مهندسی بلور، طراحی و سنتز ساختارهای حالت جامد مولکولی با خواص مطلوب، بر اساس درک و استفاده از نیروی بین مولکولی است. دو استراتژی اصلی که در حال حاضر برای مهندسی کریستال استفاده میشود، مبتنی بر پیوند هیدروژن و پیوند کوردیناسیونی است. اینها را میتوان با مفاهیم کلیدی مانند سینتون فوق مولکولی و واحد ساختمان ثانویه درک کرد.
اصطلاح «مهندسی کریستال» برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ توسط R. Pepinsky[۱] بیان شد. اما نقطه شروع آن اغلب در ارتباط با واکنشهای تخریب نوری در اسیدهای سینامیک[۲] نسبت داده میشود. از زمان استفاده اولیه، معنای این اصطلاح بهطور قابل توجهی گسترش یافتهاست و بسیاری از جنبههای شیمی ابر مولکولی حالت جامد را در بر میگیرد.[۳] از آنجا که بسیاری از خواص عمده مواد مولکولی به روشی که مولکولها در حالت جامد ترتیب داده میشوند، واضح است که توانایی کنترل این ترتیب میتواند کنترل این خصوصیات را فراهم کند.