق آن با دو متن اصلی ایتالیایی و اسپانیایی انجام گرفتهاست. ترجمه فارسی کریم پور اولین و تنها ترجمه فارسی انجیل برناباست که مقدمهای مبتنی بر جعلی بودن این انجیل بر آن نوشته شدهاست. این ترجمه را پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سال ۱۳۹۳ منتشر کرده و در سال ۱۳۹۵ به چاپ دوم رسیدهاست.
ناشران انجیل برنابا:
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). ۱۷ تیر ۱۳۹۹.
|عنوان=
در موقعیت 98 (کمک)
|عنوان=
در موقعیت 98 (کمک)