رابرت نیزبت | |
---|---|
تلفظ | |
نام هنگام تولد | رابرت الکساندر نیزبت |
زادهٔ | ۳۰ سپتامبر ۱۹۱۳ |
درگذشت | ۹ سپتامبر ۱۹۹۶ |
ملیت | ایالات متحده آمریکا |
تحصیلات | دکتری جامعهشناسی |
محل تحصیل | دانشگاه کالیفرنیا، برکلی |
شناختهشده برای | صاحب کرسی آلبرت شوایتزر در دانشگاه کلمبیا |
پیشینه علمی | |
شاخه(ها) | جامعهشناسی |
محل کار | استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی |
پایاننامه | (۱۹۳۹) |
استاد راهنما | فردریک جان تگارت |
رابرت الکساندر نیزبت (به انگلیسی: Robert Alexander Nisbet); (/ˈnɪzbɪt/؛ (۳۰ سپتامبر ۱۹۱۳–۹ سپتامبر ۱۹۹۶) جامعهشناس آمریکایی، استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، معاون دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید، و صاحب کرسی آلبرت شوایتزر در دانشگاه کلمبیا بود.
نیزبت در ۳۰ سپتامبر ۱۹۱۳ در لس آنجلس زاده شد. او با سه برادر و یک خواهرش[۱] در منطقه کوچک ماریکوپا، کالیفرنیا بزرگ شد.[۲] جایی که پدرش یک حیاط الوار اداره میکرد. تحصیلات او در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی در دکتری در جامعهشناسی در سال ۱۹۳۹ به اوج خود رسید. رساله وی توسط فردریک جان تگارت راهنمایی شد. در برکلی، نیزبت دفاع قدرتمندی از نهادهای میانی در اندیشه محافظهکارانه اروپای سده نوزدهم یافت. نیزبت در متفکرانی مانند ادموند برک و الکسیس دو توکویل - که در پژوهشهای آمریکایی همه آنها ناشناخته بودند - استدلالی از جانب آنچه او «کثرتگرایی محافظهکار» مینامید، دید.[۲] او در سال ۱۹۳۹ به دانشکده آنجا پیوست.[۱]
نیزبت پس از خدمت در ارتش ایالات متحده در طول جنگ جهانی دوم، زمانی که در سایپان در تئاتر اقیانوس آرام مستقر بود، دپارتمان جامعهشناسی را در برکلی تأسیس کرد و برای مدت کوتاهی رئیس آن شد. نیزبت در سال ۱۹۵۳ برکلی را ترک کرد تا مسئول آموزش دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید شود و بعدها معاون رئیس شد. نیزبت تا سال ۱۹۷۲ در دانشگاه کالیفرنیا باقی ماند، زمانی که او به دانشگاه آریزونا در توسان رفت. بلافاصله پس از آن، او در کرسی آلبرت شوایتزر در دانشگاه کلمبیا منصوب شد.
نیزبت پس از بازنشستگی از کلمبیا در سال ۱۹۷۸، کار علمی خود را به مدت هشت سال در مؤسسه امریکن انترپرایز در واشینگتن، دی.سی. ادامه داد. در سال ۱۹۸۸، رئیسجمهوری، رونالد ریگان از او خواست که سخنرانی جفرسون در علوم انسانی را ارائه دهد که توسط موقوفه ملی علوم انسانی حمایت میشد.
نیزبت در ۸۲ سالگی در ۹ سپتامبر ۱۹۹۶ در واشینگتن، دی.سی. درگذشت.
بخشی از یک قسمت دیگر است |
محافظهکاری |
---|
![]() |
اولین کتاب مهم نیزبت، «جستجوی جامعه» (نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد، [۱۹۵۳] ۱۹۶۹) است که در آن ادعا کرد فردگرایی علوم اجتماعی مدرن، انگیزه مهم انسانی به سمت جامعه را انکار میکند. همانطور که مردم را بدون کمک همتایان خود برای مبارزه با قدرت متمرکز دولت-ملت رها کرد. ستوننویس نیویورک تایمز، راس دوتت آن را «مسلماً مهمترین اثر جامعهشناسی محافظهکار سده بیستم» نامید.[۳]
نیزبت کار خود را به عنوان یک چپگرا آغاز کرد ولی بعدها اعتراف کرد که به محافظهکاری فلسفی روی آوردهاست.[۴] در حالی که او دائماً خود را محافظهکار توصیف میکرد، «بهطور مشهور از حقوق سقط جنین دفاع کرد و علناً به سیاست خارجی رئیسجمهوری، رونالد ریگان حمله میکرد».[۵]
او یکی از مشارکت کنندگان در تواریخ بود. او به ویژه به دنبال ردیابی تاریخچه و تأثیر ایده پیشرفت بود.[۶] وی نظریههای متعارف جامعهشناختی در مورد پیشرفت و مدرنیته را به چالش کشید و بر پیامدهای منفی از دست دادن اشکال سنتی جامعه اصرار داشت، روندی که او باورمند بود توسط جنگ جهانی اول بسیار تسریع شد. به گفته دانیل چرنیلو، جامعهشناس بریتانیایی، برای نیزبت، علاقه جامعهشناختی در شکلگیری جامعه مدرن در این است که آیا و چگونه میتواند اشکال زندگی جمعی را دوباره تقویت کند و در غیر این صورت، برای درک اینکه پیامدهای چنین شکستی چه خواهد بود. بنابراین، نیزبت «آنچه که تا آن زمان جریان اصلی بود مبنی بر اینکه جامعه از نظر تاریخی و هنجاری مهمتر از اجتماع است را وارونه میکند.»[۷] چرنیلو نیز بهطور انتقادی این را مشاهده کرد «استدلال نیزبت در مورد جنگ بزرگ جنگ جهانی اول که بیانگر گذار از اجتماع به جامعه است، دیدگاهی یکسویه از روند تاریخی ارائه میدهد که بدون تردید به سمت یک وضعیت رو به زوال حرکت میکند».[۸]
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:فرمت پارامتر تاریخ (link){{cite web}}
: نگهداری یادکرد:فرمت پارامتر تاریخ (link)