دبستان مذاهب کتابیاست که در آن به دینها و فرقههای بهویژه خاوری پرداخته شدهاست. این کتاب از نوشتههای متأخر پارسیان هند است. در این کتاب شرحی نیز از داستان زندگی سنتی زرتشت و مزدیسنا آمدهاست. نویسندهٔ آن موبدی زرتشتی به نام کیخسرو اسفندیار پسر آذرکیوان و از پیروان آذرکیوانیه بودهاست. نسخهٔ تصحیح شدهٔ این کتاب بهدست رحیم رضازاده ملک به سال ۱۳۶۲ در ایران بهچاپ رسیدهاست. پژوهشگرانی چون هاشم رضی این کتاب را برای پژوهش دربارهٔ مزدیسنا قابل اعتماد نمیدانند. مینماید که نویسنده در شرح زندگی زرتشت از دیوان زراتشتنامه پیروی کرده باشد چه که جابهجا شعرهای این کتاب را هم در نثر گنجاندهاست. نویسنده همچنین میکوشد تا فلسفهای را که آذرکیوان با آمیزش حکمت اشراق و مزدیسنا در هندوستان پدیدآورد را در این کتاب به رخ کشد.
گروهی بهغلط محسن فانی را نویسندهٔ این کتاب پنداشتهاند. برخی نیز میرذوالفقار اردستانی معروف به موبد را که در سدهٔ یازدهم هجری میزیسته را نویسندهٔ این کتاب دانستهاند.[۱]
باید دانست که بهدینان ظاهرپرست همه برآنند که بهمن بر پیکر انساناست و زردشت به جسد عنصری بر آسمان برآمد و بر کیشِ خردمندان آبادی، چناناست که آمدن بهمن به پیکرِ انسانی و گفتن سخن مردمآسا اشارتاست بدان که حقیقت آدمی مجرد است و بسیط نه جسم و جسمانی بدین رنگ، یعنی تجرد بهمن بر زردشت ظاهر شد و آنچه با زردشت گفت چشم فروبند. چشم پوشیدن عبارتاست از خلع تعلقات و ظلمات بدن عنصری…
احمد مهدوی دامغانی در مورد این کتاب میگوید:[۲]
سرتاسر کتاب آمیختهای از مطالب غث و سمین، صحیح و سقیم است، و بسیاری از مندرجات آن مجعولات و مخترعاتی است که با تزویر و تقلب بهوسیلهٔ فراهمآورنده یا فراهمآورندگان آن جعل و اختراع شدهاست که گاه این جعلیات با چنان حماقت و بلاهتی آلودهاست که خوانندهٔ بیطرف را در سوء نیت مؤلف کتاب و دشمنی آشکار او با اسلام مطمئن میسازد.
مهدوی دامغانی میافزاید مطالب این کتاب را مؤلف از افرادی نچندان نامدار و محقق شنیدهاست.[۲]