این مقاله دقیق، کامل و صحیح ترجمه نشده و نیازمند ترجمه به فارسی است. کل یا بخشی از این مقاله به زبانی بهجز زبان فارسی نوشته شدهاست. اگر مقصود ارائهٔ مقاله برای مخاطبان آن زبان است، باید در نسخهای از ویکیپدیا به همان زبان نوشته شود (فهرست ویکیپدیاها را ببینید). در غیر این صورت، خواهشمند است ترجمهٔ این مقاله را با توجه به متن اصلی و با رعایت سیاست ویرایش، دستور خط فارسی و برابر سازی به زبان فارسی بهبود دهید و سپس این الگو را از بالای صفحه بردارید. همچنین برای بحثهای مرتبط، مدخل این مقاله در فهرست صفحههای نیازمند ترجمه به فارسی را ببینید. اگر این مقاله به زبان فارسی بازنویسی نشود، تا دو هفتهٔ دیگر نامزد حذف میشود و/یا به نسخهٔ زبانی مرتبط ویکیپدیا منتقل خواهد شد. اگر شما اخیراً این مقاله را بهعنوان صفحهٔ نیازمند ترجمه برچسب زدهاید، لطفاً عبارت {{جا:هبک-ترجمه به فارسی|1=مدل واسیچک}} ~~~~ را نیز در صفحهٔ بحث نگارنده قرار دهید. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
در ریاضیات مالی، مدل واسیچک(به انگلیسی: vasicek model) یک مدل ریاضی برای توصیف تکامل نرخ بهره است. این نوع از مدل، نرخ کوتاه مدت تک عاملی است که تغییرات نرخ بهره را با توجه به یک نوع از ریسک بازار توصیف میکند. این مدل میتواند در ارزیابی نرخ بهره اوراق مشتقه استفاده شود؛ و نیز با بازارهای اعتباری تطابق داده شدهاست، گرچه استفاده از آن در بازارهای اعتباری اشتباه است و به احتمالات منفی اشاره میکند. اما آن در سال ۱۹۷۷ توسط 《Oldřich Vašíček 》معروف شد[۱] و توانست به عنوان مدل سرمایهگذاری شناخته شود.
این مدل نشان میدهد که نرخ بهره آنی پیرو معادله دیفرانسیل تصادفی میباشد.
که wt فرایند وینر تحت ریسک مستقل از چارچوب مدل سازی در عامل ریسک بازار به صورت تصادفی است، چرا که جریان مستمر اعداد تصادفی در سیستم را مدلسازی میکند. پارامتر انحراف استاندارد σ، نوسانات نرخ بهره را تعیین میکند و تا اندازهای نوسانات جریان تصادفی آنی را مشخص میکند. پارامترهای نوع a ،b وσ همراه با شرایط اولیه ro، بهطور کامل دینامیک را مشخص میکند، و با غیرمنفی فرض کردن a، به صورت زیر مشخص میشود b :"میانگین میزان بلند مدت": تمام منحنیهای بعدی r پیرامون میانگین میزان b در درازمدت خواهد بود. a:" سرعت بازگشت":a سرعتی را مشخص میکند که در آن منحنیها پیرامون b جمع میگردند. σ: "نوسانات آنی (لحظهای)"، دامنهٔ اعداد تصادفی ورودی به سیستم را لحظه به لحظه اندازهگیری میکند. هر چه σ بیشتر باشد اعداد تصادفی بیشتر خواهد بود. مقدار مشتق شدهٔ زیر نیز مورد توجه است
aوσ مخالف یکدیگرند: افزایش σ، میزان اعداد تصادفی ورودی به سیستم را افزایش میدهد، اما در عین حال افزایش a باعث افزایش سرعت میشود که در آن سیستم به صورت آماری در میانگین بلند مدت با واریانسِ تعیین شده توسط a، ثابت خواهد شد؛ که با مشاهدهٔ واریانس بلند مدت این موضوع روشن خواهد شد.
که در آن افزایش با σ، وکاهش با a میباشد. این یک مدل فرایند تصادفی از Ornstein–Uhlenbeck است. ایجاد میانگین تصادفی در SDE، یک نسخهٔ ساده شده از cointelation SDE است[۲].
اولین مدلی که بازگشت به میانگین را تسخیر میکند مدل vasicek بود. یکی از ویژگیهای اساسی نرخ بهره جدا بودن مجموعه آن از سایر قیمتهای مالی است؛ بنابراین بر خلاف قیمتهای سهام که میتواند بهطور نامحدود افزایش یابند، نرخهای بهره بهطور نامحدود نمیتوانند افزایش یابد. به خاطر این است که سطح بالای آن مانع فعالیتهای اقتصادی و باعث کاهش نرخ بهره میشود. مثلاً نرخهای بهره معمولاً نمیتوانند کمتر از صفر شوند. در نتیجه تغییرات نرخهای بهره دردامنه محدود، تمایل به بازگشت ارزش بلند مدت را نشان میدهد. عامل انحراف نشان دهنده انتظار تغییرات آنی درنرخ بهره در زمانt. پارامتر b بازگشت نرخ بهره به سمت ارزش تعادلی بلندمدت را نشان میدهد. در واقع در صورت عدم وجود شوک()، نرخ بهره ثابت باقی میماند زمانی که rt = b. پارامتر a، نماینده سرعت تعدیل، باید مثبت باشد تا ثبات در ارزش بلند مدت را تضمین کند، برای مثال وقتی rt کمتراز b است، بخش انحراف مثبت میشود به خاطر مثبت بودن a، ایجاد یک تمایل تغییرات نرخ بهره رو به بالا (به سمت بالا) ضعف اصلی این است که، تحت مدل vasicek، از لحاظ نظری ممکن است نرخ بهره برای تبدیل شدن به منفی، یک ویژگی نامطلوب تحت مفرضات قبل از بحران باشد. این کمبود در مدل Cox–Ingersoll–Ross model، مدل Vasicek نمایی، مدل Black–Derman–Toy model و مدل Black–Karasinski model، در میان بسیاری دیگر ثابت شد. مدل vasicek بیشتر تعمیم داده شده در مدل Hull–White model. مدل vasicek همچنین یک مدل متعارف از مدل affine term structure model، همراه با مدل Cox–Ingersoll–Ross model است.
برای بدست آوردن معادله دیفرانسیل تصادفی باید فرمول زیر را حل کنیم.
با استفاده از تکنینکهای مشابه به عنوان مثال با اعمال فرایند تصادفی Ornstein–Uhlenbeck ما در مییابیم که متغیر حالت با میانگین و واریانس نرمالی توزیع شدهاست. میانگین
واریانس
و به تبع آن ما داریم،
و
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:استفاده از پارامتر نویسندگان (link)