تاریخ جنوب ایالات متحده به صدها سال پیش برمی گردد و شامل مردم میسیسیپی است که به دلیل پشته سازی معروف هستند. تاریخ اروپاییان در منطقه از نخستین روزهای اکتشاف و استعمار آمریکای شمالی آغاز شد. اسپانیا، فرانسه و انگلستان سرانجام بخشهایی از آنچه اکنونجنوب آمریکاست را کشف و نسبت به آن ادعا کردند و تأثیرات فرهنگی هر یک از آنها را میتوان امروز نیز در منطقه مشاهده کرد. در قرنهای گذشته، تاریخ جنوب ایالات متحده تعداد زیادی از وقایع مهم را به خود دیده است، از جمله انقلاب آمریکا، جنگ داخلی آمریکا، پایان بردگی و جنبش حقوق مدنی آمریکا.
در زمانهای پیش از ورود کریستف کلمب به آمریکا، تنها ساکنان مناطق فعلی جنوب ایالات متحده آمریکا سرخپوستان آمریکا بودند. در زمان تماس اروپا با منطقه، بسیاری از این مناطق محل زندگی چندین گونه مختلف ازتمدن میسیسیپی بود، یک تمدن زراعی که در مناطق غرب میانه، شرقی و جنوب شرقی ایالات متحده شکوفا شد. شیوه زندگی می سی سی پیایی در حدود قرن دهم در دره رودخانه میسیسیپی (که به افتخار آن نامگذاری شدهاست) شروع به توسعه کرد.
ملل برجسته سرخپوست آمریکا که پس از میسیسیپی در جنوب توسعه یافتند شامل مواردی هستند که به عنوان " پنج قبیله متمدن " شناخته میشوند: چروکی، چیکاسا، چوکتا، کریک و سمینول.
اسپانیا پس از کشف بر جدید در سال ۱۴۹۲، سفرهای مکرر اکتشافی به آن داشت. شایعات دربارهٔ مزین بودن سرخپوستان با طلا و داستانها دربارهٔ وجود یک چشمه آب زندگانی به علاقه بسیاری از کاشفان اسپانیایی افزود و سرانجام در پی آن استعمار شروع شد. خوان پونسه ده لئون اولین اروپایی بود که هنگام رسیدن به فلوریدا در سال ۱۵۱۳ به جنوب آمد.
اولین محل استقرار فرانسویها در جنوب ایالات متحده آمریکا فورت کرولاین کنونی در سال ۱۵۶۲ در آنچه امروزه جکسونویل فلوریدا است واقع شدهاست بود. این مکان به عنوان پناهگاه اوگنوها و تحت رهبری رنه گولن دو لودونیر و ژان ریبو تأسیس شد. در سال ۱۵۶۵ توسط اسپانیاییها از مستعمره سنت آگوستین در همان نزدیکی تخریب شد.
بازسازی به محض ارتش ایالات متحده کنترل یک ایالت را در دست گرفت آغاز شد؛ از سال ۱۸۶۳ شروع میشود و در سال ۱۸۷۷ پایان مییابد، زمانهای شروع و پایان آن بسته به ایالت متفاوت بود. برده داری به پایان رسید و مزارع بزرگ مبتنی بر برده داری اکثراً به مزارع مستأجری یا مساقات ۲۰–۴۰ جریب فرنگی (۸٫۱–۱۶٫۲ هکتار) تقسیم شد. بسیاری از کشاورزان سفیدپوست (و برخی از سیاه پوستان) مالک زمین خود بودند. با این حال، مساقات، همراه با کشاورزی مستأجری، از سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۵۰ در میان سیاه پوستان و سفیدپوستان به یک شکل غالب در بخش پنبه کار جنوب تبدیل شد. تا دهه ۱۹۶۰ هر دو تا حد زیادی ناپدید شده بودند. مساقات راهی بود که کشاورزان بسیار فقیر میتوانستند از طریق زمینی که متعلق به شخص دیگری است امرار معاش میکنند. صاحب زمین، زمین، مسکن، ابزار و بذر و شاید یک قاطر فراهم میآورد و یک تاجر محلی غذا و مایحتاج را به صورت اعتباری فراهم میآورد. در زمان برداشت، مساقات گر سهمی از محصول (از یک سوم تا نصف، باقیمانده مالک زمین) را دریافت میکرد. کشت کننده از سهم خود برای پرداخت بدهی خود به تاجر استفاده میکرد. سیاهان پس از تقسیم مزارع بزرگ آغازگر این سیستم بودند. در دهه ۱۸۸۰ کشاورزان سفیدپوست نیز به مساقات گر تبدیل شدند. این سیستم متمایز از کشاورز مستأجری بود که زمین را اجاره میکرد، ابزار و قاطر خود را تهیه میکرد و نیمی از محصول را دریافت میکرد. مالکان زمین نظارت بیشتر را بر مساقاتگر اعمال میکردند و بر کشاورزان مستأجری نظارت نداشتند یا نظارت کمی داشتند.[۱]
بازسازی برای بسیاری از جنوبیهای سفیدپوست که خود را فاقد بسیاری از حقوق اساسی شهروندی (مانند توانایی رأی دادن) میدیدند، زمان سختی بود. بازسازی همچنین زمانی بود که بسیاری از سیاهپوستان شروع به تضمین همین حقوق برای خود کردند. با تصویب سیزدهمین متمم قانون اساسی (که برده داری را غیرقانونی اعلام کرد)، متمم چهاردهم (که به شهروندان سیاهپوست تابعیت کامل ایالات متحده اعطا کرد) و متمم پانزدهم (که حق رأی را به مردان سیاه پوست گسترش داد)، سیاهپوستان رفته رفته از حقوق بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شدند.
واکنش به شکست و تغییرات در جامعه بلافاصله آغاز شد و گروههای کیفرستانی مانند کوکلوس کلان در سال ۱۸۶۶ به عنوان اولین گروه شورشیان به وجود آمدند. آنها هم بردگان آزادشده و هم متحدان سفیدپوست آنها را مورد حمله قرار داده و کشتند. تا دهه ۱۸۷۰، گروههای شبه نظامی سازمان یافته تری مانند لیگ سفید و پیراهن قرمزها در بیرون راندن جمهوری خواهان از مناصبشان و ممنوعیت یا ترساندن سیاه پوستان برای رای دادن مشارکت داشتند.
سهم کشاورزی از نیروی کار بر اساس مناطق، ۱۸۹۰:
شمال شرقی | ۱۵٪ |
اقیانوس اطلس میانه | ۱۷٪ |
غرب میانه | ۴۳٪ |
اقیانوس اطلس جنوبی | ۶۳٪ |
جنوب مرکزی | ۶۷٪ |
غرب | ۲۹٪ |
منبع[۳] |
جنوب مدتهاست که به ویژه در زمینه انتخابات ریاست جمهوری مرکز قدرت سیاسی در آمریکا بودهاست. در طول تاریخ ایالات متحده، بسیاری از ۴۴ شخصی که به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده خدمت کردهاند، از جنوب بودهاند. ویرجینیا به طور خاص زادگاه هفت نفر از دوازده رئیسجمهور اول کشور بود (از جمله چهار نفر از پنج رئیس اول).
روسای جمهور متولد جنوب و شناسایی شده با منطقه عبارتند از:
یک رئیسجمهور در جنوب متولد شدهاست، و هم با جنوب و هم در جاهای دیگر شناخته میشود:
روسای جمهور متولد جنوب نیستند، اما بهطور کلی با منطقه خود را میشناسانند:
روسای جمهور متولد ایالات جنوبی، که اما اساساً با آن منطقه شناخته نمیشوند، عبارتند از:
این لیست اعضای حزب ویگ، حزب جمهوریخواه و حزب دموکرات را در بر میگیرد. بعلاوه، واشینگتن گرچه رسماً حزبی نبود، اما عموماً با حزب فدرالیست در ارتباط بود.
همچنین تعدادی از بازندگان انتخابات ریاست جمهوری از جنوب برآمده اند: