این مقاله به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
مجاهدین افغان | |
---|---|
مجاهدین | |
رهبران | برهانالدین ربانی و احمد شاه مسعود (جمعیت اسلامی افغانستان) |
تاریخ فعالیت | ۱۹۷۹–۱۹۹۲ (فاز مقاومت) ۱۹۹۲–۱۹۹۶ (جناحهای وفادار) |
انگیزهها | مبارزه با حمله شوروی به افغانستان و سرنگونی دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان گروه تحت پشتیبانی حمایت ایران |
مناطق فعالیت | افغانستان، پنجشیر (آموزش) |
ایدئولوژی | اسلام گرایی، ضد کمونیسم |
متحدان | پاکستان ایالات متحده آمریکا عربستان سعودی چین ایران |
مخالفان | اتحاد جماهیر شوروی جمهوری دموکراتیک افغانستان |
درگیریها و جنگها | جنگ شوروی در افغانستان (۱۹۷۹–۱۹۸۹) اولین جنگ داخلی افغانستان (۱۹۸۹–۱۹۹۲) |
سازمان(ها) | مجاهدین افغان (شعبه سنی) تهران هشت (شعبهٔ شیعه) |
این مقاله بخشی از این مجموعه است: سیاست و دولت افغانستان |
درگاه افغانستان |
مجاهدین افغانستان یا مجاهدین به گروههای مختلف اسلامگرایی گفته میشود که در افغانستان در برابر اتحاد جماهیر شوروی و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان در طول جنگ شوروی و افغانستان و پس از آن در دورهٔ اولین جنگ داخلی افغانستان جنگیدند.
نبردهای این گروهها منجر به خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ و سرنگونی حکومت افغانستان در سال ۱۹۹۲ شد. پس از آن به دلیل به توافق نرسیدن گروههای مجاهدین بر سر تقسیم قدرت جنگ داخلی افغانستان میان آنها آغاز شد که تا زمان سقوط حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ ادامه داشت.[۱]
مجاهدین که متشکل از اقوم مختلف افغانستان بودند، پس از روی کار آمدن رژیم کمونیستی توسط حزب دمکراتیک خلق افغانستان به رهبری نورمحمد ترهکی که با همکاری اتحاد جماهیر شوروی و در اثر کودتای افسران کمونیست به وجود آمده بود، آنان به مخالفت و جنگ مسلحانه پرداختند. این جنگها با ورود ارتش سرخ شوروی به افغانستان ابعاد گستردهتری یافت که مداخلات خارجی در اوضاع افغانستان را به نفع رژیم یا نیروهای مقاومت در پی داشت.[۲]
در آن سوی مرزها در پاکستان و ایران روحانیون مردم را به ادامه قیام علیه حکومت کمونیستی تشویق میکردند. رفته رفته احزاب جهادی از دل روحانیون و روشنفکران و مهاجرین به وجود آمدند. در پاکستان ۷ گروه که بعدها به ائتلاف هفتگانه مشهور شد محور فعالیتهای مهاجرین و مجاهدین قرار گرفت و در ایران نیز شورای احزاب هشتگانه که مهمترین شان حزب حرکت اسلامی افغانستان و همچنین سازمان نصر که شدیداً به ایران وابسته بود.[۳]
رفتار خشن افسران و سیاستمداران رژیم کمونیستی که با کودتا، رژیم جمهوری را ساقط کرده بودند با مخالفین و به ویژه برخورد تند آنها با جامعهٔ مذهبی و رهبران مذهبی، موجب روگردانی عمومی از حکومت کودتا گردید. در اثر سرکوبهای خشن حکومت، ابعاد مخالفت با رژیم بیشتر گردید و اتحاد جماهیر شوروی، برای نجات «انقلاب» به خواستهٔ حکومت وقت افغانستان وارد خاک افغانستان شد و آن را اشغال نظامی کرد. اشغال نظامی توسط ارتش سرخ، موجب مقاومت گسترده با رژیم کمونیستی افغانستان و ارتش شوروی گردید که در اثر آن صدها هزار نفر کشته شدند و حدود هشت میلیون نفر از اتباع افغانستان به کشورهای دیگر مهاجر گردیدند.[۴]
سازمان سیا در مسلح کردن مجاهدین در زمان جنگ شوروی نقش به سزایی داشت و بر پایهٔ اطلاعاتی که از جاسوسان خود بهدست آورده بود، حمایت از مجاهدین را حتی پیش از حملهٔ شوروی به افغانستان آغاز کرده بود.
چالمرز جانسن مینویسد:
«برای انجام یک عملیات پنهان که سیا قصد انجامش را دارد، رئیسجمهور آمریکا باید سندی به نام حکم را امضاء کند؛ یعنی اجازهٔ حمله را بدهد. رئیسجمهور جیمی کارتر در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹ به سازمان سیا دستور داد تا بهطور مخفیانه به مجاهدین افغانستان کمک کند؛ ولی حقیقت ماجرا آنجاست که کارتر حکم را در سوم ژانویه ۱۹۷۹ یعنی شش ماه پیش از آغاز جنگ امضاء کرده بود و این کار را هم به توصیهٔ مشاور امنیت ملی خود زبیگنیف برژینسکی انجام داده بود تا روسیه را تحریک به حملهٔ عجولانه بکند. درواقع سیا از مجاهدین بعنوان گوشتِ دَم توپ استفاده کرد.[۵]»
مهمترین ائتلاف مجاهدین شامل این هفت گروه میشد که در سال ۱۳۶۴ در شهر پیشاور پاکستان با یکدیگر متحد شدند. همه این گروهها از مسلمانان سنی تشکیل شده و از نظر اعتقادات سیاسی چهار گروه اول به اسلام سیاسی و برقراری حکومت مبتنی بر شریعت معتقد بودند و سه گروه آخر بیشتر به جریان سنتی مذهبی تعلق داشته و رابطه خوبی با ظاهرشاه پادشاه مخلوع افغانستان داشتند:
ائتلاف هشتگانه شامل مجاهدین شیعه میشد که بیشتر به قوم هزاره تعلق داشتند:
اغلب احزاب شیعه با تشکیل حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری در سال ۱۹۸۹ جذب آن شدند و پس از آن حزب وحدت به عنوان نماینده اصلی هزارههای افغانستان درآمد.
پیروزی مجاهدین از اصطلاحات تاریخ نوین افغانستان است و در گاهنامه افغانستان ثبت شدهاست.
مجاهدین بالاخره پس از چهارده سال درگیریهای گوناگون با نیروهای ارتش سرخ شوروی در ۸ اردیبهشت ۱۳۷۱ (۸ ثور) موفق شدند وارد کابل پایتخت افغانستان شودند.
پس از آنکه نیروهای شوروی از افغانستان بیرون رفتند، جنگ داخلیِ قومی بین گروههای مجاهدین رخ داد که در پایان این جنگ عده ای از آنها بهنام طالبان به قدرت رسیدند.
پیروزی مجاهدین افغانستان، همزمان شد با جنگ داخلی بین احزاب مجاهد: برهان الدین ربانی و احمدشاه مسعود تاجیک تبار به عنوان رئیسجمهور و وزیر دفاع دولت موقت، در تقابل با حزبهای دیگر که خواستار قدرت بودند.[۶][۷]