«به فرانسوی حرف بزن تا پاک شوی» که بر دیوار یک مدرسه در مناطق اکسیتانزبان جنوب فرانسه نوشته شدهاست؛ چنین شعارهایی یک جلوه معمولی از برغونیو هستند.
برغونیو (به اکسیتان: Vergonha، تلفظ: beɾˈɣuɲo̞، به معنای «شرم») در اکسیتان به تأثیرات سیاستهای مختلف دولت فرانسه بر اقلیتهای خود که زبان مادری آنها پاتوا (زبانهای رومی محلی که به غیر از فرانسوی معیار در کشور صحبت میشدند، همانند زبانهای اکسیتان یا زبانهای اوییل) نامیده میشد، گفته میشود.[۱]
برغونیو به عنوان یک فرایند که «برای انکار زبان محلی و ایجاد حس شرم در گویشور آن از طریق محرومیت رسمی فرد، تحقیر او در مدرسه و ممانعت حضور رسانهای وی ساخته شده» در نظر گرفته میشود که از دوره آنری گرگوار به بعد توسط رهبران سیاسی فرانسه سازمانیافته و اجرا شدهاست.[۲]برغونیو هنوز هم در بحثهای عمومی در فرانسه موضوعی بحثبرانگیز است چرا که برخی ادعا میکنند چنین تبعیضی هرگز وجود نداشتهاست.[۳] این رخداد یک نمونه معمول ذکرشده از زبانکشی سیستماتیک و قانونی است.[۴] در سال ۱۸۶۰، پیش از اینکه در فرانسه رفتن به مدرسه اجباری شود، گویشوران بومی اکسیتان بیش از ۳۹٪ از کل جمعیت کشور را تشکیل میدادند[۵] و در مقابل ۵۲٪ فرانسویزبان بودند. سهم آنها از جمعیت در اواخر دهه ۱۹۲۰ به ۲۶–۳۶٪ کاهش یافت[۶] و این تعداد در پایان جنگ جهانی دوم نیز دوباره افت شدیدی را تجربه کرد و به کمتر از ۷ درصد در سال ۱۹۹۳ رسید.[۷]
برنارد پوانیا در گزارشی در سال ۱۹۹۸ به لیونل ژوسپن اعلام کرد که ژول فری در سال ۱۸۸۰ مجموعهای از اقدامات سختگیرانه را برای تضعیف بیشتر زبانهای منطقهای در فرانسه اجرا کردهاست.[۸] این اقدامات شامل تنبیه کودکانی که در مدرسه به زبانی غیر از فرانسوی معیار (همانند اکسیتان یا برتون) سخن میگفتند، بود. در صورت سخن گفتن به زبانی غیر از فرانسوی و نقض قانون، اقدامات مختلفی همانند اصطلاح «گاو» انجام میشد، که در آن یک کُنده را به عنوان مجازات به دور گردن کودکان و جوانان آویزان میکردند.[۹]
تظاهراتی در حمایت از رسمیتبخشی به اکسیتان در بزیه در ۲۰۰۷
در سال ۱۹۷۲ ژرژ پمپیدو، رئیسجمهور وقت فرانسه اعلام کرد که در فرانسه دیگر جایی برای زبانهای منطقهای وجود ندارد.[۱۰]فرانسوا میتران در ۱۴ مارس ۱۹۸۱ در یک سخنرانی در ستاد انتخاباتی خود در لوریان گفت:[۱۱]
«زمان آن رسیدهاست که به زبانها و فرهنگهای فرانسه مقام رسمی داده شود. وقت آن است که درهای مدرسه را به روی آنها باز کنیم، ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی منطقهای ایجاد کنیم تا بتوانند پخش شوند، تا بتوانند نقشی را که در زندگی عمومی شایسته آنها هستند، بازی کنند.»
با این حال، این سخنان به ندرت با اقدام مؤثر همراه بودند: امروزه زبانهای منطقهای در مدارس و رسانهها در درجات مختلف استفاده میشوند، اما هیچیک از آنها وضعیت رسمی ندارند. اخیراً، در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۵، مجلس سنای فرانسه لایحه تصویب منشور اروپایی زبانهای محلی یا اقلیت را که با اصلاح قانون اساسی به زبانهای منطقهای مانند اکسیتان وضعیت رسمی میداد، رد کرد.[۱۲]
↑Louis de Baecker, Grammaire comparée des langues de la France, 1860, p. 52: parlée dans le Midi de la France par quatorze millions d'habitants ("spoken in the South of France by fourteen million inhabitants"). +
↑Yann Gaussen, Du fédéralisme de Proudhon au Félibrige de Mistral, 1927, p. 4: [...] défendre une langue, qui est aujourd'hui la mère de la nôtre, parlée encore par plus de dix millions d'individus [...] ("protect a language, which is today the mother of ours, still spoken by more than ten million individuals").
↑Stephen Barbour & Cathie Carmichael, Language and nationalism in Europe, 2000, p. 62: Occitan is spoken in 31 départements, but even the EBLUL (1993: 15–16) is wary of statistics: 'There are no official data on the number of speakers. Of some 12 to 13 million inhabitants in the area, it is estimated that 48 per cent understand Occitan, 28 per cent can speak it, about 9 per cent of the population use it on a daily basis, 13 per cent can read and 6 per cent can write the language.'