سید ابوالقاسم خویی | |
---|---|
عنوان(ها) | سیّد الطائفة - امام - آیتالله - آیتالله العظمی - سیّد العلما - زعیم الحوزات العلمیه _ زعیم الشیعه |
اطلاعات شخصی | |
زاده | سید ابوالقاسم موسوی خویی ۲۸ آبان ۱۲۷۸ (۱۳۱۷ قمری) |
درگذشته | ۱۷ مرداد ۱۳۷۱ (۱۴۱۳ قمری) |
محل دفن | حرم علی بن ابیطالب، نجف |
محل اقامت | نجف، عراق |
آثار معروف | معجم رجال الحدیث البیان فی تفسیر القرآن نفحات الاعجاز اجود التقریرات تکملة منهاج الصالحین مبانی تکملة منهاج الصالحین فهرست کامل آثار |
تحصیلات | خوی و نجف |
استادان | آقا ضیاءالدین عراقی محمدحسین غروی اصفهانی |
وبگاه |
سید ابوالقاسم موسوی خویی (زادهٔ ۲۸ آبان ۱۲۷۸ در خوی – درگذشتهٔ ۱۷ مرداد ۱۳۷۱ در کوفه) فقیه، اصولی، مفسر قرآن، متکلم، محقق علم رجال و مرجع تقلید شیعهٔ امامیه بود. او از تأثیرگذارترین و پُرمقلدترین مراجع تقلید شیعه بهشمار میرفت.[۱] او استاد اکثر مراجع تقلید شیعی کنونی بهشمار میرود، بهگونهای که بین فقها و مراجع تقلید شیعه از او با عنوان استادُ الفقها و المجتهدین — زعیم حوزوات العلمیه یاد میشود. برخی از شاگردانش او را فقیه اعلم عصر غیبت تا کنون در مذهب تشیع میدانند.[۲] از جمله آثار و تألیفات مهم او میتوان به البیان فی تفسیر القرآن در زمینهٔ تفسیر و مُعجم رجال الحدیث در زمینهٔ رجال اشاره کرد.
پس از مرگ سید محسن حکیم در سال ۱۳۴۹ خورشیدی او مرجعیت بیشتر شیعیان جهان را دارا شد و با پول خمسی که به وی پرداخت میشد، حوزههای علمیهٔ فراوانی تأسیس کرد و کمکهای بشردوستانهٔ بسیاری را به مردم خاورمیانه و جنوب آسیا فرستاد. در جنگ ایران و عراق بیطرف ماند و به کمک مردم غیرنظامی هر دو طرف پرداخت.[۱]
او فعالانه به آزادی سید روحالله خمینی از زندان پس از حمله به مدرسهٔ فیضیه کمک کرد. مخالف روابط صمیمانهٔ روحانیون با دولت بود و روابط دیپلماتیکی با حکومت پهلوی داشت تا بتواند آنها را موعظه کند. اگرچه در ابتدا با تعطیل کردن درسهای خود در نجف، همبستگی خود را با انقلاب ۵۷ ایران نشان داد، پذیرفتن دیدار با فرح پهلوی روابط او را با انقلابیون تیره کرد. خویی با انتقاد شدید هواداران خمینی روبرو بود، از این جهت که او برداشت خمینی از ولایت فقیه را رد میکرد. او ولایت فقیه را محدود به ولایت بر یتیم، مسکین، و سفیهان میدانست. خویی در تلگرافی به خمینی، با خطاب قرار دادن او با عنوان «حجتالاسلام»، تعبیر او را از ولایت فقیه به چالش کشید. پس از این روابط آن دو به سردی گرائید ولی به دشمنی آشکار تبدیل نشد.[۱]
روابط خویی با دولت وقت عراق نیز تیره بود و در اوایل دههٔ ۸۰ میلادی، اموال او مصادره و چندی از شاگردانش دستگیر، شکنجه، و کشته شدند. در جریان حملهٔ عراق به کویت، او شیعیان را از خریداری کالاهایی که از کویت آورده شده بودند منع کرد. خویی همچنین در پاسخ به یک سؤال فقهی فتوا داد که نماز خواندن سربازان عراقی در خاک کویت باطل است چون زمین غصبی است؛ در خیزش شعبانیهٔ شیعیان، او حمایت خود را از مجلس اعلای اسلامی عراق اعلام کرد که در قبال آن صدام حسین وی را تا آخر عمرش در حبس خانگی نگه داشت.[۱]
علیرغم فعالیتهای سیاسی، خویی بیشتر با تحقیقات مذهبیاش و شاگردانی که تربیت کرد شناخته میشود.[۱] اولین بار در جشنوارهٔ حقیقت فیلم مستند-پرتره آیت الله ساخته سید مصطفی موسویتبار اکران شد.
ابوالقاسم خویی در نیمهٔ رجب ۱۳۱۷ در خوی زاده شد و علوم مقدماتی را تا ۱۳ سالگی در زادگاهش آموخت. در سال ۱۳۳۰ به نجف رفت و در درس خارج اصول فتحالله شریعت اصفهانی،[۳] مهدی مازندرانی، آقا ضیاءالدین عراقی، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین نائینی حضور یافت. کلام، تفسیر و فن مناظره را از محمدجواد بلاغی نجفی فراگرفت. او به خاطر علاقهاش به یادگیری حکمت و فلسفه در درس سید حسین بادکوبهای حاضر شد.
خوئی ریاضیات، حساب استدلالی، هندسه فضایی، مسطحه و جبر را نزد سید ابوالقاسم خوانساری (ریاضی) از نوادگان میرکبیر آموخت.[۴]
احداث کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه، خوابگاه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام، از خدمات او بود.
کشور | موسسات | |
---|---|---|
۱ | ایران |
|
۲ | ایالات متحدهٔ آمریکا |
|
۳ | انگلستان | |
۴ | فرانسه | مرکز اسلامی[۱۸] |
۵ | هند | المجمع الثقافی الخیری، بمبئی[۱۹][۲۰] |
۶ | پاکستان |
|
۷ | لبنان | مبرة الامام الخوئی، بیروت[۲۲][۲۳] |
۸ | مالزی | مکتبة الثقافه و النشر، کوالالامپور |
۹ | عراق | |
۱۰ | تایلند | |
۱۱ | کانادا | موسسه امام الخویی، مونترال[۲۷] |
۱۲ | بنگلادش | مدرسه دینی، داکا |
او علاوه بر تدریس علوم اسلامی، در فن مناظره با مخالفان و دانشمندان سایر ادیان نیز خبره بود. در مناظره، شیوه سقراط را در پیش میگرفت و ابتدا، تظاهر به قبول گفتار طرف مقابل میکرد، آنگاه مانند یک شاگرد که در مقام دانشطلبی و استفاده از استاد دانشمند خود است، اشکالات و مطالبی را به عنوان سؤالات علمی، با مهارت خاصی پیش میکشید و موجب میشد که طرفِ مناظره حقایقی را به زبان آورد که ناخواسته، گفتار قبلیاش را نقض کند. بدین گونه او را در تناقضگویی و بنبست قرار میداد و راه فراری برای وی باقی نمیگذارد، جز این که ناگزیر به جهل و اشتباه خود اعتراف کند.[۲۸]
او در روز شنبه، ۸ صفر ۱۴۱۳ ـ ۱۷ مرداد ۱۳۷۱، به علت بیماری قلبی در ۹۳ سالگی، در کوفه درگذشت و در مسجد الخضراء واقع در صحن حرم علی بن ابیطالب دفن شد. تصاویری از تشییع و خاکسپاری او که بعد از سقوط صدام منتشر شد حاکی از حضور تعداد کمی از نزدیکان و فضای سنگین امنیتی و حضور نظامیان بعث در داخل حرم در حین تشییع است.[۳۳][۳۴][۳۵]
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام al
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).