زندان زنان | |
---|---|
کارگردان | منیژه حکمت |
تهیهکننده | منیژه حکمت سیروس تسلیمی |
نویسنده | فرید مصطفوی |
بازیگران | پگاه آهنگرانی رؤیا تیموریان مریم بوبانی رؤیا نونهالی فرخنده فرمانیزاده گلاب آدینه |
فیلمبردار | داریوش عیاری |
تدوینگر | مصطفی خرقهپوش |
مدت زمان | ۱۰۰ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
زندان زنان فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی منیژه حکمت و نویسندگی فرید مصطفوی (بر اساس طرحی از منیژه حکمت) محصول سال ۱۳۷۹ است. پگاه آهنگرانی، رؤیا نونهالی و رؤیا تیموریان از بازیگران این فیلم هستند.[۱][۲]
سال ۱۳۶۲، زندان زنان، زندانیان دست به شورش میزنند، طاهره یوسفی رئیس جدید زندان، بین آنها میرود تا آرامشان کند و بالاخره هم با اعمال مقررات سختگیرانه اش زندانیان را وادار به آرامش و تسلیم میکند. طاهره یوسفی با یکی از زندانیان به نام میترا که مرتکب قتل ناپدری اش شده، درگیر میشود. میترا که در میان زندانیان نفوذ زیادی دارد زیر بار دستورهای طاهره یوسفی نمیرود و هر بار به بهانه ای مجازات میشود.
پگاه دختر جوان زندانی که با میترا دوستی نزدیکی دارد و ظاهراً جرمش نیز سیاسی است، پس از برگزاری تک نوازی ویلنسل برای اعدام برده میشود. یکی از زندانیان که حامله است، وقتی هواپیماهای عراقی، بمبهایشان را برفراز تهران میریزند و شهر در تاریکی کاملی فرومیرود، توسط میترا که دانشجوی مامایی بوده، وضع حمل میکند. نام نوزادش سپیده گذارده میشود. ده سال بعد، در سال ۱۳۷۲، دختر جوانی به نام سحر را به زندان میآورند، تفاوت حالا با گذشته اینست که جز میترا و طاهره یوسفی، از زندانیان و زندان بانهای قبلی، کسی در زندان نیست. یکی از زندانیان که برای خودش دار و دسته فساد در داخلی زندان به هم زده، چندبار سعی میکند تا سحر را به دام بیندازد امّا هربار میترا با حمایتش مانع میشود تا این که زن بالاخره یک شب از سحر سوءاستفاده جنسی میکند. . زندان بهم میریزد و طاهره یوسفی، که حالا بعد از ده سال روابط نزدیک تر و دوستانه تری با میترا دارد وارد عمل شده و زن فاسد کشته میشود. در سال ۱۳۷۹، فضای زندان کاملاً عوض شدهاست، گرد پیری بر سر طاهره یوسفی و میترا نشسته و آنها رابطهٔ خواهرانه ای باهم دارند. زندان پر از دختران بزهکار است. روزی دختر جوانی را به زندان میآورند که دوستانش او را اسی صدایش میکنند. میترا که به او احساس مادرانه ای پیدا کرده، درمی یابد که او همان سپیده است که در زایمان به مادرش کمک کرده بود. سپیده از زندان فرار میکند، قصد او خروج از مملکت است، میترا که از قصد او آگاه شده به تکاپو میافتد تا او را پیدا کند. اما برای خروج از زندان نیاز به وثیقه ای سنگین و ضامنی معتبر دارد. طاهره یوسفی سعی میکند به او کمک کند و چون در مییابد که میترا از تلاشش نتیجه ای نگرفته، پس سند خانه خودش را به عنوان وثیقه آزادی میترا میسپارد تا او بتواند بیرون از زندان سپیده را پیدا کند. میترا از زندان میرود، اما طاهره یوسفی تنها در زندان میماند.