وضعیت شاه و تک پیاده در مقابل شاه، در کنار حالتهای اصلی کیشمات، یکی از مهمترین بازیهای مرحله پایانی در شطرنج است. مهارت شطرنج بازان در مدیریت این وضعیت در پایان بازی، اهمیتی تعیینکننده دارد، زیرا بیشتر وضعیتها در پایان بازی، به واسطه تعویض مهرهها، ظرفیت کاهش به وضعیت شاه و تک پیاده در مقابل شاه را دارند. بازیگران باید بتوانند به سرعت، امکان برد یا مساوی را پیشبینی کرده و بر اساس قضاوت خود از وضعیت نهایی، راهکارهای مناسب را به خدمت گیرند. نکته اساسی در قضاوت وضعیت پایانی این سؤال است که آیا امکان ترفیع پیاده وجود دارد یا خیر؟[۱]
اولین قاعده تشخیص امکان رسیدن مهره پیاده به آخرین خانه مسیر خود، بدون حمایت از جانب شاه خودی، فاصله موجود از شاه حریف است. اگر شاه حریف مستقیماً در مسیر حرکت پیاده خودی قرار نگرفته باشد و تعداد خانههای باقی مانده تا خانه مقصود پیاده، از تعداد خانههای بین شاه حریف و پیاده خودی کمتر باشد، پیاده خودی بدون دشواری به مقصد رسیده و ارتقاء خواهد یافت. مشروط بر اینکه حرکت با پیاده خودی باشد. باید توجه داشت که محاسبه فاصله شاه حریف از پیاده خودی، شامل فاصله اریب نیز میشود.
در نمودار سمت چپ، اگر حرکت با سفید باشد، مهره پیاده سفید در خانه f۴ به راحتی به خانه f۸ رسیده و میتواند بنا به خواست بازیگر سفید به هر مهره ای به غیر از شاه تبدیل شود. اما اگر حرکت با سیاه باشد، شاه سیاه به راحتی پیاده سفید را شکار میکند.[۲]
قاعده فضای بینابینی تنها در شرایطی صادق است که شاه خودی از میدان بینابینی خارج باشد. چرا که شاه خودی میتواند در عمل سد راه پیاده خودی شده و باعث افت تمپوی بازی خودی شود. ضمن آنکه شاه حریف نیز میتواند با محدود کردن دامنه حرکات شاه خودی، بازی را قفل کند و یک وضعیت مساوی را تحمیل کند.
در نمودار پایین سمت چپ، بهترین بازی برای سفید رفتن به خانه h۶ است؛ زیرا اگر شاه سفید به f۶ برود، شاه سیاه به h۷ خواهد رفت. حالا اگر پیاده به خانه g۶ رفته و کیش دهد، شاه سیاه به خانه h۸ میرود. سفید یا باید به شاه سیاه کیش دهد که در آن صورت شاه سیاه به خانه g۸ خواهد رفت و یک وضعیت از دست دادن پیاده یا پات را به سفید تحمیل میکند یا اگر سفید از کیش با پیاده در خانه g۷ صرف نظر کند، حرکات شاه به صورت تحمیلی تکرار خواهند شد، مگر آنکه یکی از حریفان دچار خطای فاحش گردد.[۳]