مختومقلی فراغی | |
---|---|
زاده | ۱۸ مهٔ ۱۷۲۴ حاجیقوشان، خراسان، ایران صفوی |
درگذشته | ح. ۱۸۰۷ (۸۲−۸۳ سال) خراسان، ایران قاجاری |
آرامگاه | آرامگاه مخدومقلی |
پیشه | شاعری |
زبان(ها) | زبان ترکمنی |
ملیت | ایران |
تأثیرپذیرفته از | خیام |
مختومقلی فراغی (به ترکمنی: مختومقلی فراغی، Magtymguly Pyragy) (۱۱۰۲[۱] – ۱۱۶۹ یا ۱۱۷۶ خورشیدی[پانویس ۱]) شاعر ترکمن زاده ایران است که از بزرگترین شاعران زبان ترکمنی و یکی از مهمترین شخصیتهای مردم ترکمن بهشمار میآید. وی در اشعار خود بیشتر به مسایل اجتماعی و سیاسی میپرداخت.[۲] مراسم بزرگداشت زادروز این شاعر در استان گلستان هر سال در ایران برگزار میشود.[۳]
مختومقلی در سال ۱۱۰۲ هجری خورشیدی در روستای آجیقوشان کشور ایران در شمالشرق گنبد کاووس به دنیا آمد.[۴] واژهٔ مخدوم به معنی «خدمتکردهشده»، فرد دارای خدمتکار، و سرور است و قلی به معنای غلام؛ و مخدومقلی به معنای «غلام سرور».[۵]
برپایهٔ برخی منابع محل تولد وی در منطقهای به نام گینگجای نزدیک مراوهتپه بودهاست. پدرش دولت محمد آزادی از شاعران سرشناس قرن دوازدهم ترکمن و گوگلان و مادرش ارازگل از طایفهٔ گوکلان، تیرهٔ گرکز بودند.
تحصیلات ابتدایی و زبانهای فارسی و عربی را نزد پدر خود آموخت، سپس برای تحصیل به مدرسهٔ شیرغازی در خیوه رفت و پس از آن سفرهای دیگری نیز داشت؛ از جمله به بخارا و افغانستان و هندوستان.
او در جوانی عاشق دخترخالهٔ خود منگلی شده بود که نتوانست به او برسد، پس از کشته شدن برادر بزرگتر خود عبدالله در افغانستان که به درخواست احمد شاه درانی (جانشین نادرشاه افشار در نیمه شرقی ایران و افغانستان کنونی) به آنجا رفته بود[۶] با بیوهٔ برادر خود به نام آققیز ازدواج کرد و از او دو فرزند به نامهای بابک و ابراهیم داشت که هر دو در کودکی از دنیا رفتند.
بر پایهٔ برخی منابع[پانویس ۱] مخدومقلی در سال ۱۱۶۹ ه.ش در کنار چشمهٔ اباساری در دامنهٔ کوه سونگی داغ درگذشت. او را در کنار روستای آقتوقای در ۴۰ کیلومتری غرب مراوهتپه (شمالشرق استان گلستان) و در جوار آرامگاه پدرش به خاک سپردند.
مخدومقلی در شعر خود مسائل اجتماعی و سیاسی را مورد توجه قرار داده و به اتحاد ترکمنها و تقبیح جنگهای آن دوران به خصوص حملهٔ نادرشاه افشار میپردازد. او در مورد حمله نادر به ترکمنها با وجود کمکهای قبلی ترکمنها در اوایل حکومت او شعری گفته که در آن نادر را فتاح و محکوم به فنا مینامد و از عواقب کشتار آگاه میکند:
بوگون شاه سن ارتیر گدای بولارسن | ایلدن گوندن جدا بولارسن | |
قازانارسن چوخ گناه نی سن فتاح | بیرگون جانین چیقیپ فدا بولارسن |
امروز شاهی، فردا گدایی | از ایل و زمان جدایی | |
خیلی گناهکاری ای فتاح | عاقبت روزی کشته و فدایی |
پیشبینی او بزودی با ترور نادرشاه توسط یکی از اقوام خود به واقعیت پیوست.
او همچنین مسائل اجتماعی همچون چندهمسری، سوادآموزی و نقش زنان در جامعه، فقر و اختلاف طبقاتی و معضل مواد مخدر را مورد توجه قرار میدهد. او به دلیل اعتراض به ریاکاری دینی عالمان دورو و کنایاتش به روحانیان و صوفیان مورد تحریم قرار گرفته و محاکمه شده و بهطور کلی مورد غضب اغلب خانها و قدرتمندان زمان خود بود.[۷]
در دهه ۱۳۷۰ آرامگاهی برای مختومقلی فراغی ساخته شد. ساخت این آرامگاه در سال ۱۳۷۸ پایان یافت و در ۲۸ اردیبهشت همزمان با سالگرد تولد او با حضور و سخنرانی صفر مراد نیازوف رئیسجمهور وقت ترکمنستان و عطاالله مهاجرانی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد ایران افتتاح شد.
در زادروز فراغی همواره جمعیت زیادی از مردم منطقه و مقامات دولت ایران و ترکمنستان برای برگزاری مراسم به این آرامگاه میآیند.
بیشتر اشعار او در جنگهای آن دوران (جنگهای ترکمنها با حکومت قاجار ایران، خاننشین خیوه و خاننشین بخارا و نیز جنگهای بین قبایل ترکمن) نابود شده، اشعار باقیمانده او در دههٔ ۱۸۷۰ توسط آرمینیوس وامبری، جهانگرد و خاورشناس مجار گردآوری شده و در کتابخانه بریتانیا نگهداری میشود. سه دهه پیش از وامبری هم مختومقلی توسط دو پژوهشگر لهستانی به نامهای بوریهو و آلکساندر شودزکو به دنیا معرفی شدهبود.[۸]
محمدعلی جمالزاده مخدومقلی را فردوسی ترکمانان نامیدهاست.[نیازمند منبع]
مقاله اصلی: چرا «مختومقلی فراغی»؟ چرا ایران و ترکمنستان؟
نکتۀ قابل تأمل در نظام اندیشهای مختومقلی فراغی، اعتدال است. بدین معنا که اشعار وی، در عین حال که گوشههایی از ابعاد مابعدالطبیعی و حقایق آرمانی زندگی بشری را منعکس میکند، واقعیتهای ملموس و پدیدههای عینی جامعۀ آن زمان را نیز بازتاب داده است. زبان وی، به زبان روزمرۀ آن دورۀ قبایل ترکمن بسیار نزدیک بوده و موضوعهای سرودههای او نیز، دغدغۀ مشترک انسانهای سدۀ هجدهمی آن سرزمین است. وی، سرودههای متعددی با مضامین حمد و ثنای الهی، مدح و ستایش پیامبران و اولیاءالله و دعوت جامعۀ خود به تقوای الهی و رهپیمایی در مسیر شریعت و طریقت راستین دارد. کمااینکه خود مختومقلی را نیز گاهی در زمرۀ اولیاء و از جمله «ایشان»ها به شمار آوردهاند. با وجود این، نقد شرایط اجتماعی، واکنش در برابر تحولات سیاسی و پرداختن به وقایع ملموس زمانه نیز، بخش دیگری از آفرینشهای ادبی وی را به خود اختصاص داده است. در این چشمانداز، شاید بتوان اثر پژوهشی «آنادردی عنصری» را نمونۀ مناسبی دانست که دو جهان متمایز (و در عین حال، مرتبط) در دیوان مختومقلی را تحت عنوان «دو چهرۀ مختومقلی» (چهرۀ تاریخی و چهرۀ قدسی) شناسایی کرده و پیرامون آن به گفتمانسازی پرداخته است[10]. در همین گفتمان است که مختومقلی، هم میتواند با نگاهی واقعگرایانه و عملگرایی آشکار، در صدد تنظیم مناسبات قبایل ترکمن با سرداران و حاکمان دورۀ تاریخی خویش برآید و هم میتواند در چهرۀ اصلاحطلبی سیاسی و آرمانگرای بزرگ قومی ظاهر شود. هم میتواند موانع سیاسی، قومی و مذهبی را در کورانهای تاریخی زمانۀ خود پشت سر نهد (و در تعصبات آن گرفتار نشود) و در عین حال، در قامت یک اندیشمند دینی و اهل شریعت پایدار مانده و همچنان از احترام قبایل و طوایف ترکمن برخوردار باشد. احترامی که پس از گذشت نزدیک به سه سده، کماکان پابرجاست.
|وبگاه=
وجود دارد (کمک)