نشانهشناسی |
---|
مفهومهای عمومی |
|
زمینهها |
روشها |
نشانهشناسان |
|
عنوانهای مرتبط |
زیستنشانهشناسی (به انگلیسی: Biosemiotics) رشتهای از نشانهشناسی و زیستشناسی است که به مطالعه معناسازی پیشزبانی، فرآیندهای تفسیر زیستشناختی، تولید نشانهها و رمزها و فرآیندهای ارتباطی در قلمرو زیستشناسی میپردازد.[۱]
زیستنشانهشناسی، یافتههای زیستشناسی و نشانهشناسی را ادغام میکند و یک جابجایی پارادایم را در دیدگاه علمی به زندگی پیشنهاد میکند که در آن نشانهوری (فرایند نشانه، شامل معنا و تفسیر) یکی از ویژگیهای درونی و ذاتی آن است.[۲] اصطلاح زیستنشانهشناسی نخستین بار توسط فردریش اس. روچیلد در سال ۱۹۶۲ استفاده شد،[۳] اما توماس سبوک و توره فون اوکسکول این اصطلاح و میدان را به کار بردند.[۴] حوزهای که دیدگاههای هنجاری زیستشناسی را به چالش میکشد، بهطور کلی بین زیستنشانهشناسی نظری و کاربردی تقسیم میشود.
بینشهای زیستنشانهشناسی نیز در علوم انسانی و اجتماعی، از جمله مطالعات انسانجانورشناسی، مطالعات انسان-گیاه[۵][۶] و نشانهشناسی سایبری پذیرفته شدهاست.[۷]
'Biosemiotics.' This discipline focuses on the manifold possible connections between biology and semiotics, such as studying biological processes from a semiotic perspective and communication from a biological perspective, or searching for a way to theorize biological phenomena (Laubichler 'Introduction').