اریک الین رایت | |
---|---|
![]() سخنرانی رایت در دانشگاه کیف در سال ۲۰۱۳ | |
زادهٔ | ۹ فوریهٔ ۱۹۴۷ |
درگذشت | ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹ (۷۱ سال) |
همسر(ها) | مارسیا کان رایت (ا. ۱۹۷۱) |
پسزمینههای علمی | |
دانشگاه | |
عنوان پایاننامه | ساختار طبقاتی و نابرابری[۲] |
سال دفاع | ۱۹۷۶ |
مکتب یا سنت | مارکسیسم تحلیلی |
استاد راهنما | آرتور استینچکامب[۳] |
تأثیرات | |
کار علمی | |
زمینهٔ تخصصی/حوزه کاری | جامعهشناسی |
زیرشاخهٔ | جامعهشناسی مارکسیستی |
نهاد | دانشگاه ویسکانسین-مدیسون (۱۹۷۶–۲۰۱۹) |
دانشجویان دکترا | |
دانشجویان برجسته | |
رشته اصلی | تحلیل طبقاتی مارکسیستی |
ایدههای برجسته |
|
اریک اُلین رایت (به انگلیسی: Erik Olin Wright)؛ (۹ فوریه ۱۹۴۷–۲۳ ژانویه ۲۰۱۹) یک مارکسیست تحلیلی جامعهشناس و مربی آمریکایی، متخصص در قشربندی اجتماعی و همچنین دنبال بدیلهایی برابریطلب برای سرمایهداری در آینده بود. او به دلیل انحراف از مارکسیسم کلاسیک در تجزیه طبقه کارگر به زیرگروههای دارای قدرت متفاوت و بنابراین درجات متفاوت آگاهی طبقاتی شناخته شده بود. رایت برای انطباق با این تغییر دیدگاه، مفاهیم جدیدی از جمله دموکراسی عمیق و انقلاب بینابینی را معرفی کرد.[۸]
رایت در ۹ فوریه ۱۹۴۷ در برکلی، کالیفرنیا زاده شد ولی در لارنس، کانزاس بزرگ شد. والدین رایت، ام اریک رایت و بئاتریس آن (پوسنر) رایت هر دو استاد روانشناسی در دانشگاه کانزاس بودند.[۹][۱۰] پدر و مادرش، یهودی بودند. او دو مدرک لیسانس هنر، یکی از کالج هاروارد (مطالعات اجتماعی) در سال ۱۹۶۸ و یکی از کالج بالیول، آکسفورد، (تاریخ) در سال ۱۹۷۰ دریافت کرد. رایت در سال ۱۹۷۶ از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی مدرک دکترای فلسفه در جامعهشناسی دریافت کرد.[۱۱] او در سال ۱۹۷۶ استاد جامعهشناسی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون شد.[۱] [۱۲]
رایت در اواسط دهه ۱۹۷۰ به همراه یک نسل کامل از دانشگاهیان جوان که توسط جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی رادیکال شده بودند، به جامعه روشنفکری کمک کرد.[۱۳]
رایت در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، رسالههای بسیاری از دانشمندان جوان را نظارت کرد که به جامعهشناسان و سیاستمداران برجسته تبدیل شدند. از جمله آنها میتوان به ویلموت جیمز، سزار رودریگز گاراویتو و ویوک چیبر اشاره کرد.[۴] رایت همچنین در کمیته رسالهای پژوهشگرانی خدمت میکرد که در زمینههای قشربندی اجتماعی، سیاست اجتماعی، و نابرابری از جمله گوستا اسپینگ-اندرسن، رئیس سابق انجمن جامعهشناسی آمریکا، ادواردو بونیلا-سیلوا و دواه پیگر مشارکت چشمگیری داشتند.
در طول زندگی حرفهای رایت، سایر دانشگاهها از او خواسته بودند تا به دانشکده جامعهشناسی آنها بپیوندد.[۴] یکی از این تلاشهای قابل توجه برای استخدام در دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۸۱ رخ داد. در میان حامیان رایت، هریسون وایت بودند که علیرغم مخالفت با تعهدات سیاسی رایت، مارکسیست ولی به کار رایت احترام گذاشتند. مخالفان رایت در هاروارد شامل دانیل بل، جورج هومنز و همچنین رئیس دانشگاه، درک بوک بودند که گویا با تلاش آنها استخدام رایت مسدود شد.[۱۴] تلاش هاروارد برای استخدام رایت در سال ۱۹۸۱ با مخالفت تدا اسکاچپول مصادف شد، تصمیمی که بعدها پس از بحث و جدل بر سر اتهامات تبعیض جنسیتی لغو شد.[۱۵]
در سال ۲۰۱۲، رایت به عنوان رئیس انجمن جامعهشناسی آمریکا انتخاب شد.[۱۶]
رایت همچنین یک نوازنده جدی فیدل بود و اغلب در مهمانیها، مهمانان را به رقص محلی آمریکایی تشویق میکرد.[۱۷]
رایت در ۷۱ سالگی در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹ بر اثر لوسمی حاد مغز استخوان در بیمارستانی در میلواکی، ویسکانسین درگذشت.[۴][۱۸][۹]
رایت به عنوان یک نظریهپرداز اثرگذار چپ نو توصیف شدهاست.[۱۹] کار او عمدتاً مربوط به مطالعه طبقه اجتماعی بود و به ویژه با وظیفه ارائه به روز کردن و بسط مفهوم مارکسیستی طبقه، به منظور قادر ساختن پژوهشگران مارکسیست و غیر مارکسیست به استفاده از «طبقه» برای تبیین و پیشبینی منافع مادی افراد، تجربیات زیسته، شرایط زندگی، درآمدها، ظرفیتهای سازمانی و تمایل به مشارکت در کنش جمعی، گرایشهای سیاسی و غیره. علاوه بر این، او تلاش کرد تا مقولههای طبقاتی را توسعه دهد که به محققان اجازه دهد ساختارها و پویایی طبقاتی جوامع مختلف سرمایهداری پیشرفته و «پساسرمایهداری» را مقایسه کنند.
رایت بر اهمیت موارد زیر تأکید کردهاست:
به گفته رایت، کارمندانی با مهارتهای جستوجو و پاداشدهی ناپایدار (به سبب کمبودهای طبیعی یا محدودیتهای اجتماعی ساخته و تحمیل شده در عرضه، مانند صدور مجوز، موانع ورود به برنامههای آموزشی و غیره) در «محل تخصیص [مازاد] ممتاز در روابط بهرهبرداری» قرار دارند زیرا در حالی که آنها سرمایهدار نیستند، میتوانند امتیازات بیشتری را از طریق ارتباط با صاحب ابزار تولید نسبت به کارگران کمتر ماهر به دست آورند و نظارت و ارزیابی آنها از نظر تلاش کار دشوارتر است؛ بنابراین، مالک یا صاحبان وسایل تولید یا کارفرمای آنها بهطور کلی باید اجاره کمیابی یا مهارت / معتبر را به آنها بپردازد. (در نتیجه غرامت آنها را بالاتر از هزینه واقعی تولید و بازتولید نیروی کار آنها افزایش میدهد) و سعی میکند وفاداری آنها را با دادن سهام مالکیت به آنها خرید، اعطای اختیارات تفویض شده به همکارانشان و / یا اجازه دادن به آنها برای تعیین سرعت و جهت کارشان کم و بیش خودمختار باشند؛ بنابراین کارشناسان، مدیران کارشناسان و مدیران اجرایی بیشتر از سایر کارگران به منافع کارفرمایان نزدیک هستند.
از جمله کتابهای رایت شامل «طبقات: مطالعات تطبیقی در تحلیل طبقه» (کمبریج، ۱۹۹۷) که از دادههای گردآوریشده در کشورهای صنعتی مختلف، همانند ایالات متحده، کانادا، نروژ و سوئد استفاده میکند. او تا زمان مرگش استاد جامعهشناسی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون بود.
رایت بعدها در زندگی حرفهای خود با درک تازهای از یک آلترناتیو سوسیالیستی همراه شد که عمیقاً در انجمنگرایی یا دموکراسی انجمنی اجتماعی ریشه داشت.[۲۰] گذار به این جایگزین، به گفته رایت، در گرو طراحی و ساخت آرمانشهرهای حقیقی است: نام یک طرح پژوهشی و کتاب او. آنها با پیشبرد اصول دموکراتیک و برابریخواهانه با نهادهای غالب مقابله کرده و بدین وسیله به جهانی عادلانهتر و انسانیتر اشاره میکنند. مثالها عبارتند از: ویکیپدیا و موندراگون کورپوریشن.[۲۰]
{{cite web}}
: Check |url=
value (help)[پیوند مرده]
{{cite news}}
: External link in |title=
(help)