این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
بهمن شعلهور | |
---|---|
زادهٔ | ۱۷ بهمن ۱۳۱۹ |
پیشه | شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد و روانپزشک |
بهمن شعلهور (زادهٔ ۱۷ بهمن ۱۳۱۹ در تهران) رماننویس، شاعر، ادیب، مترجم، منتقد، روانپزشک و مبارز سیاسی ایرانی است که کار نوشتن و ترجمه را از سالهای جوانی شروع کرد.[۱]
بهمن شعلهور در بهمنِ ۱۳۱۹ در تهران در خانوادهای سیاسی به دنیا آمد. پدربزرگِ پدریش از مجاهدین صدر مشروطیت و از همراهان ستارخان و باقرخان، و مادربزرگ پدریش خواهر شیخ محمد خیابانی بود. پدر وی، نخستین فارغالتحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران، قاضی، وکیل دادگستری، روزنامهنگار و ناشر و سردبیر روزنامهٔ شعلهور بود. به شش زبان آشنایی داشت و یک کتاب کوچک شعر هم در جوانی منتشر کرده بود. مادرش جزو نخستین گروه فارغالتحصیلان مدرسه پرستاری دانشگاه تهران بود.
بهمن شعلهور، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در تهران گذراند و دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را تا دوره انترنی دنبال کرد؛ ولی پیش از پایان دوره انترنی و گرفتن درجه دکترای پزشکی، با پذیرفتن یک پست دیپلماتیک با سمت دبیر اقتصادی پیمان سنتو، در سال ۱۹۶۵ ایران را بقصد ترکیه ترک گفت. پیشبینی کرده بود که پس از چاپ رمان سفر شب جانش در ایران در خطر خواهد بود. سفر شب پس از گذشتن از هفت خوان سانسور در ایران در سال ۱۹۶۷ در تهران چاپ و پس از چند ماهی تحریم و جمعآوری شد.
نویسنده برای حفظ جانش از طریق ترکیه با گذرنامه سیاسی به آمریکا گریخت و با پذیرش یک «فلوشیپ» از «برنامه نویسندگان بینالمللی» دانشگاه آیوا و یک «اسکولارشیپ» از همان دانشگاه به تحصیل ادبیات پرداخت. (تا آن زمان یک لیسانس ادبیات انگلیس از دانشگاه کمبریج و یک .B.A از دانشگاه تکزاس شمالی گرفته بود) پس از گرفتن درجات .M.A و .M.F.A و .Ph.D در ادبیات انگلیس و ادبیات جدید از دانشگاه «آیوا» (۱۹۶۸–۱۹۷۳) به تحصیلات پزشکی خود ادامه داد، از دانشگاه «هانمن» فیلادلفیا دکترای پزشکی گرفت(۱۹۷۶)، دوره تخصصی روانپزشکی را گذراند و در دانشگاه توماس جفرسن فیلادلفیا مشغول به تدریس شد. او فلوی انتخابی کالج پزشکان فیلادلفیا و عضو انتخابی آکادمی علوم نیویورک است.
از سال ۱۹۶۷ تا انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران، شعلهور در آمریکا علیه رژیم سلطنتی و نقض حقوق بشر و سلب آزادیها در ایران مبارزه میکرد. پس از سقوط رژیم پادشاهی و برقراری رژیم تازه مذهبی در ایران، او با رژیم تازه همانسان به مبارزه پرداخت. در شعر «سرودی برای انقلاب» که پس از برقراری «جمهوری اسلامی» در سال ۱۹۸۰ در روزنامه «ایرانشهر» چاپ کرد گفت:
پیمانهها و پیمانها اینک شکستهاند، | ||
بر خاک ریختهاست خون شهیدان برای هیچ. | ||
صدها امید خام بر باد رفتهاست. | ||
این دیو نیک صورت بار دگر پس از هزار | ||
ما را فریفتهاست. جلاد تاجدار رفتهاست | ||
بر مسندش دستار بند جلاد…. | ||
بازی ولی همان است بازیگران همان، | ||
با صد نقاب تازه اما با یک تفاوت: | ||
رزمندگان صحنه دیروز | ||
قربانیان بازی امروزند. |
در هجده و نوزده سالگی خشم و هیاهو ویلیام فاکنر و سرزمین هرز تی. اس. الیوت را به فارسی برگرداند و این دو هنوز به عنوان برجستهترین کارهای ترجمه در زبان فارسی شهرت دارند. در سال ۱۹۶۷ پس از تحریم و جمعآوری نخستین رمانش بنام سفر شب در ایران، از ترکیه به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۸۱ دارای تابعیت دوگانه ایران و آمریکا شد. با آنکه بیشتر نوشتههای او در چهل و دو سال گذشته به زبان انگلیسی بوده و در خارج از ایران منتشر شده؛ با آنکه رمان سفر شب او هنوز در ایران تحریم شدهاست[۲](اگرچه هزاران نسخه قاچاقی آن فروخته شده و میشود)؛ و با آنکه به آخرین رمان فارسیش بی لنگر مجوز چاپ در ایران داده نشدهاست، در آخرین بررسیهای منتقدان ایرانی، برخی او را «موثرترین داستاننویس چهل سال گذشته ادبیات فارسی» خواندهاند؛[۳]«نویسندهای که بیش از همه بر نویسندگان نسلهای جوانتر اثر گذاشتهاست.»[۴]
او حرفههای دیگری چون دیپلمات، پزشک، روانپزشک، استاد دانشگاه در ادبیات و در روانپزشکی، و مفسر رادیو و تلویزیون داشتهاست و سخنرانیها و سمینارهای او دربارهٔ «خلاقیت هنری» و «بررسی روانی هنر و هنرمند» شهرت جهانی دارند. در چهل و دو سال گذشته شعلهور وقت خود را میان حرفه نویسندگی، حرفه پزشکی، تدریس ادبیات و روانپزشکی در دانشگاههای مختلف آمریکا، و مبارزه برای دفاع از آزادی و حقوق بشر ایرانیان بهطور اعم، و بهخصوص آزادی زنان و آزادگی قلم و خلاقیت هنری برای هنرمندان، تقسیم کردهاست. بین سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ او در برنامههای رادیو و تلویزیونی آمریکا، کانادا و انگلستان از قبیل Canada AM و McNeil-Lehrer Report به تفسیر سیاسی امور ایران و خاور میانه میپرداخت. او به زبانهای فارسی، انگلیسی، اسپانیائی، ایتالیائی و فرانسه مینویسد و آثاری به این زبانها (از جمله ترجمه آثار خود از زبانی به زبان دیگر) منتشر کردهاست. آخرین رمان انگلیسی او ناوبری کور به سال ۱۹۹۲ و آخرین مجموعه شعر انگلیسی او Rooted in Volcanic Ashes به سال ۱۹۸۸ نامزد جوائز پولیتزر و جایزه کتاب ملی بودند.[۵]
او در شب شعر نشر چشمه اشعار انگلیسی خود را برای نخستین بار در ایران قرائت کردهاست.[۵]
در آغاز انقلاب سخنگوی جبهه ملی در کشور آمریکا بود[۶] و همچنین به عنوان مفسر سیاسی ضد رژیم پهلوی در شبکههای مشهور تلویزیونی فعالیت کرد.[۷]
شعلهور مصاحبه در رادیو فرهنگ وبیبیسی داشتهاست.[۸][۹]
وی دارای دکترای زبان انگلیسی و روانپزشکی است و همچنین دبیر اقتصادی پیمان سنتو و همچنین روانکاو بخشی از سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام بودهاست.[۱۰]
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک)