تلفیق دینی (انگلیسی: Religious syncretism) آمیختن نظامهای اعتقادی دینی در یک نظام جدید یا ادغام سایر باورها در یک سنت دینی است.
تلفیق دینی میتواند به دلایل زیادی رخ دهد، جایی که سنتهای مذهبی در مجاورت یکدیگر وجود دارند، یا زمانی که یک فرهنگ تسخیر میشود و فاتحان اعتقادات مذهبی خود را با خود میآورند، اما در ریشه کن کردن باورها و اعمال قدیمی موفق نمیشوند.
بسیاری از ادیان دارای عناصر ترکیبی هستند، اما پیروان اغلب نسبت به استفاده از این برچسب ناخوشنود هستند، به ویژه کسانی که متعلق به ادیان «وحیانی» هستند، مانند دینهای ابراهیمی یا هر سیستمی با رویکرد انحصارگرایی که تلفیقگرایی را فاسد کننده دین اصلی میداند.[۱] از سوی دیگر، نظامهای اعتقادی غیر انحصاریگرا احساس آزادی بیشتری میکنند تا سنتهای دیگر را در سنتهای خود بگنجانند.
مواردی از تلفیق دینی - مانند، برای مثال، گنوسیسم (یک نظام دوگانه مذهبی که عناصری از ادیان اسرارآمیز شرقی، یهودیت، مسیحیت و مفاهیم فلسفی مذهبی یونانی را در خود جای دادهاست- به ویژه در دوره هلنیستی (حدود ۳۰۰ قبل از میلاد - حدود ۳۰۰ م) رواج داشت. آمیختگی فرهنگها که با فتح اسکندر مقدونی (قرن چهارم پیش از میلاد)، جانشینان او و امپراتوری روم انجام شد، تمایل به گرد هم آوردن انواع دیدگاههای مذهبی و فلسفی داشت که منجر به گرایش شدید به تلفیقگرایی مذهبی شد. ارتدکس مسیحیت، اگرچه تحت تأثیر ادیان دیگر بود، اما عموماً به این جنبشهای ترکیبی نگاه منفی داشت. نمونههایی از تلفیق دینی در مشرق زمین، دینهایی هستند مانند آیین مانوی، مذهبی دوگانه گرا که توسط مانی پیامبر ایرانی قرن سوم که عناصر مسیحیت، زرتشتی و بودایی را در هم آمیخت یا آیین سیک (سیکیسم)، مذهبی که توسط گورو نانک اصلاحطلبان هندی قرن ۱۵ تا ۱۶ تأسیس شد و عناصر اسلام و هندوئیسم را ترکیب کرد.[۲]