چهرهنمای فرانتس شوبرت اثر فرانتس ایبل (۱۸۲۷)والتر اسکات
سومین آهنگ الن (به آلمانی Ellens dritter Gesang) (" Ellens Gesang III "، D. ۸۳۹، اپوس. ۵۲، شماره ۶، ۱۸۲۵) آهنگی نوشته فرانتس شوبرت در سال ۱۸۲۵ است که بخشی از اپوس شماره ۵۲ او که مجموعه ای از هفت ترانه از شعر داستانی بانوی دریاچه نوشتهوالتر اسکات و برگردان آزاد آن به آلمانی است.
سومین آهنگ الن یکی از محبوبترین ساختههای شوبرت است و فراتر از آهنگی که در اصل توسط شوبرت ساخته شده باشد، توسط بسیاری از خوانندگان با نام" آوه ماریا" (نام لاتین نیایش درود بر مریم، و همچنین واژگان آغازین و بند برگردانآهنگ الن، آهنگی که خود نیایشی برای مریم باکره است)، با تنظیمهای موسیقایی ساده شده و با شعرهای گوناگون که بیشتر با متن اصلی شعر متفاوت است، اجرا شدهاست. این آهنگ توسط فرانتس لیست در سه رو نوشت (نسخه) برای پیانو تنظیم شد.[۱]
آوه ماریا در قالب یک آهنگ (بند XXIX از کانتو شماره ۳) بر پایه شعر داستانی محبوب والتر اسکات، بانوی دریاچه[۲] و برگردان آدام استارک (۱۷۸۰–۱۸۲۲) ساخته شدهاست، و بنابراین بخشی از Liederzyklus vom Fräulein vom See شوبرت را تشکیل میدهد. در شعر اسکات، شخصیت الن داگلاس، بانوی دریاچه (در بلندیهای اسکاتلند)، با پدر تبعیدی خود برای پناه گرفتن در غار گابلین رفتهاست، چرا که پدر او از پیوستن به میزبان پیشین آنها، رودریک دو (Roderick Dhu)، در شورش در برابر شاه جیمز خودداری کردهاست. رودریک دو، سالار قبیله آلپاین، با جنگجویانش از کوه به راه میافتد، اما پس از درنگی کوتاه صدای دوردست تارنوازی آلن بن را میشنود، که الن را در نیایشی دربارهٔ مریم باکره همراهی میکند و او را برای کمک میخواند. رودریک دو پس از درنگی کوتاه سپس به نبرد رهسپار میشود.[۳]
گفته میشود که آوه ماریای شوبرت برای نخستین بار در دژ (قلعه) کنتس سوفی وایسن وولف در شهر کوچک اشتایرگ اتریش اجرا و به او پیشکش شد و همین نیز باعث شد کنتس به عنوان «بانوی دریاچه» شناخته شود.[۴]
Ave Maria! Jungfrau mild,
Erhöre einer Jungfrau Flehen,
Aus diesem Felsen starr und wild
Soll mein Gebet zu dir hinwehen.
Wir schlafen sicher bis zum Morgen,
Ob Menschen noch so grausam sind.
O Jungfrau, sieh der Jungfrau Sorgen,
O Mutter, hör ein bittend Kind!
Ave Maria!
Ave Maria! Unbefleckt!
Wenn wir auf diesen Fels hinsinken
Zum Schlaf, und uns dein Schutz bedeckt,
Wird weich der harte Fels uns dünken.
Du lächelst, Rosendüfte wehen
In dieser dumpfen Felsenkluft.
O Mutter, höre Kindes Flehen,
O Jungfrau, eine Jungfrau ruft!
Ave Maria!
Ave Maria! Reine Magd!
Der Erde und der Luft Dämonen,
Von deines Auges Huld verjagt,
Sie können hier nicht bei uns wohnen.
Wir woll'n uns still dem Schicksal beugen,
Da uns dein heil'ger Trost anweht;
Der Jungfrau wolle hold dich neigen,
Dem Kind, das für den Vater fleht.
Ave Maria!
آو ماریا! دوشیزه آرام!
به نیایش دوشیزه گوش سپار!
تو این صدا را از میانه ددمنشی میشنوی.
تو در میانه ناامیدی نجات مییابی.
بر نگاهداری تو آسوده خواهیم خوابید
اگرچه رانده شده، مطرود و وازده شده-
ای دوشیزه! نیایش زن خود را گوش بسپار؛
مادر، نیایش کودک نیایشگوی خود را بشنو!
آوه ماریا!
آوه ماریا! بیآلایش!
سریری که همگی اکنون آن را با هم شریک میشویم
چخماق که اکنون باید به اشتراک بگذاریم
بر دیده شادمانی بر آن نگاه اندازیم
اگر پشتیبان ما در آن باشد.
هوای سنگین غار تیره
باید مرهم نفس باشد اگر تو لبخند بزنی.
آنگاه، دوشیزه! نیایش زن خود را بشنو،
مادر، فرزند نیایشگوی دیگری بر فهرست خود بیفزای!
آوه ماریا!
آو ماریا! گزندناپذیر
اهریمنان آلوده زمین و هوا،
از این مکان خالی از زندگی رانده شده،
از پیشگاه دادگرایانه تو خواهند گریخت.
ما در برابر تو تعظیم کنیم،
بر راهنمایی تو آشتی کنیم.
برای کنیزی، نیایش زنان خود را بشنو،
و چون پدر صدای کودکش را بشنو!
آوه ماریا!