هدوبارد (به انگلیسی باستان: Heaðubeardan، ساکسونی باستان: Headubarden، "ریش جنگی") احتمالاً شاخه ای از لانگباردها بودند،[۱] و نام آنها ممکن است برداشتی از نام Bardengau در نیدرزاکسن آلمان باشد.[۱]
آنها هم در بیوولف و هم در Widsith ذکر شدهاند و به دشمنی با دانمارکی میپردازند. با این حال، در سنت اسکاندیناوی، ظاهراً هدوباردها فراموش شده بودند و در عوض این درگیری به عنوان یک دشمنی خانوادگی،[۲] به درگیری با ساکسونها میپردازند و سپس دانمارکیها جای هدوباردها را میگیرند.[۳]
در بیوولف، هدوباردها درگیر جنگ با دانمارکیها هستند. وقتی بیوولف ماجراجویی خود در دانمارک را برای پادشاهش هیگلاک گزارش میدهد، او اشاره میکند که هرودگار دختری به نام فریوارو داشت.[۴] از آنجا که فرودا توسط دانمارکیها کشته شده بود، هرودگار را برای ازدواج با اینگلد فرستاد تا به جنگ و دشمنی پایان دهد.[۵] یک جنگجوی پیر از هدوبارد خواست تا انتقام بگیرند،[۶] و بیوولف به هیگلاک گفت که پیشبینی میکند که اینگلد علیه پدرشوهرش هرودگار شورش خواهد کرد.[۷] در نسخهای که در وقایع نگاری دانمارکی گستا دانوروم آمدهاست جنگجوی پیر بهعنوان استارکاد ظاهر میشود، و او موفق شد اینگلد را مجبور به طلاق دادن همسرش کند و او را علیه خانوادهاش برانگیزد.[۳] پیش از این در شعر بیوولف، شاعر به ما میگوید که سالن هیروت که در نهایت در اثر آتشسوزی نابود شد،[۸] به نقل قول (ترجمه گومر[۹]) مراجعه کنید:
|
|
بنظر میرسد که جنگ جدید با اینگلد سبب به آتش کشیده شدن سالن هیروت میشود،[۱] اما شعر این دو رویداد را از هم جدا میکند (ne wæs hit lenge þā به معنای «nor far way was that day when» به ترجمه گومر).
در حالی که بیوولف هرگز به نتیجه نبرد با اینگلد نمیپردازد، شعر قدیمی تر Widsith به شکست هرودگار و هرودولف بر هیاوباردها در هیروت اشاره میکند:[۱۰]
|
<ref>
نامعتبر؛ نام «Hadubarder» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
<ref>
نامعتبر؛ نام «nordisk» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).