ویلیام وادینگتون | |
---|---|
سفیر اعزامی فرانسه به پادشاهی متحده | |
دوره مسئولیت ۱۸۸۳–۱۸۹۳ | |
پس از | Paul-Armand Challemel-Lacour |
پیش از | Alphonse Chodron, baron de Courcel |
نخستوزیر فرانسه | |
دوره مسئولیت ۴ فوریه ۱۸۷۹ – ۲۸ دسامبر ۱۸۷۹ | |
پس از | Jules Dufaure |
پیش از | Charles de Freycinet |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۱ دسامبر ۱۸۲۶ Saint-Rémy-sur-Avre |
درگذشته | ۱۳ ژانویهٔ ۱۸۹۴ (۶۷ سال) پاریس |
حزب سیاسی | هیچ |
همسر(ان) |
|
روابط | Richard Waddington (برادر) Charles Waddington Walter Shirley (عمو) |
فرزندان | Henri Waddington Francis Richard Waddington |
والدین | Thomas Waddington Anne Chisholm |
تحصیلات | مدرسه راگبی |
محل تحصیل | کالج ترینیتی (کمبریج) |
جایزهها | Grand-Croix، لژیون دونور |
ویلیام هنری وادینگتون (William Henry Waddington) (11 دسامبر ۱۸۲۶ –۱۳ ژانویه ۱۸۹۴)، یک سیاستمدار فرانسوی بود که در ۱۸۷۹ میلادی به عنوان نخستوزیر و بعداً به عنوان سفیر فرانسه خدمت نمود.
وادینگتون در شاتو سنت-ریمی در اور-ا-لورا زاده شد، او فرزند یک صنعتکار سرمایهدار فرانسوی بهنام توماس وادینگتون بود، کسی که خانوادهش یک شرکت بزرگ تولید پنبه را بهنام Établissements Waddington fils et Cie تأسیس نموده بود.
پدر و مادر وی بهنام اَنی (نام خانوادگی هنگام تولد چیسهولم) شهروندی فرانسه را دریافت نموده بودند و وادینگتون تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان لویس-لی-گراند در پاریس کسب نمود. بعد از آن، او به مدرسه راگبی در بریتانیا فرستاده شد و تحت سرپرستی عموی خود، والتر شیرلی قرار گرفت. پس از اتمام دوره مدرسه در راگبی، او شامل کالج ترینیتی در دانشگاه کمبریج شد؛ بعد از آن فوق لیسانس خود را در رشته هنرها (MA) اخذ نمود و جایزه دوم را در مطالعات کلاسیک و مدال طلای چانسیلور که یک مدال با ارزش است را برنده شد.[۱]
وادینگتون شامل تیم هشت نفری روئینگ (نوعی قایقرانی) دانشگاه کامبریج بود که در مسابقه قایقرانی میان آکسفورد و کامبریج در رود تیمز در مارس ۱۸۴۹ شرکت کرد و تیم وی برنده شد؛ اما او در مسابقه بعدی که در دسامبر همان سال انجام شد و آکسفورد برنده شد، شرکت نکرد.[۲]
پس از بازگشت به فرانسه، وادینگتون چند سال خود را وقف تحقیقات باستانشناسی نمود. او به سراسر آسیای صغیر (آناتولی)، یونان و سوریه سفر کرد و جزئیات تجربیات و اکتشافات وی در دو خاطره منتشر شد، اولی توسط بنیاد فرانسه و دومی پس از آن در مقاله وی تحت عنوان مجموعه سکهشناسی و فلسفی («Mélanges de numismatique et de philologie»، ۱۸۶۱ میلادی) به چاپ رسید.[۳]
به استثنای جستار وی در مورد «کلیسای پروتستان در فرانسه» که در ۱۸۵۶ میلادی در جستارهای کمبریج منتشر شد، سایر کارهای وی تماماً پیرامون باستانشناسی است. این کارها شامل فهرست حاکمان ولایتهای آسیایی امپراطوری روم («Fastes des Provinces Asiatiques de l'Empire Romain»، ۱۸۷۲) و نسخههای از فرمان دیوکلسین در مورد حد اکثر قیمتها و Voyage archéologique اثر فیلیپی لی باس (۱۸۶۸ – ۱۸۷۷ میلادی) است.[۳]
وادینگتون که عضو انجمن عتیقهشناسان لندن بود، در ۱۸۶۵ میلادی به عنوان عضو فرهنگستان کتیبهشناسی و زبانهای باستانی فرانسه انتخاب گردید.[۳]
پس از رقابتهای ناموفق در سالهای ۱۸۶۵ و ۱۸۶۰ میلادی برای کسب کرسی نماینده شهرستان اِن در مجلس نمایندگان فرانسه، وادینگتون در ژانویه ۱۸۷۱ میلادی به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد. در ۱۸۷۳ میلادی، وی به عنوان وزیر آموزش ملی در دور دوم حکومت کوتاه مدت نخستوزیر دوفور که از ۱۸ تا ۲۴ می ۱۸۷۳ دوام کرد، منصوب شد.[۴]
در ۳۰ ژانویه ۱۸۷۶، او به عنوان سناتور از حوزه اِن انتخاب شد و دوباره از جانب نخستوزیر دوفور به عنوان وزیر آموزش معرفی گردید. به او وظیفهای سپرده شده بود تا لایحهای را به منظور انتقال دادن قدرت بیشتر به دولت طرح نماید، کاری زیرکانه که او توانست در مجلس نمایندگان آن را مذاکره نماید، اما در سنای فرانسه شکست خورد. وی همچنین در دوره نخستوزیری جولیس سیمون به کار خود به عنوان سناتور ادامه داد، اما در پی بحران قانون اساسی سیزی می (Seize mai) (16 می ۱۸۸۷) بیرون انداخته شد.[۵]
پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات سراسری اکتبر ۱۸۷۷ میلادی، وادینگتون را دوباره در حکومت نخستوزیر دوفور، به عنوان وزیر امور خارجه برگرداند. او یکی از سفیران تامالاختیار فرانسه در کنگره برلین بود (۱۸۷۸). روزنامههای فرانسه در نخست، الحاق قبرس به انگلستان را کاری که از شهرت دیپلماتیک او بسیار پایین است عنوان نمودند، اما بعداً واضح شد که در نتیجه مباحثات او با لرد سالزبری، بریتانیا توافق نموده بود تا فرانسه دست بازتر در تونس داشته باشد. در ۱۸۸۵ میلادی، او دوباره به عنوان عضو سنا انتخاب گردید.[۵]
در اوایل ۱۸۷۹ میلادی، وادینگتون در تفاهم با لئون گامبتا موافقت نمود تا بهجای جولیس دوفور، سرپرست نخستوزیر شود. او با برقراری صلح میان رادیکالها و مرتجعین تا زمان تأخیر اصلاحات عاجل، حمایت تمامی احزاب را از دست داد. او در ۲۷ دسامبر از سمت نخستوزیری استعفا داد.[۳]
او پیشنهاد آنی برای گماشته شدن به عنوان سفیر فرانسه در لندن را نپذیرفت و ترجیح داد تا در ۱۸۸۰ میلادی سمت گزارشدهنده کمیته پارلمانی برای انتخابات (Scrutin de liste) را قبول نماید؛ او یک داوری نامساعد کرد.[۳]
ویلیام هنری وادینگتون – رئیس شورای وزیران و وزیر امور خارجه
وادینگتون در ۱۸۸۳ میلادی سِمت سفیر فرانسه مقیم لندن را پذیرفت. او برای ده سال تا ۱۸۹۳ میلادی در این سمت باقی ماند و خانم وی، ماری السوپ کینگ، در خلال این مدت برخی خاطرههای تجارب دیپلماتیک آنها را نوشت – نامههای زن دیپلمات، ۱۸۰۰–۹۰۰ (نیویورک، ۱۹۰۳) و نامههای ایتالیایی خانم دیپلمات (۱۹۰۴) که بعد از مرگ شوهرش به چاپ رسید.[۳]
خانم اول وادینگتون که در ۱۸۵۰ میلادی با وی ازدواج کرده بود، متیلدی نام داشت (متوفی ۱۸۵۲) و دختر بانکدار، هنری لوتیروت بود. آنها یک فرزند بهنام هنری داشتند (۱۸۵۲ – ۱۹۳۹ میلادی) که در ارتش فرانسه تورن/سروان بود و با ایمیلی دی لی روبرتی ازدواج نموده بود.
وادینگتون در ۱۸۷۴ میلادی در پاریس با خانم دوم خود بهنام ماری السوپ کینگ (متوفی ۱۹۲۳) ازدواج کرد، السوب که نویسنده و متولد نیویورک بود دختر نماینده کنگره آمریکا و نهمین رئیس کالج کلمبیا، چارلز کینگ بود (از خانم دومش بهنام هنریتا لیستون لو که نویسنده سفر بود). آنها یک پسر بهنام فرانسیس ریچارد داشتند که با دختر دریاسالار، ژین-چارلز-الگساندر سالندروز دی لامورنایکس بهنام چارلوتی (در ۱۸ ژانویه ۱۹۰۳، پاریس) ازدواج کرد.[۶][۷]
چارلوتی نوه چارلز سالندروز دی لامورنایکس بود.[۸]
مناصب سیاسی | ||
---|---|---|
پیشین: Jules Simon |
وزارت آموزش ملی (فرانسه) ۱۸۷۳ |
پسین: Anselme Batbie |
پیشین: هنری-الکساندر والون |
وزارت آموزش ملی (فرانسه) ۱۸۷۶–۱۸۷۷ |
پسین: Joseph Brunet |
پیشین: Marquis de Banneville |
وزیر امور خارجه ۱۸۷۷–۱۸۷۹ |
پسین: Charles de Freycinet |
پیشین: Jules Dufaure |
نخستوزیر فرانسه ۱۸۷۹ |