آیخانم/ماهبانو | |
---|---|
اطلاعات پایگاه | |
نام کشور | افغانستان |
استان | ولایت تخار، در محل پیوندگاه آمودریا و رود کوکچه در نزدیکی ولسوالی خواجه غار، در حدود ۱۰۰ کیلومتری شمالشرق شهر قندوز |
بیشینهٔ تاریخی | سلوکیان، سدههای چهارم و سوم پیش از میلاد؛ یونانی باختریها، سدههای سوم و دوم پیش از میلاد[۱] |
کاوشگر | هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان (DAFA) |
تاریخ کاوش | ۱۹۶۴ - ۱۹۷۸ |
میراث در خطر؟ | بلی |
آیخانم یا ماهبانو نام یک پایگاه باستانی و تپهٔ نسبتاً همواری بر بالای بلندیها و در تقاطع رود آمودریا و دریای کوکچه در شمال افغانستان است. در روستای آیخانم ولسوالی دشت قلعهٔ ولایت تخار افغانستان موقعیت دارد. این شهر افسانهای بهدست اسکندر مقدونی بنیانگذاری و آباد شده بود. سنگ بنای این شهر نیز توسط اسکندر، سردار مقدونی، کار گذاشته شدهاست که اکنون در موزهٔ کابل نگهداری میشود. قدمت این سنگ بنا به حدود سیصد سال پیش از میلاد مسیح میرسد و گفته میشود که تنها بنایی در جهان میباشد که اسکندر قطعاً آن را لمس کردهاست. این پایگاه باستانی مربوط به تمدن دولت یونانی بلخ میباشد.
در دهه ۱۹۶۰ طی یک سفر شکاری، خان افغان غلام سرور ناشر، سایت باستانی ای خانم را کشف کرد و دنیل شلمبرژه باستانشناس فرانسوی، برای کاوش آی خانم تیم باستانشناسی پرینستون را با خود دعوت کرد.[۲] به زودی مشخص شد که اسکندریه تاریخی آکسوس همین شهر است، آی خانم که بعداً بنامهای اروکرتیه یا ایوکراتید خوانده میشد، یکی از شهرهای اصلی پادشاهی یونان باختری بود. برخی از اشیای بدست آمده آیخانم در سال ۲۰۰۴ در موزههای اروپا و ایالات متحده آمریکا به نمایش گذاشته شد. متعاقباً بین سالهای ۱۹۶۴ و ۱۹۷۷ مأموریت کاوشگری این مکان به هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان (DAFA) که توسط باستانشناس فرانسوی آلفرد فوشر ایجاد شده بود تحت نظارت پل برنارد و همچنین باستان شناسان شوروی واگذار گردید. حفاری این سایت باید با شروع جنگ شوروی و افغانستان کنار گذاشته میشد. در جریان جنگ متأسفانه آیخانم غارت شد و به عنوان میدان جنگ مورد استفاده قرار گرفت و مقدار بسیار کمی از اشیای اصلی آن باقی مانده بود. در سال ۲۰۱۳، سازنده فیلم دیوید آدامز، یک مینی سریال مستند شش قسمتی دربارهٔ آیخانم با عنوان جهان گمشده اسکندر تولید کرد.
انتخاب این مکان برای بنیانگذاری یک شهر احتمالاً عوامل مختلفی داشت. اینجا منطقه ای بود که توسط آمودریا آبیاری میشد، دارای پتانسیل کشاورزی غنی بود، از لحاظ دفاعی در تقاطع دو دریای آمو و کوکچه قرار گرفته بود، دارای منابع معدنی فراوان به ویژه «یاقوت»، در بدخشان و طلا در کوههای هندوکش بود، واقع شدن آن در محل اتصال بین قلمرو باختر و سرزمینهای عشایری در شمال، که در نهایت امکان دسترسی به تجارت با تمدن چین را فراهم کرد. سرانجام، آی خانم در آستانه هند باستان واقع شده بود و به آن امکان تعامل مستقیم با شبه قاره هند را میداد.
آثار و بناهای بی شماری بدست آمده از آی خانم نشان میدهد که فرهنگ بالای هلنیستی، همراه با تأثیرات شرقی دارد. «این شهر دارای تمام ویژگیهای مشخصه یک شهر هلنیستی، با یک تئاتر یونانی، سالن ورزشی و برخی از خانههای یونانی با حیاتهای ستون دار است.»[۳] بهطور کلی، آی خانم شهر بسیار مهم دولت یونانی بلخ با ۱٫۵ کیلومتر مربع وسعت، مشخصه امپراتوری سلوکیان و سپس پادشاهی یونان و باختری را داشت. به نظر میرسد این شهر، تقریباً در زمان مرگ پادشاه یونانی باختر ایوکراتید در حدود ۱۴۵ سال قبل از میلاد، ویران شدهاست و دیگر هرگز ساخته نشدهاست.
آی خانم ممکن است شهری باشد که در آن ایوکراتید توسط دمیتروس، قبل از موفق شدن به فرار و فتح هند، محاصره شده باشد. (جونیانوس جاستینوس)
مأموریت حفاری آی خانم سازههای مختلفی را کشف کرد، برخی از آنها کاملاً هلنیستی و برخی دیگر از عناصر تلفیقی معماری بلخ و یونان هستند:
قطعات مجسمههای مختلفی پیدا شده به سبک کلاسیک، نسبتاً متعارف و نسبت به نوآوریهای یونانی، غیرقابل نفوذ است که در همزمان با سبک مدیترانهای قابل مقایسه میباشد.
نکته قابل توجه ویژه قطعه عظیمی از مجسمه قسمت پا است که به سبک عالی یونانی کشف شدهاست. تخمین زده میشود که این تکه متعلق به مجسمهای با بلندی ۵–۶ متر باشد (احتمالا نشسته در کنار ستونهای نگهدارنده یک معبد). از آنجا که پاشنه این مجسمه دارای نقش نمادین صاعقه زئوس است، تصور میشود که نسخه کوچکتری از مجسمه زئوس در المپیا باشد.
مجسمههای که در میان مکانهای بقایای باستانی یافت شدهاست:
به دلیل فقدان سنگهای مناسب برای کارهای مجسمهسازی در ناحیه آی خانم، گچهای سفالی و پخته نشده الگو گرفته شده از یک قاب چوبی، اغلب مورد استفاده قرار گرفتهاست. این روش در آسیای میانه و شرق دور، به ویژه در هنر بودایی گسترش یافتهاست. در بعضی موارد فقط دست و پا با سنگ مرمر ساخته شدهاست.
چندین اثر باستانی هندی در میان بقایای باستانشناسی آی خانم بدست آمدهاست مانند یک صفحه روایی ساخته شده از پوسته منبت کاری با مواد و رنگهای مختلف، که تصور میشود اسطوره هندی کونتالا را به تصویر کشیدهاست.[۵][۶]
همچنین، سکههای زیادی ضرب شده هندی و یونانی پیدا شدهاست. سکههای مربعی شکل هندی هستند که نمایندگی از خدایان متعدد هندو ویشنو، شیوا، واسودوا و بالاراما دارند. در مجموع، شش درهم نقره هندی که به نام آگاتوکلس شاه یونانی باختر ضرب شدهاست در سال ۱۹۷۰ کشف گردید.[۷][۸][۹]
به گفته جان بوردمن، ممکن است آی خانم یکی از مجاری نفوذ هنر یونانی در هند باستان باشد، اگرچه این تأثیرات همیشه به درستی شناسایی نشده یا هنوز قابل شناسایی نیستند.[۱۰] در رابطه به این موضوع سه دیدگاه علمی وجود دارد: یکی از این نظرات نظریه پرسی براون است وی به این عقیده است که معماری هند به دلیل مهاجرت صنعتگران غربی رونق یافتهاست. دیدگاه دوم توسط دانشمندان بعدی مانند جان ایروین که بیشتر نظریه بومی را دارند و دیگری مانند گوپتا که طرفدار تلفیق هنرهای هندی و آی خانم است.[۱۰] احتمال اینکه آی خانم به عنوان شهر یونانی بلخ در قرن ۳ قبل از میلاد، بتواند مجرای ارتباط هنرمندان یونانی و هندی را فراهم کند وجود دارد. با این وجود، تخت جمشید حدود ۸۰ سال قبل از ظهور اولین معماری سنگ بودایی سقوط کرد، و این سؤال را به وجود میآورد که آیا دانش در طی نسلهای مختلف بین تخت جمشید در غرب آی-خانوم و مؤریا در شرق آن حفظ شدهاست؟[۱۰]
بسیاری از سکههای سلوکی و باختری از آی خانم یافت شدند، همچنین ده پلکان خالی وجود داشت، که نشان میدهد ضرابخانه ای در شهر وجود دارد.[۱۱] آی خانم ظاهراً دارای یک نماد شهری بوده (یک مثلث در یک دایره)، که بر روی آجرهایی که از قدیمیترین بناهای شهر وارد حک شدهاند.[۱۲]
همین نماد در سکههای مختلف سلوکی شرقی به کار رفتهاست، که نشان میدهد آنها احتمالاً در آی خانم ضرب شدهاند. بدین ترتیب تعداد زیادی سکه سلوکی دوباره به ضرابخانه آی خانم نسبت داده شد، با این نتیجه که آی خانم احتمالاً یک مرکز ضرب بزرگتر حتی از بلخ بودهاست.
سکههای یافت شده در آی خانوم با سکههای سلوکوس اول آغاز میشود، اما ناگهان با سکههای ایوکراتید پایان مییابد و این حکایت از تسخیر این شهر در پایان حکومت او دارد.
این اکتشافات از اهمیت قابل توجهی برخوردار اند، زیرا هیچ اثری از تمدنهای یونانی بلخ و هند تا قبل از این کتیبه در شرق (فراتر از ضرب سکههای فراوان) کشف نشده بود، این یافتهها منجر به صحبت برخی از «سراب باختری» شدهاست.
آی خانم مرکز فرهنگ یونانی در آستانه هند بود و آگاهی متقابل قوی بین دو منطقه وجود داشت. چند سال پس از تأسیس این شهر، حدود سال ۲۵۸ قبل از میلاد، آشوکا امپراتور هند در حال حک سنگ نوشتهای به زبان یونانی و آرامی بود که خطاب به یونانیان منطقه شده بود
کشفیات آی خانم همچنین دیدگاه جدیدی در مورد تأثیر فرهنگ یونان در شرق میدهد، و تأثیر یونانیان را در توسعه هنر یونانی بودایی تأیید میکند.
{{cite journal}}
: Cite journal requires |journal=
(help)