این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. (دسامبر ۲۰۱۲) |
بخشی از یک مجموعه درباره |
علم اقتصاد |
---|
اقتصاد سلامت (به انگلیسی: Health Economics) شاخهای از علم اقتصاد است که به مسائلی پیرامون کارایی، اثربخشی ارزش و رفتار در تولید و مصرف سلامت و مراقبتهای بهداشتی میپردازد. بهطور کلی اقتصاددانان سلامت عملکرد سیستمهای مراقبت بهداشتی در رفتارهای مؤثر بر سلامت مانند سیگار کشیدن را مورد مطالعه قرار میدهند.
کنت ارو در مقاله اش در سال ۱۹۶۳، که غالباً موجب شدهاست که اقتصاد سلامت به عنوان یک رشته علمی شناخته شود، تمایز مفهومی بین سلامت و سایر کالاها را به تصویر میکشد. عواملی که اقتصاد سلامت را از دیگر حوزهها تمیز میدهند عبارتند از:مداخله دولتی گسترده، عدم اطمینان غیرقابل کنترل در ابعاد مختلف، اطلاعات نامتقارن، موانع ورود، آثار خارجی و حضور یک شخص ثالث. در بخش مراقبتهای بهداشتی، شخص ثالث پزشک است که تصمیمات خرید (مثلاً در مورد آزمایشهای آزمایشگاهی، تجویز دارو، انجام عمل جراحی وغیره) را میگیرد در حالی که از قیمت محصول یا خدمات بیاطلاع است.
اقتصاددانان حوزه سلامت چندین نوع اطلاعات مالی را ارزیابی میکنند: هزینهها، بدهیها و مصارف. عدم اطمینان برای سلامتی، در نتایج آزمایشهای بیمار و نگرانیهای مالی، ذاتی است. شکاف دانش موجود بین پزشک و بیمار، موقعیت مزیتی خاص برای پزشک به ارمغان میآورد که اطلاعات نامتقارن نامیده میشود. غالباً آثار خارجی در زمینه سلامت و مراقبتهای بهداشتی، بهطور خاص در مورد بیماریهای عفونی، پدیدار میشوند. به عنوان مثال تلاش برای جلوگیری از ابتلا به سرماخوردگی، بر افراد غیر از تصمیم گیرنده تأثیر میگذارد.
سابقه مستندات، مدارک و مطالعاتی که در زمینه اقتصاد سلامت در کشور ما صورت می گیرد شاید به دو دهه نرسد. این رشته به صورت رسمی اولین بار در سال 1380 در دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق در مقطع ارشد با 4 نفر ظرفیت شروع به پذیرش دانشجو کرد. در سال 1384 دانشگاه شاهد به عنوان دومین دانشگاه در سطح کشور نیز مجوز پذیرش دانشجو را دریافت نمود. یکسال بعد دانشگاه علوم پزشکی تهران موفق به پذیرش دانشجو در این رشته شد. سپس گسترش این رشته محدود شد تا اینکه در سالهای اخیر دانشگاه علوم پزشکی شیراز و کرمان نیز در این رشته دانشجو می پذیرند. بطور کلی در حال حاضر تربیت دانشجویان اقتصاد سلامت در دانشگاههای زیر صورت می گیرد:
از آنجا ظرفیت های پذیرش هر سال تغییر می کند لذا از درج تعداد پذیرش صرفنظر می شود.
اولین اداره رسمی مدیریت اقتصاد سلامت در ایران: اولین اداره رسمی مدیریت اقتصاد سلامت که دارای چارت سازمانی در ایران می باشد ، در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز به منظور ارزیابی، تحلیل، مشاوره و اصلاح زیر ساختهای اقتصادی نظام سلامت تاسیس گردید. در حال حاضر مدیریت اقتصاد سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دارای ۷ کارشناس خبره با گرایش های مختلف مدیریتی ، اقتصادی و مالی و فن آوری می باشد ، نشانی این واحد عبارتست از : https://health-economy.sums.ac.ir/
محدوده اقتصاد سلامت به وضوح توسط «نمودار درختی» الن ویلیامز طراحی شدهاست که این رشته را به هشت موضوع مجزا تقسیم میکند:
تقاضا برای بهداشت و درمان، تقاضایی مشتق شده از تقاضا برای سلامتی است. مراقبتهای بهداشتی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به یک سهم بزرگتر از «سرمایه سلامت» مورد تقاضا قرار میگیرد. تقاضا برای سلامتی برخلاف اکثر کالاهای دیگر است زیرا افراد منابع را هم به منظور مصرف و هم تولید سلامتی اختصاص میدهند. توضیحات فوق سه نقش افراد در اقتصاد سلامت را نشان میدهد. گزارش بهداشت جهانی (ص ۵۲) میگوید که مردم در مراقبت چهار نقش را ایفا میکنند:
مدل تولید سلامت مایکل گروسمن در سال ۱۹۷۲ در مطالعه این حوزه بسیار تأثیر گذار بوده و دارای چندین عنصر منحصربفرد است که آن را قابل توجه میسازد. مدل گروسمن هر فرد را هم به عنوان تولیدکننده و هم مصرفکننده سلامت در نظرمی گیرد. سلامت همچون سهامی ست که در غیاب سرمایهگذاری در سلامت، با گذشت زمان تنزل مییابد، بهطوریکه سلامتی به عنوان یک نوع سرمایه شناخته میشود. این مدل تأیید میکند که سلامت هر دو کالای مصرفی است که رضایت مستقیم و مطلوبیت و سود مندی سرمایهگذاری را به ارمغان میآورد و باعث میشود که رضایت مشتریان را بهطور غیرمستقیم از طریق روزهای مریض کمتر کند.
سرمایهگذاری در سلامت هزینه بر است زیرا مصرفکنندگان باید زمان و منابع اختصاص یافته به سلامت، مانند ورزش در ورزشگاههای محلی را در برابر اهداف دیگر مبادله کنند. این عوامل برای تعیین سطح مطلوب سلامتی مورد تقاضای فرد مورد استفاده قرار میگیرند. این مدل تأثیر تغییرات قیمت مراقبتهای بهداشتی و سایر کالاها، پیامدهای بازار نیروی کار مانند اشتغال و دستمزد و تغییرات تکنولوژیکی را پیشبینی میکند.
این پیشبینیها و پیش بینیهای دیگر از مدلهای توسعهٔ مقاله سال ۱۹۷۲ گروسمن پایه و اساس بسیاری از تحقیقات اقتصادسنجی انجام شده توسط اقتصاددانان حوزه سلامت است.
در مدل گروسمن، سطح بهینه سرمایهگذاری در سلامت، در حالی که هزینه نهایی سرمایه سلامت برابر با سودنهایی است اتفاق میافتد. با گذشت زمان سلامتی در برخی جهات کاهش مییابد(δ) نرخ بهرهای که مصرفکنندگان با آن مواجه است توسط (r) مشخص شدهاست. هزینه نهایی سرمایه سلامت را میتوان با اضافه کردن این متغیر پیدا کرد.
سودنهایی سرمایه سلامت نرخ بازده این سرمایه دربخشهای بازار است. در این مدل سطح بهینه سرمایه سلامت میتواند تحت تأثیر عواملی چون سن، دستمزدها و تحصیلات قرارگیرد. برای مثال(δ) با افزایش سن افزایش مییابد، بنابراین دستیابی به همان سطح از سرمایه سلامت یا سهم سلامت بعد از گذشت یک دوره یک ساله گران و گرانتر میشود. سن همچنین سود نهایی سهام سلامت را کاهش میدهد؛ بنابراین سطح بهینه سهام سلامت بعد از گذشت یک دوره یک ساله کاهش مییابد. فراتر از مسائل بنیادین، تقاضای واقعی برای مراقبتهای پزشکی مشتق شده از میل به داشتن سلامتی (بنابراین متأثر شده از تابع تولید سلامت) است.
تمایز مهم بین سود نهایی از مراقبتهای پزشکی (که همیشه مرتبط است با منخنی تقاضای واقعی براساس تقاضای مشتق شده) ویک منحنی تقاضای مؤثر جداگانه (که مقدار مراقبتهای پزشکی تقاضا شده در قیمتهای مختلف بازار خلاصه میکند) این است که از آنجا که بیشتر مراقبتهای پزشکی از ارائه دهندگان بهطور مستقیم خریداری نشدهاست اما به دلیل بیمه در قیمتهای یارانهای به دست آمده، مخارج واقعی پرداخت شده معمولاً کمتر از قیمت بازار است. مصرفکننده(MB=MC) را از هزینههای پیشبینی نشده تعیین میکند و بنابراین تقاضای واقعی بر قرار خواهد کرد. این تمایز اغلب تحت عنوان «مخاطره اخلاقی پس از مرگ» (که مجزا از مخاطره اخلاقی پیشبینی شده که در هر نوع بازار بیمه یافت میشود، است) توصیف میشود.
ارزیابی اقتصادی، و بهطور خاص تجزیه تحلیل هزینه-اثر بخشی، تبدیل به یک بخش اساسی از فرایندهای ارزیابی فناوری برای سازمانها در تعدادی از کشورها شدهاست.
برای مثال، مؤسسه کیفیت و اقتصاد در خدمات بهداشت (IQWIG) در آلمان و مؤسسه ملی مراقبتهای بهداشتی و درمانی(NICE) در انگلستان هر دو به مقرون به صرفه بودن داروهای جدید که وارد بازار میشوند، توجه دارند. بعضی از سازمانها، از جمله(NICE) استفاده از تجزیه تحلیل هزینه-مطلوبیت(CUA)را توصیه میکنند. این رویکرد نتایج را در یک ماتریس ترکیبی از طول و کیفیت زندگی، تحت عنوان سالهای زندگی با کیفیت تعدیل شده (QALY) سنجش میکند.
پنج بازار سلامت برای نمونه تجزیه تحلیل شدهاست:
اگر چه فروض مدلهای کتابهای درسی از بازارهای اقتصادی بهطور قابل توجهی نسبت به بازارهای بهداشت و درمان به خوبی عمل میکنند اما به این وجود انحرافات مهمی وجود دارد. در بسیاری از ایالتها، گروههای ریسک ایجاد شدهاند که در آن نسبت به ثبت نام افراد برای دادن کمک هزینه درمان اقدام میکنند. بیمه گذاران زمانی که نتوانند هزینههای پزشکی را بهطور کامل پیشبینی کنند، با مسئله انتخاب نا مساعد مواجه میشوند. انتخاب نامساعد میتواند به عنوان تهدیدی برای گروههای ریسک محسوب شود. خصوصیات بازارهای بیمه گروههای ریسک مانند خرید گروهی،انتخاب ترجیحی (cherry-picking) و اصلاحات، پیش شرطی برای مقابله با انتخاب نامساعد است. بیمارهای بیمه شده اگر حق بیمه مربوط به درمان را کامل پرداخت کنند بهطور طبیعی کمتر نسبت به هزینههای بهداشت و درمان نگران هستند افزایش هزینههای مربوط به بیمه بهداشت درمان همانطور که به وسیله RAND آزمایش معروف بیمه سلامت، نشان داده شده ناشی از مخاطره اخلاقی است. بیمه گران از تکنیکهای متعددی برای کاهش هزینههای نشأت گرفته از مخاطره اخلاقی استفاده میکنند:از جمله اعمال مقررات بیمه برای بیماران و محدود کردن انگیزههای پزشک برای ارائه مراقبتهای پرهزینه. بیمه گران اغلب با انتخاب خدمات مورد ارائه، مقدار الزامی هزینه به اشتراک گذاشته (تعیین مقدار هزینه تقبل شده توسط بیمه) و محدودیتهای پزشکان رقابت میکنند. مصرفکنندگان در بازارهای بهداشت و درمان اغلب از کمبود اطلاعات کافی در مورد خدماتی که برای انتخاب بیمه گر نیاز دارند و ارائه دهندگانی که بهترین پیشنهاد را دارند، رنج میبرند.
اقتصاددانان حوزه سلامت مشکلی را با تقاضای ناشی از عرضهکننده به وجود آوردهاند، که در آن ارائه دهندگان توصیههای درمانی را بر اساس معیارهای اقتصادی و نه ضوابط پزشکی ارائه میدهند. محققان همچنین تعداد قابل توجهی «تغییرات تمرین» (برای پروسه درمان) را ثبت کردهاند که در نتیجه در دسترس بودن خدمات برای تغییر در اولویتها و عمل است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که الزام پزشکان برای داشتن مجوز پزشکی، محدود کردن نهادهها و مهار نوآوری و افزایش هزینه برای مصرفکنندگان است در حالی که عمدتاً تنها به نفع خود پزشکان است.
به گفته کولیر اغلب اقتصاد پزشکی مترادف با اقتصاد سلامت است؛ که شاخهای از اقتصاد است که به کاربرد نظریات اقتصادی در پدیدهها و مشکلات مربوط به بازار ثانویه سلامت، که در بالا ذکر شد، میپردازد. معمولا این حوزه مربوط به تجزیه تحلیل هزینه-فایده محصولات دارویی و هزینه-اثربخشی درمانهای مختلف پزشکی است. اقتصاد پزشکی اغلب از مدلهای ریاضی برای ترکیب دادهها از آمار زیستی و اپیدمیولوژی، برای حمایت از تصمیمگیریهای پزشکی برای افراد در سیاستهای بهداشتی گستردهتر، استفاده میکند. [۱]
پیتر اورزاگ معتقد است که اقتصاد رفتاری عامل مهمی برای بهبود سیستم بهداشت و درمان است اما پیشرفت نسبتاً کمی در مقایسه با سیاست بازنشستگی انجام شدهاست.
اقتصاد سلامت روان شامل مجموعه وسیعی از مسائل و موضوعاتی از اقتصاد دارویی تا اقتصاد کارگری و اقتصاد رفاه است. سلامت روان میتواند بهطور مستقیم با توجه به پتانسیل افراد تحت تأثیر قرار گیرد که به عنوان سرمایه انسانی مشارکت داشته باشند. در سال ۲۰۰۹، کوری و مارک استیبل «سلامت روان در دوران کودکی و سرمایه انسانی» را منتشر کردند که در آن به بررسی این موضوع که چگونه مشکلات بهداشت روانی کودکان ممکن است انباشت سرمایه انسانی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد، پرداختند. آثار خارجی میتوانند شامل تأثیراتی شوند که افراد تحت تأثیر قرار گرفته بر روی سرمایه انسانی اطرافشان میگذارند، مثلاً در محیط کار یا محل زندگی خود. اقتصاد به نوبه خود، به ویژه در شرایط جهانی شدن، بر فرد تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، مطالعات انجام شده در هند، که در آن موارد بسیاری از برون سپاری غربی وجود دارد، یک هویت ترکیبی رو به رد در جوانان متخصص نشان دادند که انتظارات اجتماعی و فرهنگی بسیار متفاوت در محل کار و خانه دارند.
اقتصاد سلامت روان یک مجموعه منحصر به فرد از چالشها را برای محققان ارائه میکند. افرادی که دارای اختلالات شناختی هستند ممکن است قادر به برقراری ارتباط نباشند. این عوامل بیانگر چالش در مورد ارزشگذاری بر وضعیت سلامت روان فرد، به ویژه در رابطه با پتانسیل فرد به عنوان سرمایه انسانی، است. علاوه بر این، آمار اشتغال اغلب در مطالعات اقتصادی سلامت روان به عنوان ابزار ارزیابی بهرهوری فرد استفاده میشود. با این حال، این آمارها «حضور غیر موجه» (پرزنتیئیسم) را ثبت نمیکنند. مواردی چون زمانی که یک فرد با سطح بهرهوری پایین شاغل است، اندازهگیری میزان خسارت ناشی از زمان کار بدون مزد یا ثبت کردن آثار خارجی همچون داشتن یک عضو خانواده آسیب دیده. همچنین با توجه به تنوع در نرخ دستمزد جهانی یا ارزش گذاریهای اجتماعی آمار استفاده شده ممکن است محدود به محتوا و موقعیت جغرافیایی باشد و نتایج مطالعه در سطح بینالمللی قابل اجرا نباشد. اگرچه مطالعات، هدف سلامت روان را کاهش هزینههای کل بهداشت و درمان نشان میدهد اما بهطور کلی افزایش اثر بخشی و کاهش غیبت کارکنان عملکرد آنان را بهبود داده و خدمات جامع بهداشت روان را کاهش میدهد.
پتراسک و رابین(۲۰۰۲)، سه دلیل اصلی برای این کاهش ذکر میکنند:
اورس ات ال. (۲۰۰۹) بیان کرد است که با انتشار بیشتر تجزیه تحلیلهای اقتصادی سلامت روان، از طریق ایجاد همکاری بین سیاست گذاران و محققان و استخدام بیشتر دانشمندان، میتوان در این زمینه بهبود حاصل کرد.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، Health Economics، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. (بازیابی در ۱۷ دسامبر۲۰۰۹). --اقتصاد سلامت ترجمه پوررضاو..