مادربه‌خطا

تابلوی آزادی بیان در دستان یک تظاهرکننده حاضر در یک اعتراض در سان فرانسیسکو، کالیفرنیا

مادربه‌خطا یا به زبان عامیانه جنسی مادرجنده (انگلیسی: Motherfucker)، که در بعضی مواقع در زبان انگلیسی به‌صورت اختصاری ‎mofo‎‏،‏ ‎mf‎ یا mf'er نوشته می‌شود، یک نوع فحش رکیک جنسی است. با وجود اینکه این واژه معمولاً به‌شدت توهین‌آمیز تلقی می‌شود، اما به‌ندرت به معنی واقعی کلمه برای اشاره به فردی بکار می‌رود که درگیر آمیزش جنسی با مادر شخصی دیگر، یا با مادر خودش بوده‌است؛ بلکه بیشتر به شخص بدجنس، پست یا بدطینت، یا هر موقعیت منحصراً سخت یا خسته‌کننده‌ای اشاره دارد. از سوی دیگر این واژه ممکن است به‌عنوان واژه‌ای برای تحسین به‌کار برود. همان‌طور که در اصطلاح کله‌خر مادربه‌خطا[الف] این واژه اشاره به یک شخص نترس و بی‌پروا دارد.

تاریخچه و فرهنگ عامه

[ویرایش]

ریشهٔ این واژه دست کم به اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی بازمی‌گردد. در یک پرونده قتل در تگزاس در سال ۱۸۸۹ یک شاهد شهادت داد که قربانی کمی پیش از مرگش مدعی علیه را «مادربـ—ـای لعنتی، حرامزادهٔ مادرقحبه»[ب] خطاب کرده‌است.[۱][۲] در حکمی که دادگاهی در تگزاس در سال ۱۸۹۷ صادر کرد، این واژه به‌صورت کامل و به‌شکل «مادربه‌خطا»[پ] چاپ شد.[۳][۲] پس از آن در سال ۱۹۱۷ یک سرباز نظامی ایالات متحده آمریکا هیئت فراخوانی خود را در نامه‌ای «شما مادربه‌خطاهای بی‌آبرو…» خطاب کرد.[۴]

در ادبیات، نورمن میلر در سال ۱۹۴۸ در رمان خود با نام عریان و مرده از شکل نهان این اصطلاح به‌صورت «motherfugger» گاه‌وبیگاه استفاده کرد،[۵] و پس از آن در سال ۱۹۶۷ در رمان دیگرش با نام ما در ویتنام چه می‌کنیم؟ این واژه را به شکل کامل به‌کار برد.[۲] این واژه در داستان کوتاه ۶۳: قصر رؤیایی نوشتهٔ جیمز پردی در سال ۱۹۵۶ دیده شد.[۶] این اصطلاح در رمان سلاخ‌خانه شماره پنج نوشتهٔ کرت وانه‌گت توسط یک سرباز در داستان استفاده شد و باعث به‌چالش کشیده‌شدن این کتاب در کتابخانه‌ها و مدرسه‌ها شد. وانه‌گت در نطقی که در کتاب تقدیر بدتر از مرگ منتشر شد با مزاح نوشت که «از زمانی که این واژه در سال ۱۹۶۹ منشر شده، کودکان در تلاش بوده‌اند تا با مادران خود رابطه جنسی برقرار کنند. کسی نمی‌داند این روند کی متوقف می‌شود».[۷]

این واژه برای ساموئل ال. جکسون، بازیگر آمریکایی به یک تکیه کلام تبدیل شده‌است. او در برخی از فیلم‌هایش به‌طور مکرر از این واژه استفاده می‌کند.[۸] استفادهٔ او از این اصطلاح به او کمک کرده‌است تا بر مشکل لکنت زبانی که در طول عمرش با آن روبرو بوده، غلبه کند.[۹]

یادداشت‌ها

[ویرایش]

  1. badass motherfucker
  2. God damned mother-f—king, bastardly son-of-a-bitch
  3. mother-fucking

منابع

[ویرایش]
  1. M. H. Levy v. State, 28 Tex. Crim. 3208, 206 (Tex. Crim. App. 1889-11-13).
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Wickman, Forrest (2013-02-14). ""Motherfucker" etymology and origins: How it became badass to be a mofo". Slate.com. Retrieved 2019-12-20.
  3. John H. Fitzpatrick v. State, 37 Tex. Crim. 1159, 22 (Tex. Crim. App. 1897-01-13) (“The deceased called the defendant a mother-fucking son-of-a-bitch just preceding the fatal shot”).
  4. Adriane Danette Lentz-Smith (September 2, 2011). Freedom Struggles (Reprint ed.). Harvard University Press. ISBN 978-0-674-06205-4.
  5. Buschel, Bruce. "Dear Jon Stewart: Thanks For The Ride, Motherfucker". Theconcourse.deadspin.com. Archived from the original on 16 June 2016. Retrieved 2019-12-20.
  6. Purdy, James (1957). Color of darkness; eleven stories and a novella. New York: New Directions. pp. 173, 175.
  7. Vonnegut, Kurt (1992). Fates Worse Than Death. New York: Berkeley Books. p. 76. ISBN 0-425-13406-7.
  8. Jensen, Jeff (4 August 2006). "Kicking Asp". Entertainment Weekly. Archived from the original on 18 January 2007. Retrieved 20 December 2019.
  9. "Samuel L. Jackson Needs Certain Swear Word To Stop His Stutter". Huffington Post. 5 June 2013. Retrieved 20 December 2019.

پیوند به بیرون

[ویرایش]