ملی‌گرایی اقتصادی

ملی‌گرایی اقتصادی یا ناسیونالیسم اقتصادی (به انگلیسی:Economic Nationalism) مجموعه سیاست‌هایی است که تأکید آن بر کنترل ملی اقتصاد، کار و تشکیل سرمایه‌است حتی اگر برای این کار لازم باشد مالیات، تعرفه و محدودیت‌هایی بر بخش کارگری، کالاها و سرمایه بگذاریم. در بسیاری موارد ملی‌گرایی اقتصادی در برابر جهانی‌سازی قرار می‌گیرد یا دست کم سودآوری تجارت آزاد و بی‌قید را زیر سؤال می‌برد. گاهی ملی‌گرایی اقتصادی مفاهیمی چون صنعتی‌سازی جایگزین واردات و حمایت از تولید داخلی را هم دربر می‌گیرد.

نمونه‌ها

[ویرایش]

نمونه‌های فراوانی را می‌توان از سال ۲۰۰۵ به این سو پیدا کرد، نمونه‌هایی که در آن چند دولت مداخله می‌کنند تا از تصاحب یک کارخانهٔ ملی توسط شرکت‌های خارجی پیشگیری کنند:

  • پیشنهاد تصاحب آرسلور فرانسه و لوگزامبورگ (تولیدکنندهٔ فولاد) توسط کمپانی میتال هند.[۱]
  • جای دادن شرکت مواد خوراکی دنون فرانسه در فهرست «صنایع راهبردی» برای پیشگیری از تصاحب آن توسط پپسی‌کوی آمریکا.[۲]
  • پیشنهاد تصاحب اندسای اسپانیا توسط ای. اوان آلمان و پیشنهاد متقابل از سوی گس نچرال اسپانیا برای خنثی‌سازی این پیشنهاد.[۳]
  • پیشنهاد تصاحب شرکت برق و گاز سوئز فرانسه توسط انل ایتالیا و پیشنهاد متقابل از سوی گز د فرانس (فرانسه) برای خنثی‌سازی پیشنهاد شرکت ایتالیایی.[۴]
  • مخالفت کنگرهٔ آمریکا برای قرار داد تصاحب شرکت یونوکال آمریکایی توسط CNOOC چینی و تصاحب بی‌درنگ این شرکت توسط شرکت آمریکایی شورون.[۵]

انتقاد

[ویرایش]

روی آوردن مصرف‌کننده به کالاهای داخلی به تولیدکننده توان تجاری بیشتری می‌دهد در نتیجه آن‌ها اجازه پیدا می‌کنند تا بهای کالا را بالا برند تا سود بیشتری بدست آورند. به ویژه کارخانه‌هایی که کالاهای محلی تولید می‌کنند این توان را پیدا می‌کنند و خریداران باید بهای سود بیشتر آن‌ها را بپردازند.[۶] برای نمونه یک سیاست حمایتی در آمریکا بر روی خودروهای خارجی خراج اضافه تر گذاشت تا به خودروسازان داخلی (فورد و جنرال موتورز) توان تجاری بیشتری در داخل بدهد با این کار آن‌ها توانستند بهای خودروی تولیدی خود را بالا ببرند. این سیاست اثر منفی بر خریدار گذاشت چون حال، مصرف‌کنندهٔ آمریکایی مجبور بود برای گزینه‌های کمتر، هزینهٔ بیشتری را پرداخت کند.[۷]

منابع

[ویرایش]
  1. ""Arcelor: Villepin en appelle au "patriotisme économique""". Associated Press. ۲۰۰۵-۰۱-۳۱. Retrieved 2007-04-11.(فرانسوی)
  2. "La mobilisation se poursuit autour de Danone". Associated Press. ۲۰۰۵-۰۷-۲۱. Retrieved 2007-04-11.(فرانسوی)
  3. "Dominique de Villepin annonce une fusion Suez-GDF". Associated Press. ۲۰۰۶-۰۲-۲۵. Retrieved 2007-04-11.(فرانسوی)
  4. "La saga Endesa divise politiques, industriels et analystes". Associated Press. ۲۰۰۷-۰۳-۲۷. Retrieved 2007-04-11.(فرانسوی)
  5. Abraham, Kurt S. (2005). "Chevron wins control of Unocal as CNOOC backs down". World Oil. Retrieved 2007-04-12. {{cite web}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  6. Harry Binswanger (۲۰۰۳٫۰۹٫۰۵). "'Buy American' is UN-American". Capitalism Magazine. Retrieved 17 April 2012. {{cite web}}: Check date values in: |date= (help)
  7. Daniel J. Ikenson (July 6, 2003.). "The Big Three's Shameful Secret". The CATO Institute. Retrieved 17 April 2012. {{cite web}}: Check date values in: |date= (help)

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]