خرد ناب نام نوعی خرد است که کانت در کتابش با نام سنجش خرد ناب آن را بررسی کردهاست.[۱][۲]
خرد در فلسفه منبع شناخت انسان است ولی خرد ناب در فلسفهٔ کانت از قوهٔ درک یا فاهمه و نیز حسیّات جدا شدهاست.
در فلسفهٔ کانت خرد ناب هم حکمکننده است و هم حکمشونده؛ یعنی خرد ناب میتواند در مورد خودش حکم کند.
بحث دربارهٔ خرد ناب و نقش آن در شناخت متافیزیکی انسان در دیالکتیک ترافرازنده کانت است. کانت دربارهٔ خرد ناب جدا از فاهمه و حسیّات بحث کرده و دیالکتیک ترافرازندهٔ کانت مبحثی جدا از منطق ترافرازنده او و زیباییشناسی ترافرازندهٔ (استتیک ترافرازندهٔ) او میباشد. ;کانت عقیده دارد روح (شخصیت) و کیهان و خدا فقط ایدههای برای یکپارچه کردن مفاهیم ناب فاهمه هستند این ایدهها وجود (ماهیت) ندارند و تحت تأثیر رفلکسهای ترافرازنده موجب یکپارچه کردن مفاهیم ناب فاهمه شده[۳]
کانت در کتابش سنجش خرد ناب بحث کرده که امکان شناخت متافیزیکی برای خرد ناب وجود دارد اما در نهایت اثبات وجود یا عدم وجود خدا با خرد ناب امکانپذیر نیست.[۴]