مفهوم نرینگی سمی در بحثهای دانشگاهی و رسانه ای در مورد مردانگی در اشاره به برخی هنجارهای فرهنگی استفاده میشود که با آسیب رساندن به جامعه و خود مردان همراه است. کلیشههای سنتی مردان به عنوان از نظر اجتماعی مسلط، همراه با ویژگیهای مرتبط مانند زن ستیزی و همجنس گراهراسی، به دلیل ترویج خشونت ، از جمله تجاوز جنسی و خشونت خانگی توسط آنها، میتواند «سمی» تلقی شود. معاشرت پسران در جوامع مردسالار اغلب خشونت را عادی میکند، مانند جمله ای که در مورد قلدری و پرخاشگری گفته میشود «پسرها پسر خواهند بود» (مثل پسرها رفتار میکنند).
نرینگی سمی به عنوان یک مفهوم مورد انتقاد قرار گرفتهاست. برخی از محافظه کاران و همچنین بسیاری از افراد در آلت رایت، نرینگی سمی را مفهومی نامتجانس میدانند یا معتقدند که چیزی به نام مردانگی سمی وجود ندارد.[۱] : 2 [۲] در ژانویه ۲۰۱۹، مفسران سیاسی محافظه کار از راهنماییهای جدید انجمن روانشناسی آمریکا برای هشدار در مورد آسیبهای مرتبط با «ایدئولوژی سنتی نزینگی» انتقاد کردند، و استدلال کردند که این حمله به نرینگی است.[۳] دیوید فرنچ از نشنال ریویو رهنمودهای APA را در مورد «ایدئولوژی سنتی نرینگی» به دلیل لحاظ کردن «ویژگیهای بسیار رایج و ذاتی مردان» از جمله «ضد زن بودن، موفقیت، دوری از ضعیف به نظر رسیدن و ماجراجویی، خطر و خشونت» مورد انتقاد قرار داد. فرانسوی استدلال کرد که این صفات «ذاتاً غلط یا مضر نیستند» و درک صحیح از نرینگی سنتی «افراطهای مضر را رد میکند».[۴] جرد اسکیتینگز، رئیس عمل حرفه ای APA، در پاسخ به انتقادات محافظه کارانه اظهار داشت که بحث در مورد نرینگی سنتی در مورد «ویژگیهای منفی مانند خشونت یا رقابت بیش از حد یا عدم تمایل به پذیرش ضعف است» و خاطرنشان کرد که در این گزارش ویژگیهای مثبتی که بهطور سنتی با نرینگی مرتبط هستند مانند «شجاعت، رهبری، محافظت» نیز مورد بحث قرار میگیرد.[۳]
مفهوم مردانگی سمی از دیدگاه فمینیستی نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. آندره والینگ و مایکل سالتر استدلال کرده اند که مفهوم "مردانگی سمی" در تضاد با "مردانگی سالم" از سوءتفاهم در کار روئین کانل در 1987 در مردانگی هژمونیک ناشی شده است.[۱]از نظر والینگ، مفهوم "مردانگی سمی" مشکل ساز است زیرا مردان را قربانی یک آسیب شناسی اجتناب ناپذیر معرفی می کند ، یک رویکرد ذات گرایانه که زمینه اجتماعی و مادی اطراف و مسئولیت شخصی مردان را نادیده میگیرد و خاطر نشان میکند که "مردانگی سمی" برخی ویژگی های سنتی مردانه را که در برخی شرایط مناسب است، کنار می گذارد. [۲] سالتر نیز اشاره می کند که مفهوم مردانگی سمی نه در نتیجه سمیت درونی در خود مردانگی ، بلکه در نتیجه محیط سیاسی، اجتماعی پیرامون است و آنچه او "تضادهای درونی بر سر انتظارات اجتماعی و استحقاق مردان" مینامد. [۳]