آهنگساز و گویندهٔ اشعار، آن را تحت تأثیر اوضاع زمان ساخته بودند… در آنوقت کشور ما را قوای انگلیس و روس و آمریکا اشغال کرده بودند و جنگ بینالملل دوم هنوز دوام داشت. تظاهرات ملی نمیشد زیرا وضع آماده نبود ولی آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس (نخستین اجرای سرود) هم بودند از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربهای بود که بهطور غیرمستقیم بر پیکر ارتش خارجی که ناخوانده مهمان ما بودند زده شد.
گلنوش خالقی، موسیقیدان و دختر روحالله خالقی، دلیل شکل گرفتن این سرود را بحثِ بین پدرش با لطفالله مفخمپایان، موسیقیدان و از همکاران خالقی، عنوان کرده است. او در این مورد گفته است: «مفخم معتقد بود هر یک از مایههای موسیقی ایرانی فضایی دارند که آهنگسازی در آنها موجب میشود اثر هم همان فضا را منعکس کند. برای مثال، دشتی به عنوان مایهای غمگین شناخته شده است در نتیجه اگر اثری در این مایه ساخته شود آن اثر هم الزاماً فضایی غمگین خواهد داشت. پدرم اما این موضوع را رد میکرد. او معتقد بود فضای اثر متکی به توانایی آهنگساز و ایدههای موسیقایی اوست و برای اثبات نظرش، سرود «ای ایران» را که فضایی حماسی دارد در دشتی آفرید. کمی بعد هم از حسین گلگلاب درخواست کرد تا شعر سرود را بسراید.»[۴]
در روایتی دیگر، چنین نقل شده است که روزی حسین گلگلاب در راه ملاقات با روحالله خالقی در خیابان، شاهد درگیری دو سرباز ایرانی و انگلیسی بوده است که در آن وضع، سرباز انگلیسی به سرباز ایرانی که درجه بالاتری نیز نسبت به آن داشته سیلی میزند و سرباز ایرانی به خاطر شرایط وقت که ایران در اشغال بود هیچ واکنشی نشان نمیدهد. گلگلاب با دیدن این صحنه با چشمانی اشکبار به دیدار خالقی میرود و جریان را بازگو میکند. و همچنین میگوید شعری خواهم گفت تا ایران و روح ایرانی در آن زنده ماند. خالقی نیز میگوید که من آهنگ آن را تنظیم میکنم و بنان که آنجا بوده نیز میگوید من هم شعر را خواهم خواند.[۶] از حسین گلگلاب در این باره چنین نقل شده است:[۷]
در سال ۱۹۴۴، در شرایطی که چکمههای نیروهای اشغالگر هر وطنپرستی را میلرزاند، من ایدهٔ این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همهٔ مقاومتهای سیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد.
نخستین اجرای آن، در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکدهٔ افسری با صدای غلامحسین بنان و به سرپرستی روحالله خالقی[۸]در خیابان استانبول دو شب متوالی برگزار شد. سرود «ای ایران» آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه گلها است که غلامحسین بنان این سرود را خواند. در سال ۱۳۵۰ نیز اُپرای رادیویی این سرود با همکاری ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران با رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی اسفندیار قرهباغی انجام گرفت. دو اجرای دیگر از این اثر نیز یکی با صدای حسین سرشار و دیگری با صدای رشید وطندوست موجود است.
بعد از انقلاب ۵۷ چند نفر به جرم همکاری در تهیه این سرود زندانی شدند و خواندن آن جرم به حساب آمد اما پس از مدتی از آن برای تهییج سربازان در جنگ ایران و عراق استفاده شد و خواندن آن آزاد گردید.[۹]
«... تصنیف «ای ایران» با بهرهگیری از دستگاه شور و گوشهٔدشتی، حکایت از آن دارد که آهنگساز درصدد ارائه اثری موسیقایی با موضوع ملی با بیان حماسه، ایجاد حس غرور و در عین حال حزن و اندوه غمهای رفته بر وطن است … حضور استاد بنان در مثلث هنرمندان ارائه دهندهٔ «ای ایران» نیز حضور مغتنمی است، این خواننده نامدار که ظرایف موسیقی ایرانی را به خوبی میدانست، شاید بتوان خواندن «ای ایران» را یکی از نقاط عطفِ کارنامهٔ استاد بنان بدانیم. (او) با صدای گرم و دلنشین، کلام زیبای گلگلاب را به زیبایی به تصویر کشید…»