خاندان چن چی، یک تراژدی در پنج پرده (به انگلیسی: The Cenci, A Tragedy, in Five Acts) یک درام منظوم پنج صحنهای است که توسط پرسی بیش شلی در تابستان سال ۱۸۱۹ نوشته شدهاست. این اثر با الهام از داستان واقعی یک خانواده ایتالیایی به نام چن چی (Cenci) به نگارش درآمده است. شلی نمایشنامه را در رم و در ویلا والسانوانو در نزدیکی لیورنو از مه تا ۵ اوت ۱۸۱۹ تهیه کرد. این اثر توسط چارلز و جیمز اولیر در لندن در سال ۱۸۱۹ منتشر شد. نسخه لیورنو در لیورنو ایتالیا توسط خود شلی چاپ شد. شلی در پی آن بود که نمایشنامه را روی صحنه ببرد و به ناشرش چارلز اولیر اطمینان داد که این نمایشنامه به عنوان یک اثر موفق خواهد درخشید.
شلی از داستان تاریخی چن چی بهره میگیرد و نمایشنامهای بر پایه آن مینگارد و سعی میکند با تمرکز بر شاعرانگی، خشونت محتوای داستان را کمرنگ جلوه دهد و در عین حال با اضافه کردن صحنهها و جزئیات کلامی، احساسات را برانگیزد. بعدها آنتونن آرتو از این نمایشنامهها در جهتی مخالف آنچه بهعنوان عملکرد اصلی تئاتر میدانستند، استفاده کرد. او کلام و شاعرانگی را به حداقل رساند و از کارگردانی و ابزار نمایشی بهعنوان راهکاری اصلی برای به نمایش گذاشتن این بهره گرفت همچنین خشونت تئاتر بیرحمی را بهطور واضح و با اعمالی آگاهانه و قاطعانه از طرف شخصیتها به کار بست و موجز بودن کلام را با کاهش دادن بسیاری از موقعیتها و صحنهها به اوج رسانید.
نمایشنامه مزبور در انگلستان سال ۱۹۲۲ به علت موضوع زنای با محارم و پدرکشی اجرای عمومی نداشت ولی در بسیاری از کشورها از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا، روسیه، چکسلواکی، ایالات متحده و ایران اجرا شدهاست.[۱][۲]
در سال ۱۵۹۹ در رم فاجعه هولناکی اتفاق افتاد و زن جوانی به نام بئاتریچه به جرم قتل پدر مستبد و متجاوز خود کنت فرانچسکو چن چی اعدام شد. این داستان واقعی در Annali d'Italia، توسط لودوویکو آنتونیو موراتوری در سال ۱۷۴۹ نوشته شد. این وقایع در زمان پاپ کلمنت هشتم رخ داد.
کنت چن چی پدری بیرحم و ثروتمند است که دست به کشتارهای بی شمار میزند و هر بار با بخشیدن بخشی از مال خویش به پاپ و واتیکان از چنگ دادخواهی میگریزد. او که طبیعتی واژگون یافتهاست، چشم دیدن فرزندانش را ندارد و از مرگ و تباهی آنها شاد میشود. او از سر جنون و اینکه دخترش بئاتریچه به او منتقدانه مینگرد به او تجاوز میکند. بئاتریچه به پاپ شکایت میبرد اما دادخواست او سرانجامی ندارد. اسقفی به نام اورسینو که عاشق بئاتریچه است به او کمک میکند تا با اجیر کردن دو مزدور جانی، پدرش در خواب به قتل برسد. درست چند لحظه بعد از مرگ چن چی، سفیران پاپ فرا میرسند تا چن چی را بخاطر تبهکاریهایش به رم ببرند اما چون او را کشته مییابند، بئاتریچه و دیگران را برای اعتراف به قتل پدر دستگیر میکنند و با محاکمه و گرفتن اعتراف از ایشان، همه خانواده را به جز فرزند کوچکتر یعنی برناردو اعدام میکنند.
دیگر آثار با عنوان Cenci شامل رمان استاندال در سال ۱۸۳۷ و مقاله جرم و جنایت واقعی توسط الکساندر دوما پدر در سال ۱۸۴۰ که در جلد ۱ جنایات مشهور منتشر شد میباشد.