مولوی احمد نارویی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | اسفند ۱۳۴۲ زاهدان، سیستان و بلوچستان، ایران |
درگذشته | ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ در جادهٔ زاهدان-نصرتآباد، ایران |
محل اقامت | زاهدان |
مذهب | سنی |
تحصیلات | دارالعلوم زاهدان بدرالعلوم حمادیه رحیمیارخان دارالعلوم فیصلآباد جامعه فاروقیه کراچی |
شناخته شده برای | منادی وحدت امت اسلامی |
پیشه | امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان معاون امور اداری دارالعلوم زاهدان |
احمد ناروئی (اسفند ۱۳۴۲ – ۲۶ اسفند ۱۳۹۲) خطیب و معاون امور اداری دارالعلوم زاهدان بود. وی فعال صلح و آشتی در استان سیستان و بلوچستان نیز بودهاست.[۱][۲]
احمد نارویی، فرزند عبدالکریم، در سال ۱۳۴۲ در زاهدان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مسجد عزیزی (مسجد جامع قدیم زاهدان) و دارالعلوم زاهدان گذراند و در حدود سال ۱۳۵۰ برای ادامه تحصیلات دینی به دارالعلوم زاهدان رفت.[۱] او نزد اساتیدی چون مولوی عبدالعزیز، مفتی خدانظر، مولوی عبدالحمید، مولوی نذیراحمد سلامی و سایر اساتید آن زمان دارالعلوم به فراگیری علوم پرداخت.[۱][۲]
سپس با تشویق و ترغیب اطرافیان، برای ادامه تحصیلات دینی به مدارس اسلامی پاکستان، از جمله بدرالعلوم حمادیه رحیمیارخان و دارالعلوم فیصلآباد رفت و سپس از جامعه فاروقیه کراچی فارغالتحصیل شد. او در خارج از ایران نزد استادانی همچون عبدالغنی جاجروی، مفتی نذیراحمد (مدیر دارالعلوم فیصلآباد)، نظامالدین شامزی، مولوی عنایتالله و سلیمالله خان درس خواند.[۱][۳]
پس از بازگشت به ایران، از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ در مدرسه دینی قاسمالعلوم زاهدان تدریس کرد. در سال ۱۳۶۷ به پیشنهاد مولوی عبدالحمید، مدیر دارالعلوم زاهدان، به این مرکز رفت و تا زمان درگذشتش در آنجا به تدریس پرداخت.[۱][۲][۳]
احمد نارویی داماد مولوی عبدالحمید و امام جمعه موقت مسجد جامع مکی و معاون امور اداری دارالعلوم زاهدان بود.[۴]
برخی از مسئولیتهای نارویی بدین عبارت بودند:[۱][۲][۳]
نارویی مدتی از سوی دادگاه ویژه روحانیت در بازداشتگاه ویژه روحانیت مشهد زندانی بودهاست.[۵][۶] او نزدیک به ۶ ماه در سال ۱۳۸۷ بازداشت شده و در سال ۱۳۷۲ نیز به مدت ۵ ماه در زندان وکیلآباد مشهد بازداشت بودهاست.[۲]
احمد نارویی در ۲۶ اسفند ماه ۱۳۹۲ طی سانحه رانندگی در منطقه حصاروئیه در ۵۰ کیلومتری زاهدان به علت شدت جراحات وارده درگذشت و جنازهاش در قبرستان بهشت محمد زاهدان دفن شد.[۱][۳][۶] جیشالعدل و برخی دیگر این سانحه را ترور و کار جمهوری اسلامی و بخشی از قتلهای زنجیرهای ایران خواندهاست.[۷][۸][۹][۱۰]