انکار تاریخ (انگلیسی: Historical negationism) نفیگرایی تاریخ،[۱][۲]که انکارگرایی نیز نامیده میشود، جعل[۳] یا تحریف سوابق تاریخی است. نباید آن را با تجدیدنظرطلبی تاریخی، یک اصطلاح علمی است که به تفسیرهای آکادمیک تازه اثبات شده و نسبتاً مستدل از تاریخ تسری میدهد، در هم آمیخت. در تلاش برای بازنگری در گذشته، رویزیونیسم تاریخی نامشروع ممکن است از تکنیکهایی استفاده کند که در گفتمان تاریخی مناسب غیرقابل قبول است، مانند ارائه اسناد جعلی شناخته شده به عنوان اصیل، ابداع دلایل مبتکرانه اما غیرقابل قبول برای بیاعتمادی به اسناد واقعی، نسبت دادن نتیجه به کتابها و منابعی که خلاف آن را گزارش میکنند، دستکاری. مجموعههای آماری برای حمایت از دیدگاه داده شده و ترجمه اشتباه عمدی متون.[۴]
برخی از کشورها، مانند آلمان، بازنگری نفیگرایانه برخی رویدادهای تاریخی را جرم انگاری کردهاند، در حالی که برخی دیگر به دلایل مختلف، مانند حمایت از آزادی بیان، موضع محتاطانه تری اتخاذ میکنند. برخی دیگر دیدگاههای نفیگرایانه را اجباری میکنند، مانند کالیفرنیا و ژاپن، که در آن دانشآموزان به صراحت از یادگیری در مورد نسلکشی کالیفرنیا[۵][۶] و جنایات جنگی ژاپن.[۷][۸] نمونههای قابل توجه نفیگرایی عبارتند از انکار هولوکاست، انکار نسلکشی ارامنه، علت گمشده کنفدراسیون، مناقشات کتابهای درسی تاریخ ژاپن، و تاریخنگاری در اتحاد جماهیر شوروی در دوران استالین.[۹][۱۰] برخی از نفیگرایان برجسته تاریخی عبارتند از: آرتور بوتز، دیوید ایروینگ و شینزو آبه. در ادبیات، پیامدهای نفی گرایی تاریخی در برخی از آثار داستانی، مانند نوزده هشتاد و چهار، توسط جورج اورول، به صورت تخیلی به تصویر کشیده شدهاست. در دوران مدرن، نفی گرایی ممکن است از طریق رسانههای جدید، مانند اینترنت، گسترش یابد.
اصطلاح نفی گرایی (négationnisme) اولین بار توسط هانری روسو مورخ فرانسوی در کتاب سندرم ویشی در سال ۱۹۸۷ که به خاطرهمردمی فرانسوی ویشی فرانسه و مقاومت فرانسه می پردازد ابداع شد و مورد استفاده قرار گرفت. روسو اظهار داشت که لازم است بین تجدیدنظرطلبی تاریخی مشروع در مطالعات هولوکاست و انکار با انگیزه سیاسی هولوکاست که او آن را نفی گرایی نامید، تمایز قائل شد.
معمولاً هدف از نفی تاریخی دستیابی به یک هدف ملی، سیاسی، شیطان جلوه دادن دشمن، ایجاد توهم پیروزی یا حفظ دوستی است.[۱۱] گاهی اوقات هدف از تجدید نظر در تاریخ، فروش بیشتر کتاب یا جلب توجه با تیتر روزنامه است.[۱۲] مورخ جیمز ام. مک فرسون گفت که نفی گرایان مایلند که تاریخ تجدیدنظرطلبانه به عنوان «تفسیری آگاهانه جعل شده یا تحریف شده از گذشته برای خدمت به اهداف حزبی یا ایدئولوژیک در حال حاضر» درک شود.[۱۳]
↑The term negationism derives from the French neologismnégationnisme, denoting Holocaust denial.(Kornberg, Jacques. The Future of a Negation: Reflections on the Question of Genocide.(Review) (book review)بایگانیشده در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine, Shofar, January 2001). It is now also sometimes used for more general political historical revisionism as (PDF) UNESCO against racism world conference 31 August – 7 September 2001. "Given the ignorance with which it is treated, the slave trade comprises one of the most radical forms of historical negationism." Pascale Bloch has written in International law: Response to Professor Fronza's The punishment of Negationism (Accessed ProQuest Database, 12 October 2011) that revisionists are understood as negationists in order to differentiate them from historical revisionists, since their goal is either to prove that the Holocaust did not exist or to introduce confusion regarding the victims and German executioners regardless of historical and scientific methodology and evidence. For those reasons, the term revisionism is often considered confusing, since it conceals misleading ideologies that purport to avoid disapproval by presenting revisions of the past based on pseudo-scientific methods, while they are in fact a part of negationism.
↑Pohl, Dieter (2020). "Holocaust Studies in Our Societies". S:I.M.O.N. Shoah: Intervention. Methods. Documentation. 7 (1): 133–141. ISSN2408-9192. In addition, Holocaust research can support the fight against the falsification of history, not only Nazi negationism, but also lighter forms of historical propaganda.
↑Lying About Hitler: History, Holocaust, and the David Irving Trial, by Richard J. Evans, 2001, شابک۰−۴۶۵−۰۲۱۵۳−۰. p. 145. The author is a professor of Modern History, at the University of Cambridge, and was a major expert-witness in the Irving v. Lipstadt trial; the book presents his perspective of the trial, and the expert-witness report, including his research about the Dresden death count.
↑Trafzer, Clifford E.; Lorimer, Michelle (5 August 2013). "Silencing California Indian Genocide in Social Studies Texts". American Behavioral Scientist. 58 (1): 64–82. doi:10.1177/0002764213495032.
↑Fenelon, James V.; Trafzer, Clifford E. (4 December 2013). "From Colonialism to Denial of California Genocide to Misrepresentations: Special Issue on Indigenous Struggles in the Americas". American Behavioral Scientist. 58 (1): 3–29. doi:10.1177/0002764213495045.
↑Nozaki, Yoshiko (2002). "Japanese politics and the history textbook controversy, 1982–2001". International Journal of Educational Research. 37 (6–7): 603–622. doi:10.1016/S0883-0355(03)00053-3.
↑Beal, Tim; Nozaki, Yoshiko; Yang, Jian (December 2001). "Ghosts of the Past: The Japanese History Textbook Controversy". New Zealand Journal of Asian Studies. 3 (2): 177–188.
↑Klaus Mehnert, Stalin Versus Marx: the Stalinist historical doctrine (Translation of Weltrevolution durch Weltgeschichte) Port Washington NY: Kennikat Press 1972 (1952), on the illegitimate use of history in the 1934–1952 period.
↑Roger D. Markwick, Rewriting history in Soviet Russia: the politics of revisionist historiography, 1956–1974 New York; Basingstoke: Palgrave, 2001, on legitimate Soviet historiography particularly in the post 1956 period.
↑McPherson disagrees with this as the sole definition of revisionist history – he argues rightly that revisionism (academically) is the 'lifeblood of history.' James McPherson. Revisionist Historians. Perspectives, 2003. American Historical Association.