![]() نسخهای از الکسیاد | |
نویسنده(ها) | آنا کومننه شاهزاده و دختر امپراتور آلکسیوس یکم |
---|---|
کشور | قسطنطنیه، امپراتوری بیزانس |
زبان | یونانی |
مجموعه | رویدادنامههای صلیبی |
تعداد جلد | ۱۲ |
موضوع(ها) | نخستین جنگ صلیبی |
گونه(های) ادبی | رویدادنامه |
تاریخ نشر | در حدود دهه ۱۱۵۰ |
الکسیاد ((به یونانی: Ἀλεξιάς))، نخستین و مهمترین وقایعنامه یونانی از سلسلهٔ منابع کلاسیک در مکتب تاریخنگاری جنگهای صلیبی که مورّخ و شاهزادهٔ بیزانسی، آنا کومننه، دختر آلکسیوس یکم امپراتور بیزانس نوشتهاست. این اثر مشتمل بر زمینههای شکلگیری نخستین جنگ صلیبی، توصیف شور و شوق و هیجان و انگیزههای صلیبیون از این اقدام، نحوهٔ مدیریت و تصمیمات الکسیوس یکم در برابر صلیبیون است. در واقع وی به شرح کامل روابط بیزانس با صلیبیون، همزمان با حمله نخست آنها به شرق میپردازد؛ سپس از نحوهٔ اتحاد این دو و انعقاد عهدنامه با یکدیگر علیه ترکان سلجوقی و پیامدهای آن سخن میگوید.[۱]
چگونگی رویارویی نظامی این سه گروه در محاصره و تصرف انطاکیه و اورشلیم نیز از بخشهای مهم این کتاب است. مضاف بر این، آنا کومننه مقابلهٔ خلیفهٔ فاطمی مصر با صلیبیون و واکنش امیرنشینهای مختلف مسلمان در دستیابی صلیبیون بر اورشلیم را هم توصیف میکند. مسئلهٔ پادشاهان صلیبی در اورشلیم، جنگهای ترکان مسلمان علیه صلیبیون، عهدشکنی صلیبیون در برابر تعهداتشان به امپراتور الکسیوس یکم و عملیات نظامی ناوگان دریایی بیزانس علیه آنها و نتایج این نبردها، از دیگر اطلاعات این اثر هستند؛ و در نهایت، آنا کومننه از نحوهٔ عبور صلیبیون به سمت سواحل آسیایی آناتولی گزارش میدهد.[۲]
نخستین جنگ صلیبی، نخستین جنگ از سری جنگهای صلیبی بود که برای بازپسگیری سرزمین مقدس روی داد و بهوسیلهٔ پاپ اوربان دوم در جریان شورای کلرمونت، در سال ۱۰۹۵ میلادی، اعلان شد.[۳][۴] پس از آنکه بسیاری از مناطق تحت کنترل بیزانس در آناتولی به دست ترکان سلجوقی تسخیر شد، پاپ درخواست کرد اردویی نظامی برای یاری امپراتوری بیزانس گسیل شود. نتیجهٔ اردوکشیِ اشرافِ بلندپایهٔ فرانسوی — که با نام جنگ صلیبی شاهزادگان شناخته میشود — منجر به تسخیر دوبارهٔ آناتولی و حتی سرزمین مقدس (شام) شد که از ابتدای سدهٔ هفتم میلادی و در زمان گسترش اسلام به دست مسلمانان افتاده بود. سرزمین مقدس در ژوئیهٔ ۱۰۹۹ میلادی، در جریان بازپسگیری اورشلیم به دست صلیبیون افتاد و پادشاهی اورشلیم در آن برپا شد.[۵]
این اردوکشی در پاسخ به درخواست کمک نظامی از سوی آلکسیوس یکم، امپراتور بیزانس به وقوع پیوست.[۶] اوربان، سخنرانیاش را در شورای کلرمونت به تصمیمگیری در مورد این موضوع خاص اختصاص داد و پیشنهاد محاصرهٔ جنگی شهرهای نیقیه و انطاکیه را مطرح کرد که به تازگی اشغال شده بودند؛ اگرچه، طبق اظهارات شاهدان عینی که پس از سال ۱۱۰۰ میلادی بهنگارش درآمدهاست، پاپ در سخنرانیاش در کلرمونت از اورشلیم و سرزمین مقدس به عنوان هدفی فرعی یاد کرده بود.[۷][۸][۹]
جنگ صلیبی موفقیتآمیز شاهزادگان پس از جنگ صلیبی عوامالناس به وقوع پیوست.[۱۰] جنگ صلیبی عوامالناس یکی از جنگهای صلیبی مشهور بهشمار میرود که به دعوت پیتر راهب در بهار ۱۰۹۶ میلادی شروع شدهبود. حرکت او علیه ترکان در آناتولی بود، ولی در مسیرش در راینلاند به مردم یهودی حمله کرد. او و مردم صلیبی پیروش، سرانجام در ماه اکتبر از ترکان به سختی شکست خوردند.[۱۱][۱۲]
جنگ صلیبی شاهزادگان که در مقایسه، سازماندهی نظامی و جنگی بسیار بهتری داشت، در اواخر تابستان ۱۰۹۶ میلادی آغاز شد و سپاه آنان در میانهٔ نوامبر ۱۰۹۶ تا آوریل ۱۰۹۷ میلادی به قسطنطنیه رسید. آنها به آناتولی یورش بردند و نیقیه را در ژوئن ۱۰۹۶ و انطاکیه را در ۱۰۹۷ میلادی تسخیر کردند. صلیبیون در ژوئن ۱۰۹۹ م به اورشلیم رسیدند و در جریان حملهای در ۷ ژوئیهٔ ۱۰۹۹ م، شهر را به کنترل خود درآوردند و مدافعان را قتلعام کردند. صلیبیون در نبرد اشکلون، تلاش کوچک فاطمیان را برای بازپسگیری اورشلیم دفع کردند.[۱۳][۱۴]
آنها همزمان با پیروزیهایشان، دولتهایی لاتین و صلیبی مانند پادشاهی اورشلیم، کنتنشین طرابلس، شاهزادهنشین انطاکیه و کنتنشین ادسا را پایهریزی کردند که با آرمانهای مذهب شرقی امپراتوری بیزانس منافات داشت. آنان خواستار بازگردانی سرزمینهایی بودند که مسلمانان از آنان گرفتهبودند، ولی اکنون بیشترشان به دست لاتینهای کاتولیک افتاده بود. پس از تصرف اورشلیم، بیشتر صلیبیون به خانههایشان بازگشتند که باعث شد پادشاهی صلیبی در طول جنگ صلیبی دوم و سوم در مقابل مسلمانان آسیبپذیر شود.[۱۵][۱۶][۱۷]
با وقوع جنگهای صلیبی و پیامدهای آن در غرب و جهان مسیحیت، فصلی جدید از تاریخنگاری اروپایی و غیراسلامی به وجود آمد. اهمیت این جنگها که بیش از دو قرن به درازا کشیدند، به گونهای است که نگاه مورخان، سیاحان، نویسندگان و شاعران متعددی را همزمان با این نبردها و پس از آن به خود جلب نمود و آنان را بر آن داشت تا آثار مهمی به زبانهای مختلف به نگارش درآورند که هرکدام عمدتاً با توصیف رویارویی و تعاملات قدرتهای غرب و شرق، زوایایی از تاریخ وقایع و رخدادهای سیاسی، نظامی، روابط بینالمللی و دیپلماتیک، اجتماعی، اقتصادی، دینی مذهبی، فرهنگی، ادبی، هنری، معماری، عمرانی، جغرافیایی و طبیعی اراضی مقدس را روشن میسازند. منابع کلاسیک اروپاییها دربارهٔ جنگهای صلیبی و پیامدهای آن در قالب وقایعنامههای تاریخی، سفرنامهها، اسناد و مدارک رسمی، متون حقوقی و قضایی، اشعار حماسی صلیبی، ادبیات داستانی منظوم، یادداشتهای روزانه، خاطرات شخصی، شرححال پادشاهان، جغرافیای تاریخی و اقلیمی اراضی مقدس و تاریخ وقایع اورشلیم (تاریخهای محلی) به نگارش درآمدهاند.[۱۸]
وقایعنامههای صلیبی که بخش اول دستاوردهای تاریخنگارانه مکتب کلاسیک تاریخنگاری اروپایی جنگهای صلیبی را تشکیل میدهند، عمدتاً از سوی مورخان اروپایی و بر همان سبک و سیاق وقایعنگاری در این سرزمین پدیدار شدهاند. افزون بر این، وقوع این جنگها و پیامدهایش، الهامبخش شیوههای جدیدی در تاریخنگاری اروپایی شد و تأثیرهای عمیقی بر روشهای پژوهشهای تاریخی و ادبی در اروپای قرون وسطا بر جای گذاشت. دربارهٔ پدیدآورندگان مکتب کلاسیک تاریخنگاری اروپایی جنگهای صلیبی باید گفت که به استثنای تعداد محدود و انگشتشمار مورخان لاتین که از نزدیکان فرماندهان و پادشاهان یا افراد بالارتبه بودهاند، اغلب وقایعنگاران صلیبی از کشیشان و اسقفان برجسته کلیسا بودند که با تشویق اروپاییان و تحریک اعتقادات دینیشان، همزمان با جنگهای صلیبی، موجب پیدایش نوعی تاریخنگاری دینی و رهبانی شدند.[۱۹]
در یک تقسیمبندی کلی، وقایعنگاران اروپایی جنگهای صلیبی در ۲ دسته قرار میگیرند؛ دسته نخست، شرکتکنندگان و حاضران در این جنگها، که حاصل دیدههای خود و وقایع و رخدادهای جنگ و پیامدهایش را در آثاری مستقل به نگارش درآوردند و دسته دوم، مورخانی که یا به شرق نرفتند یا پس از جنگ، به اورشلیم رسیدند و با اتکا و استناد به روایات شفاهی و دیدهها و شنیدههای صلیبیونی که به اروپا بازگشته بودند و نیز مکتوبات و یادداشتهای شاهدان عینی و کتابهای مورخان دیگر، به نگارش دربارهٔ جنگهای صلیبی پرداختند.[۲۰]
این اثر تنها منبعی در مکتب کلاسیک تاریخنگاری جنگهای صلیبی است که یک زن مورخ آن را نوشتهاست. وی کتاب خود را حدود چهار دهه پس از اولین جنگ صلیبی و در دوران پیری ـ- با اتکا بر شرح حال پدرش ــ نگاشتهاست؛ لذا چه بسا در نقل حوادث۷ تحت تأثیر ضعف حافظه یا فراموشی قرار گرفته باشد؛ همچنان که در تقویم تاریخ برخی وقایع تاریخی مرتکب اشتباه شدهاست. گرچه سنهگذاری او در مورد وقایع مربوط به صلیبیون اندکی مغشوش است، اما این اثر معتبرترین منبع یونانی دربارهٔ جنگ صلیبی اول تا سال ۱۱۱۸ میلادی، بهشمار میآید.[۲۱]
ویژگیهای نگارشی این اثر عبارتاند:[۲۲]