نویسنده(ها) | ویل دورانت و آریل دورانت (از جلد هفتم به بعد) |
---|---|
برگرداننده(ها) | مجموعه مترجمان به فارسی: احمد بطحائی، احمد آرام، ع. پاشائی، امیرحسین آریانپور، فتحالله مجتبایی، هوشنگ پیرنظر، حمید عنایت، پرویز داریوش، علیاصغر سروش، ابوطالب صارمی، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم طاهری، صفدر تقیزاده، فریدون بدرهای، سهیل آذری، پرویز مرزبان، اسماعیل دولتشاهی، عبدالحسین شریفیان، ضیاءالدین طباطبایی و علیاصغر بهرامبیگی |
کشور | ایالات متحده آمریکا |
زبان | زبان اصلی: انگلیسی ترجمه شده به بیش از ۹ زبان در دنیا ازجمله فرانسوی، عربی، فارسی و… |
مجموعه | ۱۳ جلدی تاریخ تمدن |
تعداد جلد | ۱۱ |
موضوع(ها) | تاریخ |
ناشر | سایمون اند شوستر ناشر فارسی:
|
تاریخ نشر | انگلیسی: از ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۵ میلادی تاریخ نشر فارسی:
|
شمار صفحات | ۱۳٬۵۴۹ (نسخه انگلیسی) |
جایزه(ها) | جایزه پولیتزر (برای جلد دهم کتاب) |
شابک | شابک ۹۶۴−۴۴۵−۰۰۱−۹ |
تاریخ تمدن (به انگلیسی: The Story of Civilization) مجموعه کتابی ۱۱ جلدی دربارهٔ تاریخ تمدن بشر از دوران پیش از تاریخ تا پایان سدهٔ هجدهم میلادی با محوریت جهان غرب است[۱] که توسط ویل دورانت و همسرش آریل دورانت تألیف شده است.
ویل دورانت در اصل به «تاریخ» به عنوان یک علم مجرد نگاه نمیکرد؛ بلکه تاریخ را همواره با تأثیر عوامل دیگر بر روی آن در نظر میگرفت. او در کتابی با عنوان درسهای تاریخ که در سالهای پایانی زندگی خود و پس از پایان یازده جلد کتاب تاریخ تمدن تألیف کرد، تأکید میکند که تاریخ ملتها باید با توجه به پدیدههای علمی جدید مانند زیستشناسی و همچنین نژاد، اخلاق، اقتصاد، فلسفه، شیوهٔ حکومت، مفهوم پیشرفت، جغرافیا و عناصر دیگری که در ساختار تاریخ بشریت مؤثرند، به نگارش درآید. با این نگرش، او تألیف مجموعه کتاب ۱۱ جلدیاش تاریخ تمدن که به کمک همسرش آن را تکمیل نمود، آغاز کرد.[۲] دورانت پیش از نوشتن این مجموعه، برای کتاب دیگرش داستان فلسفه به شهرت رسیده بود. استقلال مالی دورانت و آریل پس از فروش این کتاب، به آنها اجازه داد چندین بار به اقصی نقاط جهان سفر و چهار دهه را صرف نوشتن مشهورترین اثرشان کنند.
ویل دورانت در سال ۱۹۲۷ تصمیم به نگارش تاریخ تمدن گرفت. او به قدری نوشتن این کتاب را جدی گرفته بود که برای نگارش هر جلد آن، با توجه به موضوع و نقطهٔ جغرافیاییاش به آن منطقه سفر میکرد. از جلد هفتم به بعد، همسرش آریل نیز در قامت نویسنده او را همراهی میکرد.[۲] انتشار این اثر ۱۱ جلدی از ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۵ به طول انجامید. دورانتها در طول نگارش این اثر تلاش کردند تا تاریخی یکپارچه خلق کنند. آنها با تخصصی شدن تاریخ مخالف بودند و کتابشان نه تنها به تاریخ معمول جنگهای جهان غرب، سیاست و زندگینامه بزرگان میپردازد، بلکه تاریخ فرهنگ، فلسفه، مذهب، هنر و ظهور ارتباطات جهان غرب را نیز توصیف میکند.[۳] دورانتها به همراه فرزندانشان سفر به دور دنیای خود را در سال ۱۹۳۰ آغاز کردند. آنها در این سفر مصر، خاور نزدیک، هندوستان، ژاپن و سایر سرزمینهای خاور دور را از نزدیک دیدند و در سفر دوم خود در سال ۱۹۳۲، به بازدید از ژاپن، منچوری، سیبری، روسیه و لهستان پرداختند. سفر به این مناطق جغرافیایی کمک زیادی به نگارش کتاب تاریخ تمدن کرد. پس از نگارش اولین جلد مجموعه یعنی مشرقزمین، گاهواره تمدن که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد، آنها عازم سفر به اروپا و خاور نزدیک شدند و از تابستان سال ۱۹۴۸، به مدت شش ماه در ترکیه، عراق، ایران و اروپای شرقی مسافرت کردند.[۲]
ویل دورانت در پیشگفتار جلد نخست این مجموعه، نگرشش نسبت به تاریخ را چنین بیان کرده است: «... مدت مدیدی است که من به این عقیده رسیدهام که طریقهٔ نوشتن تاریخ به شکل قسمتهای مجزا از یکدیگر، که من آن را ترتیب طولی نام میدهم (مانند تاریخ اقتصادی، تاریخ سیاسی، تاریخ مذهبی، تاریخ فلسفه، تاریخ ادبیات، تاریخ علوم، تاریخ موسیقی و تاریخ هنر)، حق وحدت زندگانی بشری را ادا نمیکند و تاریخ در عین حال که به صورت طولی نوشته میشود، باید متفرعاتی هم داشته باشد و جنبهٔ ترکیبی و تحلیلی هر دو باید مراعات شود. تاریخ وقتی به صورت کمال مطلوب نزدیک خواهد شد که مورخ برای هر دورهٔ تاریخی، صورت کاملی از سازمانها و حوادث و طرق زندگی را که از مجموع آنها فرهنگ یک ملت ساخته میشود رسم کند…».[۴]
دورانت در آغاز مجموعهٔ خود مینویسد: «میخواهم تاریخی پیرامون تمدن بنویسم و با کمترین جا، بیشترین مطلب را دربارهٔ سهم نبوغ و کار مردان بزرگ به میراث فرهنگی بشر بیان کنم.» برخلاف دیگر تاریخنگاران که تنها تمرکزشان بر رویدادهای تاریخی و سیر تمدن بشری بود، او در اثر خود به عوامل تمدنساز در طول تاریخ نیز توجه بسیاری داشته است. ویل دورانت در این ارتباط بیان داشت: تمدن رودی است با دو ساحل، اما بیشتر تاریخنگاران تنها به خود رود توجه دارند. این نقلقول به این مسئله اشاره دارد که تاریخنگاران در بیشتر موارد، نهایت توجه و دقت خود را صرف رودخانه در جریان تاریخ نمودهاند که بهطور معمول، پرآشوب و پرهیاهوست و اجازهٔ برداشتها و تفسیرهای درست را نمیدهد. در مقابل، دورانت دیدگاه دیگری را مطرح میکند که در آن حواشی تاریخ و تمدن (ساحلها)، میتوانند به اندازهٔ خودِ متن تاریخ مهم باشند. به نظر او، همهٔ مردمانی که در طول تاریخ، خانه و مجسمه ساخته یا شعر سراییدهاند نیز در شکلگیری «تمدن» نقش داشتهاند.[۲]
نخستین جلد این مجموعه در سال ۱۹۳۵ توسط انتشارات سایمون و شوستر منتشر شد. تألیف این مجموعه که ۴۰ سال طول کشید، ناتمام ماند. دورانت و همسرش قصد داشتند نگارش آن را تا تاریخ معاصر خود (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند؛ اما با مرگ تقریباً همزمانشان، مجموعهٔ تاریخ تمدن تا جلد ۱۱ که به دوران ناپلئون بناپارت اختصاص دارد، خاتمه یافت. در ۶ جلد نخست این مجموعه، نام ویل دورانت بهعنوان نویسنده آمده است و آریل دورانت ویراستار است؛ ولی در جلدهای بعدی هر دوی آنها نویسنده هستند.
فهرست جلدها و فصلهای تاریخ تمدن در ترجمه فارسی به شرح زیر است:
مجموعهٔ تاریخ تمدن تا سال ۱۹۸۱ میلادی، بیش از ۲ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته بود و به ۹ زبان ترجمه شده بود. جلد دهم این کتاب یعنی روسو و انقلاب برندهٔ جایزه پولیتزر ۱۹۶۸ در بخش ادبیات غیرداستانی گشت.[۵][۶]