جمشید هاشمپور | |
---|---|
زادهٔ | ۳ خرداد ۱۳۲۳ (۸۰ سال) |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | ۱۳۴۷–اکنون |
همسر | مهرانگیز متین |
فرزندان | ۲ |
جمشید هاشمپور با نام هنری جمشید آریا (زادهٔ ۳ خردادِ ۱۳۲۳) بازیگر اهل ایران است. وی در ۲۴ سالگی با فیلم جهنم سفید (۱۳۴۷) ساختهٔ ساموئل خاچیکیان پا به عرصهٔ بازیگری گذاشت و تاکنون در بیش از ۱۰۰ فیلم و ۳ مجموعهٔ نمایش خانگی ایفای نقش کردهاست. از او به عنوان سوپر استار و نیز قهرمان فیلمهای اکشن از اوایل دهه شصت تا اواخر دهه هفتاد یاد می شود. از وی همچنین در اختتامیهٔ شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، برای یک عمر فعالیت هنری تجلیل شد.[۱]
هاشمپور در آغاز به دلیل چهره و استایل بدنی مناسب، توسط یکی از دوستانش به کارگردان مشهور سینمای ایران، ساموئل خاچیکیان معرفی شد و پس از آن با حضور در فیلمهای تاراج (۱۳۶۳) به کارگردانی ایرج قادری، افعی (۱۳۷۱) به کارگردانی محمدرضا اعلامی، نیش به کارگردانی همایون اسعدیان به شهرت رسید. او عموماً با نقش «زینال بندری» در فیلم تاراج شناخته میشود.
جمشید هاشمپور ۳ خردادِ۱۳۲۳ در تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه داد. او با مهرانگیز متین ازدواج کرد که ثمرهٔ این ازدواج دو فرزند دختر میباشد. هاشمپور در سال ۱۳۴۷ به دلیل چهره و استایل بدنی مناسب، توسط یکی از دوستانش به کارگردان مشهور سینمای ایران، ساموئل خاچیکیان معرفی شد و برای اولین بار در سن ۲۴ سالگی با فیلم سینمایی جهنم سفید پا به عرصهٔ بازیگری گذاشت.
او از معدود بازیگران ایرانی است که به دلیل آمادگی بدنی بسیار بالا، تمامی سکانسهای فیلمهای اکشن را خودش و بدون حضور بدلکار، بازی کردهاست. او در ورزشهای کاراته، کونگفو و بوکس مهارت بسیار بالایی دارد. همچنین او پیش از انقلاب در ۲ فیلم به عنوان بدلکار هم ایفای نقش کردهاست.
فیلم سینمایی عقابها (۱۳۶۳) که نقش اصلی این فیلم را (سروان تکاور پویا) جمشید هاشمپور بازی میکرد تا مدتها پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود.
جمشید هاشمپور، ملقب به «جمشید آریا» در سال ۱۳۲۳ در تهران، خیابان سلسبیل و از پدر و مادری اردبیلی به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه داد. او در جوانی در محله دوهزار زیر نظر احمد رودباری ورزشهای رزمی چون کونگفو توآ و تکواندو را فرا گرفت. وی همچنین کاراته سبک شوتوکان را از استاد کوروش کوردانی فرا گرفت. او به دلیل چهره و استایل مناسبی که داشت، توسط یکی از دوستانش به کارگرانِ معروف سینمای ایران ساموئل خاچیکیان معرفی شد و در سال ۱۳۴۷ در فیلمِ جهنم سفید، بازی کرد. سپس در فیلم جنجال پول ساختهٔ پرویز خطیبی، ایوالله به کارگردانی منوچهر نوذری، قسمت به کارگردانی امیر شروان، عشقیها به کارگردانی جمشید شیبانی بازی کرد. آخرین فیلم او در قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، خوشگلترین زن عالم به کارگردانی قدرتالله احسانی بود. پس از آن برای مدتی سینما را رها کرد.
جمشید هاشمپور، در سال ۱۳۶۰ به دعوت مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم خط قرمز دوباره به سینما بازگشت. در ابتدا هاشمپور به مسعود کیمیایی میگوید که چند سالی است از سینما به علت ممنوعالکاری دور بوده و کار نکردهاست. کیمیایی هم در جواب میگوید که قبلاً از او چند فیلم دیده و دوست دارد که در فیلمش نقش یک مأمور امنیتی را بازی کند (که البته در همان سال این فیلم به دلیل نداشتن حجاب به مدت ۳۷ سال توقیف بود). هاشمپور نیز میپذیرد و نقش را بازی میکند. بلافاصله پس از این اثر، در فیلم فرمان ساخته کوپال مشکات به همراه سعید راد بازی میکند. بازی او در نقش «زینال بندری» در فیلم تاراج ساختهٔ ایرج قادری بود که وی را با سرِ تراشیده میان مردم مطرح کرد؛ تا جایی که تیپ قهرمان سرتراشیده تا سالها مخاطبان بسیاری را روانهٔ سینماها میکرد. او ستاره سینمای ایران در دهه هفتاد بود.[۲]
در سال ۱۳۶۴ بعد از بازی در فیلم تیغ و ابریشم که سانسورها و حاشیههای زیادی داشت بهدلیل تراشیدن موهای سر خود به مدت ۳ سال ممنوعالکار شد! هاشمپور به دلیل چند سال ممنوعالکار بودنش در دهه ۱۳۶۰، پس از بازگشت به سینما از تراشیدن موهای سرش واهمه داشت تا مبادا بار دیگر فعالیت او در بازیگری ممنوع شود. هاشمپور، دربارهٔ این اتفاق گفته:
«خودم هم درست متوجه نشدم چرا از سینما دور شدم. بعد از این فیلمها به واسطهٔ خلق و خوی خجالتیام از سینما دور شدم. آن زمان من رفتم و کارمند سازمان دفاع غیرنظامی که مسائل مربوط به ایمنی کارخانهها را برعهده داشت شدم و از سینما فاصله گرفتم. روحیهام با شرایط سینمای آن موقع منافات داشت. زیاد حس خوبی نداشتم. نمیدانم، شاید هم اشتباه کردم. به هر حال ناخودآگاه از ادامه فعالیتم پرهیز شد».
البته محسن مخملباف در مصاحبهای گفته بود: «هاشمپور زیادی داشت پرواز میکرد، لازم بود بالهایش را بچینیم!»
در آن سالها پیشنهادی برای بازی در سینما هم به او نشده و تقریباً فراموش میشود. خود او هم زیاد راغب نبوده در آن جنس سینما و در آن قالب فعالیت کند؛ اما محمدحسین فرحبخش تهیهکننده و مالک پویا فیلم، در سال ۷۰ قراردادی برای فیلم قافله با او امضاء و مجابش کرد که با تراشیدن موهایش مشکلی پیش نمیآید.
جمشید هاشمپور، از معدود هنرپیشگان سینمای ایران است که فعالیت تئاتری نداشت و بنا به گفته خودش در یکی از مصاحبههایش، سینما را از سینما شروع کردهاست و تنها فعالیت تئاتری وی صحنههایی از فیلم تماس_شیطانی بود که صحنههای تئاتر را با راهنمایی مجید مظفری اجرا کرد. او در دههٔ ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ در کنار بازی در فیلمهای اکشن و حادثهای، بازی در نقشهای دیگر را نیز امتحان کردهاست. بازی در فیلمهایی نظیر: روز باشکوه (کیانوش عیاری، ۱۳۶۷) - مادر (علی حاتمی، ۱۳۶۸) - پردهٔ آخر (واروژ کریممسیحی، ۱۳۶۹) - عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی، ۱۳۶۹) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۱). هاشمپور پس از دریافت دیپلم افتخار از هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۷) برای بازی در فیلم هیوا (رسول ملاقلیپور) گزیدهکار شد.
او بنا به دلایل شخصی، در هیچ فیلمی در تلویزیون بازی نکرد. او کاندیدای اول ایفای نقش مختار ثقفی در سریال مختارنامه بود، که به دلیل حجم بالای کار و طولانی شدن رَوَند تولید از بازی در این سریال انصراف داد. داود میرباقری کارگردان سریال مختارنامه نیز گفته بود: «وقتی هاشمپور به این پیشنهاد جواب رد داد شوکه شدم؛ به ناچار سراغ گزینههای دیگر رفتیم.»
ندادن سیمرغ به او در فیلم قارچ سمی اعتراض جامعه سینمایی را درپیداشت.[۳]
جمشید هاشمپور در سال ۱۳۸۲ دو فیلم بر پرده سینماها داشت، واکنش پنجم و سفر به فردا. او در سال ۱۳۸۶ پس از بازی در فیلم استشهادی برای خدا، نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنوارهٔ فیلم فجر شد.[۴] جمشید هاشمپور پس از ۱۰ سال در جشنواره فیلم فجر ۳۶ ام حضور پیدا کرد.[۵] وی در سال ۱۳۸۵ در فیلم سینمایی میم مثل مادر نقشآفرینی کرد.
سال | عنوان | توضیحات |
---|---|---|
۱۳۴۶ | زنی به نام شراب | به عنوان بدلکار |
۱۳۴۶ | فراری | به عنوان بدلکار |
۱۳۴۷ | جهنم سفید | |
۱۳۴۷ | جنجال پول | |
۱۳۴۹ | قسمت | |
۱۳۵۰ | مرد جنگل | |
۱۳۵۰ | عشقیها | |
۱۳۵۰ | خوشگلترین زن عالم | |
۱۳۵۰ | ایوالله | |
۱۳۶۰ | فرمان | |
۱۳۶۰ | خط قرمز | دوست امانی |
۱۳۶۲ | نقطه ضعف | مربی |
۱۳۶۲ | دادشاه | سروان قادری |
۱۳۶۲ | بالاش | |
۱۳۶۲ | بازداشتگاه | |
۱۳۶۳ | عقابها | سروان تکاور جمشید پویا |
۱۳۶۳ | تاراج | زینال بندری |
۱۳۶۳ | پایگاه جهنمی | ستوان عیسی حسینی بای |
۱۳۶۴ | یوزپلنگ | جمال |
۱۳۶۴ | تیغ و ابریشم | قاچاقچی |
۱۳۶۷ | روز باشکوه | |
۱۳۶۸ | مادر | جمال |
۱۳۶۹ | عشق و مرگ | دکتر متینی |
۱۳۶۹ | پرده آخر | بازرس رکنی |
۱۳۷۰ | گلها و گلولهها | کاکسعید |
۱۳۷۰ | آخرین تلاش | حاج محسن |
۱۳۷۰ | قرق | ماشاءالله |
۱۳۷۰ | دلشدگان | سفیر فرانسه |
۱۳۷۰ | دادستان | |
۱۳۷۰ | قهرمان | حاج محسن |
۱۳۷۱ | قافله | سروان پیر بلوچ |
۱۳۷۱ | طعمه | |
۱۳۷۱ | تماس شیطانی | وصالی |
۱۳۷۱ | افعی | شاهین اسدی |
۱۳۷۲ | یاران | بهرام گودرزی |
۱۳۷۲ | ضربه طوفان | اکبر طوفان |
۱۳۷۲ | پادزهر | سرگرد هاشمی |
۱۳۷۲ | آخرین خون | |
۱۳۷۳ | نیش | کمال زابلی |
۱۳۷۳ | مجازات | |
۱۳۷۳ | سربلند | قدرت |
۱۳۷۳ | روز دیدنی | |
۱۳۷۲ | پرواز از اردوگاه | سرگرد خلبان عباس حلمی |
۱۳۷۳ | دیوانه وار | |
۱۳۷۳ | آخرین بندر | هاشم دربندی |
۱۳۷۴ | ویرانگر | احمد |
۱۳۷۴ | گروگان | مَسی سِپَنج |
۱۳۷۴ | آخرین فرصت | |
۱۳۷۴ | فاتح | |
۱۳۷۴ | دشمن | سلطان |
۱۳۷۵ | لاکپشت | سیاوش |
۱۳۷۵ | عقرب | ذوالفقار حسینی |
۱۳۷۵ | جوانمرد | توفیق |
۱۳۷۶ | یورش | شهید محمود کاوه |
۱۳۷۶ | یاغی | دادمحمد |
۱۳۷۶ | شبیخون | سرگُرد کیانی |
۱۳۷۷ | هیوا | حاج رحیم |
۱۳۷۷ | چشم عقاب | کمال زابلی |
۱۳۷۶ | زخمی | یعقوب |
۱۳۷۷ | باشگاه سری | |
۱۳۷۸ | سهراب | صادق |
رنجر | مرتضی | |
۱۳۷۹ | مسافر ری | ابوعون |
آواز قو | سرگرد فتّاح | |
۱۳۸۰ | قارچ سمی | مهندس دومان قائمی |
سفر به فردا | رحیم | |
۱۳۸۱ | واکنش پنجم | حاج صفدر |
۱۳۸۲ | مزرعه پدری | |
جنایت | ||
۱۳۸۳ | رازها | |
۱۳۸۴ | یک بوس کوچولو | |
قتل آنلاین | ||
از دوردست | ||
۱۳۸۵ | قاعده بازی | |
سنگ، کاغذ، قیچی | ||
میم مثل مادر | روبیک | |
چهار انگشتی | ||
۱۳۸۶ | محافظ | |
آن مرد آمد | ||
استشهادی برای خدا | فتحی | |
۱۳۸۷ | نفوذی | |
کلبه | ||
تردید | ||
خیابان بیست و چهارم | ||
فرود در غربت | ||
چهره به چهره | ||
۱۳۸۸ | کیفر | |
ازدواج در وقت اضافه | ||
۱۳۸۹ | پایاننامه | |
گلوگاه شیطان | ||
زنها شگفت انگیزند | ||
۱۳۹۰ | گشت ارشاد | |
۱۳۹۱ | گامهای شیدایی | |
۱۳۹۲ | هیس! دخترها فریاد نمیزنند | |
کلاشینکف | ||
روزگاری عشق و خیانت | ||
۱۳۹۳ | هاری | |
من دیه گو مارادونا هستم | ||
۱۳۹۴ | نفس | |
۱۳۹۵ | انزوا | |
ملی و راههای نرفتهاش | ||
۱۳۹۶ | دارکوب | |
هایلایت | ||
درخونگاه | ||
۱۳۹۷ | شین | |
مأموریت غیرممکن | ||
ژن خوک | ||
سرکوب | ||
۱۳۹۸ | مرده خور | |
۱۳۹۹ | گیج گاه | |
راند چهارم | ||
شیشلیک | ||
برای مرجان | ||
لب خط | ||
روز ششم | ||
۱۴۰۲ | پرواز ۱۷۵ |
سال | نام سریال | کارگردان | نقش |
---|---|---|---|
۱۳۹۴ | شهرزاد | حسن فتحی | سرگرد فولادشکن |
۱۳۹۹ | آقازاده | بهرنگ توفیقی | حاج حسن احمدی |
۱۴۰۰ | نیسان آبی | منوچهر هادی | جمشید هاشمپور |