استینگر (کوکتل)

استینگر
کوکتل‌های رسمی آی‌بی‌ای
Stinger cocktail served over ice in a rocks glass
نوعCocktail
حجم الکل اولیه
سروتگرگی; بدون یخ
ترئین سنتینعنا (اختیاری) [کذا]
جام استاندارد
Cocktail glass
آی‌بی‌ای عنصرهای
مشخص‌شدهdagger
  • ۵۰ میلی‌لیتر کونیاک
  • ۲۰ میلی‌لیتر کرم د منته سفید (لیکور نعنا با رنگ سفید)
تهیه
  1. لیوان همزن را با یخ پر کنید.
  2. ۵۰ میلی لیتر کنیاک و ۲۰ میلی لیتر کرم دمنته سفید اضافه کنید.
  3. هم بزنید و در یک لیوان مخصوص کوکتل صاف کنید.
  4. در صورت تمایل، با یک برگ نعنا تزئین کنید.
زمانبعد از شام و قبل از شام
توضیحاتدر دهه ۱۹۲۰ پیشنهاد شده استینگر را قبل از شام مصرف کنید نه بعد از شام با این حال، تا همین اواخر، آی بی ای استینگر را به عنوان کوکتل بعد از شام طبقه بندی کرده است.
dagger استینگر recipe at International Bartenders Association

استینگر یک کوکتل دوتایی است که با افزودن کرم د منته سفید به کنیاکگ درست می‌شود. منشا این کوکتل را می توان در دهه ۱۸۹۰ در ایالات متحده جستجو کرد، این نوشیدنی تا دهه ۱۹۷۰ به طور گسترده در آمریکا محبوب بود. این کوکتل به عنوان نوشیدنی برای طبقه مرفه جامعه دیده می شد و تأثیر فرهنگی تا حدودی گسترده ای داشته است.

استینگر در ابتدا به عنوان یک کوکتل (نوشیدنی که قبل از شام سرو می شود) دیده نمی شد، بلکه بیشتر به عنوان یک هضم کننده غذا (نوشیدنی بعد از شام) دیده می شد.[۱]

استینگر یک نوشیدنی محبوب در دوران ممنوعیت الکل در ایالات متحده بود، زیرا کرم دمنته می‌توانست طعم کنیاک های کیفیت پایین را که در آن زمان موجود بود، بپوشاند.[۲] استینگر در اواخر دهه ۱۹۷۰ محبوبیت خود را نزد آمریکایی ها از دست داد,[۳] و در اوایل قرن بیست و یکم کوکتل شناخته شده ای نبود.[۴]

تاریخ پیدایش

[ویرایش]

استینگر در حدود سال ۱۸۹۰ برای اولین بار درست شد. این کوکتل ممکن است از The Judge الهام گرفته شده باشد، یک کوکتل ساخته شده با کنیاک، کرم دمنته، و شربت ساده که در کتاب کوکتل ویلیام اشمیت در سال ۱۸۹۲ به نام کاسه روان یافت می شود.[۵]

این نوشیدنی بلافاصله در شهر نیویورک محبوب شد و به سرعت به عنوان یک نوشیدنی "جامعه مرفعه" شناخته شد (به دلیل کران بودن کنیاک و لیکور نعناع این نوشیدنی بیشتر بین افراد ثروتمند رواج داشت.[۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

کوکتل‌های رسمی آی‌بی‌ای

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Wondrich 2015, p. 217.
  2. Hellmich 2006, p. 139.
  3. DeGroff 2008, p. 228.
  4. Rathbun 2007, p. 43.
  5. McCammon & Wondrich 2016, p. 178.