دیزاین اسپرینت یک فرایند و یک چرخه تکرار شونده، محدود و زماندار است که در ۵ فاز توسط تفکر طراحی با هدف کاهش ریسکها، چالشها و مشکلات هنگام وارد کردن محصول، خدمات ویا ویژگیهای جدید به بازار استفاده میشود. این فرایند توسط جیک ناپ در GV (قبلاً Google Ventures) توسعه یافتهاست. تاکنون دو کتاب در مورد این رویکرد منتشر شدهاست – یکی توسط جیک ناپ با نویسندگان جان زرااتسکی و برادن کوویتز و دیگری توسط C. تاد لومباردو، ریچارد بانفیلد، و ردیابی وکس.
از جمله مزایای کلیدی دیزاین اسپرینت میتوان به تسریع فرایند تصمیمگیری، کاهش ریسک سرمایهگذاریهای گزاف، ایجاد همافزایی در تیم و مهمتر از همه احتمال دستیابی به نوآوری در محصولات و خدمات اشاره کرد.
در GV، مفهوم دیزاین اسپرینت در جهت رشد فرهنگ UX و عملکرد رهبری طراحی در سرتاسر سازمان توسعه یافت. تیمهای مختلفی در گوگل روشهای مختلفی ازجمله روشهای سنتی UX, IDEO، استنفورد dSchool و طیف وسیعی از رشتههای دیگر را تجربه کردند. این فرایند با هدف کمک به تیمها برای تعیین اهداف، تأیید اعتبار ایده و فرضیهها و تصمیمگیری در مورد نقشه راه محصول پیش از شروع توسعه، به وجود آمدهاست.
در نتیجه دیزاین اسپرینت بهترین راه حل برای یافتن جواب تمام این سوالات و تعیین میزان کارآمدی ایدهها از طریق نمونهسازی و آزمایش آنها است.
کاربردهای ادعا شده از این روش را شامل میشود
سازندگان رویکرد دیزاین اسپرینت پیشنهاد میکنند با انتخاب تیم، محیط مناسب، مواد و ابزارها خود را برای انجام پنج مرحله دیزاین اسپرینت آماده کنید.
دستآوردهای اصلی پس از دیزاین اسپرینت:
تعداد ایدهآل افراد برای تیم دیزاین اسپرینت ۴–۷ نفر است[۴] و آنها را شامل میشود تسهیلکننده، طراح، تصمیم گیرنده (اغلب مدیر عامل شرکت اگر شرکت استارتاپ باشد)، مدیر محصول، مهندس و شخصی از شرکتهای اصلی. بخشهای تجاری (بازاریابی، محتوا، عملیات و غیره))