تبلیغات دروغین عبارت است از انتشار، چاپ، مخابره یا پخش علنی یک آگهی حاوی ادعا یا بیانیهٔ نادرست، که عمداً (یا با بیتوجهی) برای ترویج فروش مال، کالا یا خدمات ایجاد شدهاست.[۳] برخی از دولتها مقرراتی برای محدود کردن اینگونه تبلیغات وضع کردهاند.
تبلیغات دروغین میتواند یکی از دو گونهٔ کلی زیر را داشته باشد: ممکن است بهطور سهوی یا بهطور عمدی نادرست و گمراهکننده باشد. هر دو گونه تبلیغات ممکن است به روشهای مختلفی ارائه شوند.
دستکاری عکس تکنیکی است که اغلب در زمینهٔ لوازم آرایشی و برای تبلیغات کاهش وزن[۶] برای تبلیغ نتایج نادرست (یا غیر معمول) و ایجاد تصور نادرست از قابلیتهای یک محصول به مصرفکنندگان استفاده میشود. دستکاری عکس میتواند درک مخاطب از اثربخشی یک محصول را تغییر دهد.[۷] برای نمونه، در تبلیغات آرایشی ممکن است از عکسهای روتوششده استفاده شود. برخی از تکنیکهای دستکاری بهخاطر ارزش هنری چشمگیر آنها مورد تحسین قرار میگیرند اما برخی دیگر مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرند.
کارمزدهای پنهان میتواند راهی برای شرکتها باشد تا مصرفکنندگانِ ساده را فریب دهند تا برای محصولی که با قیمت خاصی تبلیغ شدهاست، سود بیشتری را بدون افزایش قیمت محصول بپردازند.[۸] مبهم نمایش دادن هزینهها و عدم ذکر برخی هزینههای اضافی مانند هزینههای حمل و نقل هنگام فهرست کردن قیمت کالاها بهصورت آنلاین از روشهای تبلیغات دروغین هستند.[۹]
برخی از محصولات با پُرکننده به فروش میرسند، مثلاً موادی مانند گوشتابه یا آبنمک (تا ۱۵ درصد) در برخی مواد غذایی تزریق میشوند. یا مالت و ژامبون بهعنوان پرکننده در کرهٔ بادام زمینی استفاده شدهاست. ۱۰[۱۰] برخی از محصولات نیز ممکن است در یک ظرف بزرگ که بخش زیادی از آن خالی است عرضه شوند.[۱۱]
شکل دیگری از تبلیغات فریبنده، جعل کیفیت یا منشأ یک محصول است. اگر تبلیغکنندهای محصولی را با کیفیتی بهخصوص نمایش دهد اما بداند محصولش دارای نقص است یا کیفیت آن از تبلیغات انجامشده کمتر است، به دروغ آن محصول را تبلیغ کردهاست. تولیدکنندگان همچنین ممکن است در مورد محل تولید یک محصول دروغ بگویند.[۱۲]
برچسبهای «رژیم غذایی»، «کمچربی»، «بدون قند»، «سالم» و «مفید برای مصرفکننده» اغلب با محصولاتی مرتبط هستند که ادعا میکنند سلامت را بهبود میبخشند. تبلیغکنندگان که از تمایل مصرفکنندگان برای زندگی سالمتر و طولانیتر آگاه هستند، محصولات خود را بر این اساس توصیف میکنند. تبلیغات غذا بر ترجیحات مصرفکننده و عادات خرید تأثیر میگذارد،[۱۴] برجسته کردن برخی از مواد تشکیلدهنده ممکن است مصرفکنندگان را گمراه کند و آنها گمان کنند که در حال خرید محصولاتی سالم هستند درحالیکه در واقع اینگونه نیست.[۱۵] ماست Activia تولید شرکت دانون بهعنوان تقویتکنندهٔ دستگاه ایمنی تبلیغ و با قیمت بسیار بالاتری فروخته میشد. این شرکت پس از طرح دعوی قضایی به پرداخت ۴۵ میلیون دلار غرامت به مصرفکنندگان محکوم شد.[۱۶]
شرکتهای مواد غذایی ممکن است بهدلیل استفاده از تاکتیکهای فریبندهٔ زیر مورد پیگرد قانونی قرار گیرند:[۱۷]
بسیاری از تبلیغات در ایالات متحده برای مکملهای غذایی شامل نوشتهای بهعنوان سلب مسئولیت است مثلاً: «این محصول برای تشخیص، درمان، بهبود یا پیشگیری از بیماری نیست»[۲۱] زیرا محصولاتی که برای تشخیص، درمان، بهبود یا پیشگیری از بیماری در نظر گرفته شدهاند باید تحت آزمایش و تصویب و دریافت مجوز سازمان غذا و داروی ایالات متحده قرار گیرند.
شرکتها میتوانند از تعدادی از تکنیکهای تبلیغاتی استفاده کنند و مدعی شوند که محصولاتشان بهترین محصول موجود است.[۲۲] یکی از رایجترین تاکتیکهای بازاریابی، تبلیغات مقایسهای است که در آن «برند تبلیغشده به صراحت با یک یا چند برند رقیب مقایسه میشود و این مقایسه برای مخاطبان آشکار است».[۲۳]
در ایالات متحده کد USCA §۱۱۲۵ در سال ۲۰۱۲ بهعنوان الحاقیهای به قانون لانهام تصویب شد که مسائل مربوط به تبلیغات مقایسهای را روشن میکند. بر پایهٔ این الحاقیه هرکس از واژهها، نمادها یا توصیفات گمراهکننده از واقعیت در تجارت استفاده کند که احتمالاً باعث سردرگمی مصرفکننده در مورد محصول خود شود یا ماهیت، ویژگیها یا کیفیت محصول خود (یا دیگران) را نادرست معرفی کند، مسئولیت مدنی دارد.[۲۴] در ایالات متحده همچنین تبلیغاتی که توصیف نادرستی از واقعیت ارائه کنند، بدون نیاز به مدرکی اضافی، فریبنده تلقی میشوند. اما هنگامی که یک تبلیغ، ادعایی واقعی (اما گمراهکننده) میکند، به شواهدی مبنی بر سردرگمی دستکم یک مصرفکنندهٔ معمولی نیاز است.[۲۵]
اغراق کردن در مورد ارزش یک محصول با عبارات بیمعنی یا غیرمستند مبتنی بر نظرات شخصی و نه واقعیتها[۲۶] یا دستکاری دادهها از موارد تبلیغات فریبنده هستند.[۲۷] مثالها عبارتاند از: «بزرگترین تمام دورانها»، «بهترین در شهر» و «فراتر از این دنیا» یا ادعای یک رستوران مبنی بر اینکه «بهترین غذای جهان» را دارد.[۲۸]
اصطلاحات مورد استفاده در تبلیغات ممکن است بهطور غیر دقیق استفاده شوند. بسته به کشور یا حوزهٔ قضایی، غذای " ارگانیک " ممکن است تعریف قانونی روشنی نداشته باشد. یا واژهٔ "لایت" برای توصیف غذاهای کمکالری، قند، کربوهیدرات، نمک و گرانروی استفاده شدهاست. برچسبهایی مانند "تمام طبیعی" نیز استفاده میشود که اساساً بیمعنی است.
پیش از قانون پیشگیری از مصرف سیگار و کنترل دخانیات در خانواده در ایالات متحده، شرکتهای دخانیات بهطور مرتب از عباراتی مانند قطران کم، لایت (سبک)، اولترالایت (فوق سبک) و ملایم استفاده میکردند تا به این معنی باشد که چنین محصولاتی اثرات مضر کمتری بر سلامتی دارند. در سال ۲۰۰۹، ایالات متحده تولیدکنندگان را از برچسب زدن به محصولات تنباکو با این شرایط منع کرد.[۲۹]
«بهتر» به این معناست که یک مورد به نحوی بر دیگری برتری دارد؛ «بهترین» به این معناست که به نحوی بر سایرین برتری دارد. تبلیغکنندگان اغلب نمیتوانند مبنای مقایسهٔ محصولات (مانند قیمت، اندازه یا کیفیت) و «بهتر» بودن را مشخص کنند که محصول با چه چیزی مقایسه میشود (محصول رقیب، نسخهٔ قبلی محصول آنها و…). بدون تعریف اصطلاحات «بهتر» و «بهترین» اینگونه تبلیغات، بیمعنی میشوند. تبلیغی که میگوید «داروی سرماخوردگی ما بهتر است» میتواند این ادعا را داشته باشد که نسبت به مصرف هیچچیز بهتر است.
در یک مقایسهٔ ناسازگار، یک آیتم تنها از نظر ویژگیهای مطلوب خود با دیگران مقایسه میشود و این تصور نادرست را منتقل میکند که بهترین محصول است. یکی از انواع آن وبسایتی است که رقبایی را فهرست میکند که قیمت آنها برای یک کالای خاص بالاتر است، بدون اشاره و توجه به رقبایی که قیمت آنها پایینتر است.
برای مثال، برخی از عکسهای تبلیغاتی همبرگر این تصور را القا میکنند که غذا بزرگتر از چیزی است که واقعاً هست و غذاها بهطور غیرواقعی اشتهاآور بهنظر میرسند.[۳۰] محصولاتی که بهصورت مونتاژ نشده یا ناتمام فروخته میشوند ممکن است تصویری از محصول نهایی داشته باشند، بدون تصویری از آنچه که مشتری واقعاً میخرد. یا تبلیغات بازیهای ویدیویی ممکن است شامل فیلمهای کوتاه CGI و تبلیغاتی باشند که گرافیک بسیار بهتری نسبت به بازی واقعی دارند.[۳۱]
مصرفکنندگان ممکن است کالایی را بر اساس رنگی که در یک آگهی دیدهاند خریداری کنند.
یکی از انواع بستهبندیها، بستهبندی است که رنگ مواد غذایی درون بسته را مبهم میکند، مانند کیسههای توری قرمز که پرتقالهای زرد یا گریپفروت را در خود جای دادهاند که اشتباهاً بهنظر میرسد میوهها نارنجی رسیده یا قرمز هستند.[۳۲] هم زدن منظم گوشت چرخکرده در محل فروش میتواند باعث شود سطح گوشت، قرمز بماند (و تازه به نظر برسد). سطح گوشت با گذشت زمان اکسید و قهوهای میشود و اگر هم زده نشود سن واقعی آن مشخص میشود.
تعدادی از محصولات با نوعی از عبارت «بدون مواد شیمیایی» یا «عاری از مواد شیمیایی» تبلیغ میشوند. از آنجایی که همه چیز روی زمین از مواد شیمیایی تشکیل شدهاست به جز چند ذرهٔ بنیادی که در اثر واپاشی هستهای تشکیل شدهاند یا در مقادیر اندکی از باد خورشیدی و نور خورشید وجود دارند، یک محصول بدون مواد شیمیایی غیرممکن است. بهجای آن، یک برچسب میتواند نشان دهد که یک محصول حاوی هیچ مادهٔ شیمیایی مصنوعی یا بسیار مضری نیست، اما از آنجایی که واژهٔ «شیمیایی» دارای یک بار معنایی است،[۳۳] اغلب بدون توضیح استفاده میشود.
این نوع تبلیغات در زمینههای دیگر نیز استفاده میشود؛ مثلاً در یک آگهی استخدام آنلاین، یک نامزد بالقوه ممکن است در مورد شرایط کار، دستمزد یا سایر متغیرها فریب بخورد. یا یک شرکت هواپیمایی ممکن است یک مسافر بالقوه را به پروازی گرانتر هدایت کند.[۳۴] جلب و تغییر در برخی کشورها مانند استرالیا میتواند مجازات قانونی شدیدی در پی داشته باشد.[۳۵]
تبلیغکنندگان گاه به دروغ ادعا میکنند که هیچ خطری در بهکارگیری از محصول آنها وجود ندارد.
نورونهای آینهای در چندین بخش از مغز انسان یافت میشوند.[۳۶] آنها مسئول انعکاس یک رفتار (یا حرکت) دیده شده در دیگران هستند. در بازاریابی، از نورونهای آینهای برای تحریک مصرفکنندگان برای انجام کارهایی استفاده میشود که در تبلیغات انجام میشوند.
در تبلیغات سابلیمینال، محصولات (یا ایدهها) برای مصرفکنندگان بدون اطلاع آنها تبلیغ میشود. هدف آن، ترغیب مصرفکننده به خرید کالای تبلیغاتی است درحالیکه از تحت تأثیر قرار گرفتن آنها در خرید مطلع نیستند. در این شکل از تبلیغات از وضعیت سابلیمینال مصرفکننده سوءاستفاده میشود.[۳۷]