محمد رسولاف ۲۵ آبان ۱۳۵۱ در شیراز زاده شد. او فرزند یک زوج معلم است که کار معلمی را با آموزش خواندن و نوشتن به زندانیها در زندان شیراز آغاز کردند. رسولاف نخستین بار در هشت سالگی به عنوان بازیگر روی صحنهٔ تئاتر رفت. او فعالیت هنری خود را در این زمینه دنبال کرد. علاقه به فیلمهای مستند باعث ورود او به سینما شد.
نخستین ساختهٔ محمد رسولاف نشان از دغدغههای اجتماعی و نگاه ویژهٔ او به روابط انسانی و مشکلات موجود در جامعه داشت. این رویکرد در آثار پسین او ادامه یافت و به تدریج شکلی انتقادی به خود گرفت. رسولاف در فیلمهای خود با نگاهی جستجوگر و لحنی جسورانه، به نقد ساختار قدرت و فرهنگ حاکم بر جامعه میپردازد. این نگرش، دستگاه ممیزی حکومت ایران را در مقابل او قرار داد.
محمد رسولاف همواره در طول فعالیت حرفهای خود از سوی نهادهای امنیتی نظام جمهوری اسلامی تحت فشار قرار گرفته و بارها به دلایل مختلف به دادگاه فراخوانده شده است.
در پی رویدادهای رخ داده پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، محمد رسولاُف و جعفر پناهی در حال ساخت فیلمی بودند که به همراه کلیهٔ عوامل حاضر در محل فیلمبرداری بازداشت شدند. رسولاف پس از محاکمه در آذر ۱۳۸۹ به شش سال زندان (پنج سال حبس به اتهام اجتماع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی و یک سال حبس به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام) محکوم شد. در دادگاه تجدید نظر، از اتهامِ اقدام علیه امنیت ملی تبرئه شد و حکمِ زندان او به یکسال کاهش پیدا کرد.[۳]
در سال ۱۳۹۰ ممنوعیت خروج محمد رسولاف از ایران، به دلیل نمایش فیلم به امید دیدار در شصت و چهارمین جشنوارهٔ فیلم کن لغو شد. اما او موفق به حضور در این رویداد نشد.[۴][۵]
پس از نمایش فیلم دستنوشتهها نمیسوزند در شصت و ششمین جشنوارهٔ فیلم کن، بار دیگر در شهریور ۱۳۹۲ گذرنامه و وسایل شخصی رسولاف در فرودگاه تهران ضبط و پس از یک سال به وی بازگردانده شد.
پس از دو سال، تلاش محمد رسولاف موفق به دریافت پروانه ساخت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و فیلم لِرد را در زمستان ۱۳۹۴ مقابل دوربین برد. سیوپنجمین جشنوارهٔ فیلم فجر حاضر به نمایش این فیلم نشد[۶] ولی به بخش رقابتی نوعی نگاه در هفتادمین جشنوارهٔ فیلم کن راه یافت و موفق به کسب جایزهٔ بهترین فیلم شد. پس از آن با ورود رسولاف به ایران در ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ دوباره گذرنامه و لوازم شخصی او توسط سازمان اطلاعات سپاه در فرودگاه ضبط و خود به دادگاه انقلاب احضار شد.[۷][۸] نزدیک به دو سال بعد در ۲۶ تیر ۱۳۹۸ رای محکومیت یک سال زندان از دادگاه بدوی همراه با دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به او ابلاغ شد.
در پی تأیید حکم در دادگاه تجدید نظر در اسفند ۱۳۹۸ و به فاصله کوتاهی از کسب خرس طلایی بهترین فیلم جشنواره برلین، محمد رسولاف برای اجرای حکم زندان فراخوانده شد. این اقدام، واکنش گسترده جامعه جهانی را همراه داشت. برلیناله، جشنواره کن، جشنواره بینالمللی فیلم مستند آمستردام، جشنواره روتردام، آکادمی فیلم اروپا، آکادمی فیلم آلمان و بسیاری دیگر از مجامع هنری با انتقاد از عملکرد حکومت ایران، از محمد رسولاف حمایت و نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردند.[۹][۱۰][۱۱] با پیگیری وکلا و به دنبال دنیاگیری کووید-۱۹ در ایران، حکم زندان او در آن مقطع اجرا نشد.
در ۱۷ تیر ۱۴۰۱ محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد بازداشت شدند.[۱۲][۱۳] علت بازداشت این دو کارگردان انتشار بیانیه سینماگران با عنوان «تفنگت را زمین بگذار»، در جریان اعتراضهای مردمی پس از فروریختن ساختمان متروپل آبادان عنوان شد.[۱۴] رسولاف پس از چند هفته بازجویی و زندان در سلول انفرادی، برای اجرای حکمهای پیشین به بند عمومی زندان اوین منتقل شد و پس از تحمل حدود هفت ماه زندان در ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ آزاد شد.
سازمان حقوق بشر ایران بازداشت محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد، را نقض فاحش آزادی بیان و آزادیهای اساسی شهروندان اعلام کرد و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آنها شد.[۱۵]
دهها نفر از اهالی سینما و هنرمندان ایرانی در بیانیهای خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط محمد رسولاف و مصطفی آل احمد شدند. اصغر فرهادی و فاطمه معتمدآریا از امضاکنندگان این بیانیه بودهاند.[۱۶]
چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ اعلام شد که محمد رسولاف به تحمل هشت سال زندان (۵سال قابل اجرا)، شلاق، جزای نقدی، و ضبط اموال محکوم شده است.[۱۷][۱۸] این حکم توسط شعبهٔ ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی تهران صادر و در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران تأیید شد.[۱۹]
او که ممنوعالخروج و به هشت سال زندان محکوم شده بود با انتشار ویدیویی از لحظه خروج خود از مرزِ زمینی ایران گفت از این پس ساکن ایران فرهنگی است.[۲۰] او با اشاره به توقیف گذرنامه خود برای چندمین بار و تفتیش مأموران امنیتی از خانهاش نوشت:
اگر فکر میکنید مرزهای ایران در دست شماست در خواب خوشی هستید. اگر ایران جغرافیایی زیر چکمههای استبداد دینی شما رنج میکشد ایران فرهنگی در ذهن مشترک میلیونها ایرانی که از ظلم و توحش شما ناچار به ترک ایران شدند زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند اراده خود را به آن تحمیل کند. از امروز من ساکن ایران فرهنگیام.