این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
هوش مصنوعی یک موضوع مکرر در داستانهای علمی است ، چه اتوپیایی ، که تأکید بر فواید بالقوه دارد، و یا دیستوپی، با تأکید بر خطرات.
ایده ماشین آلات با هوش انسان-مانند، حداقل به رمان Erewhon نوشتهی ساموئل باتلر در سال 1872 برمیگردد .
مفهوم رباتهای پیشرفته با هوش انسانی حداقل به سال 1872 با ساموئل باتلر و رمانش(Erewhon) برمیگردد . این موضوع به مقاله قبلی او (1863) " داروین در میان ماشین آلات " منجر شد، جایی که وی سوال تکامل آگاهی را در میان ماشینهای خودجایگزین ایجاد کرد که ممکن است انسان را به عنوان گونه غالب جایگزین کند. [۱] موجودی که در کتاب فرانکشتاین مری شلی در سال 1818 بود نیز مصنوعی در نظر گرفته شده است، به عنوان مثال توسط نویسندهی داستانهای علمی، برایان آلدیس. چنین موجوداتی نیز در دوران باستان کلاسیک ظاهر میشدند. [۲] [۳]
هوشمندی هوش مصنوعی برعکس هوش طبیعی که توسط انسان ها و دیگر حیوانات به نمایش گذاشته میشود، توسط ماشین ها نشان داده میشود.[۴] این یک موضوع مکرر در داستان های علمی(science fiction) است، چه اتوپیایی(utopian) با تأکید بر فواید بالقوه باشد یا دیستوپی(dystopian) با تکیه بر خطرات.[۵] به عنوان مثال، کارگردان فیلم ریدلی اسکات(Ridley Scott) در طول زندگی حرفه ای خود روی هوش مصنوعی تمرکز کرده است و این کار نقش مهمی در فیلم های او مانند پرومتئوس(Prometheus) ، بلید رانر(Blade Runner) و امتیازات بیگانه(Alien franchise) دارد.[۶]
در سال 1965 ، IJ Good یک انفجار اطلاعاتی را توصیف کرد، از آن بیشتر با عنوان یکتایی فناوری یاد میشود، که در آن "یک ماشین فوق العاده هوشمند" قادر به طراحی یک ماشین کاملاً هوشمندتر خواهد بود که منجر به خلق ماشین هایی باهوش بسیار یالاتری از انسان ها می شود. [۷]
کیهان شناس ماکس تگمارک خطر وجودی حاصل از هوش عمومی مصنوعی را بررسی کرده است. تگ مارک بهمحض بهوجود آمدن "هوش مصنوعی فوق العاده هوشمند"، ده مسیر ممکن را به جامعه پیشنهاد داده است، برخی اتوپیایی و برخی دیستوپیک. این موارد از "اتوپیا(کشور کامل و ایدهآل) آزادیخواهانه"، از طریق دیکتاتوری خیرخواهانه تا تسخیر هوش مصنوعی متغیر است. اگرچه مسیرهای دیگری که شامل نظر "اورولین" میشود مسدود کردن تحقیقات هوش مصنوعی و خودنابودی بشریت قبل از توسعه هوش مصنوعی فوقالعاده هوشمند، است.
در فیلم هایی مانند Ex Machina یا Chappie ، یک نابغه منزوی اولین کسی میشود که با موفقیت یک هوش عمومی مصنوعی را ایجاد می کند . دانشمندان در دنیای واقعی این امر را امری بعید تلقی میکنند. درChappie Transcendence و Blade Runner ، مردم قادرند ذهن انسان ها را در ربات ها بارگذاری کنند. معمولاً توضیح منطقیای در مورد چگونگی دستیابی به این کار دشوار ارائه نمیشود. در فیلم های I ، Robot و Bicentennial Man، رباتهایی که برای خدمت به انسان برنامهریزی شدهاند، خود به خود اهداف جدیدی تولید میکنند، بدون اینکه توضیح قابل قبولی در مورد چگونگی این اتفاق داشته باشند. [۸]
تصورات خوش بینانه از آینده هوش مصنوعی در داستان های علمی امکان پذیر است. یکی از مشهورترین مجموعهها، مجموعهی رمان " <i id="mwZw">فرهنگ</i> از آیین بنکس " است که یک آرمانشهر، پسابرجامی انسانها ، بیگانگان و موجودات پیشرفته با هوش مصنوعی را در زیستگاه های سوسیالیستی در آن سوی کهکشان راه شیری به تصویر می کشد. [۹] [۱۰] محققان دانشگاه کمبریج چهار مضمون اصلی را در سناریوهای آرمانشهر با هوش مصنوعی شناسایی کرده اند: جاودانگی یا عمر نامحدود؛ سهولت، یا آزادی از نیاز به کار؛ رضایت، یا لذت و سرگرمی ارائه شده توسط ماشین آلات؛ و تسلط ، قدرت محافظت از خود یا حکومت بر دیگران است. [۱۱]
در میان بسیاری از سناریوهای احتمالی دیستوپی که شامل هوش مصنوعی است، رباتها ممکن است کنترل تمدن را از انسان غصب کنند و آنها را مجبور به تسلیم، پنهان شدن یا انقراض کنند. یا مانند رمان Neuromancer ویلیام گیبسون در سال 1984 در سایبرپانک، موجودات هوشمند به سادگی به انسان اهمیت نمیدهند. [۱۰]
در داستان های شورش هوش مصنوعی، بدترین حالت ممکن اتفاق می افتد، زیرا موجودات هوشمند ایجاد شده توسط بشریت خودآگاه میشوند، اعتبار و قدرت انسان را رد میکنند و سعی در نابودی بشر دارند. یکی از اولین نمونهها در سال 1920 نمایشنامه RUR توسط کارل Capek است، نژادی از بردگان ربات که خود تکرار می شوند و علیه ارباب انسانی خود قیام می کنند؛ [۱۲] نمونه اولیه دیگر در فیلم Master of the World دیده میشود، جایی که War-Robot مخترع خود را میکشد. [۱۳] این داستانها با داستانهای علمی تخیلی زیادی همراه بود، یکی از مشهورترین آنها فیلم استنلی کوبریک در سال 1968 در سال 2001 است: ادیسه فضایی، که در آن کامپیوتر هوشمند مصنوعی HAL 9000 در یک مأموریت فضایی به طرز مرگباری از کار میافتد و کل خدمه به جز فرمانده سفینه فضایی، که موفق به غیرفعال کردن آن میشود را میکشد. [۱۴]
انگیزه پشت انقلاب هوش مصنوعی اغلب چیزی فراتر از جستجوای ساده برای قدرت یا یک مجموعه بزرگتری است. ممکن است روبات ها قیام کنند تا "نگهبان" بشریت شوند. از سوی دیگر، بشریت ممکن است عمداً از برخی کنترلها صرف نظر و چشمپوشی کند، زیرا از ماهیت مخرب خود وحشت دارد. یک نمونه اولیه رمان «با دستهای تا شده» جک ویلیامسون در سال 1947 است، که در آن یک نژاد از روباتهای انساننما، با نام دستورالعمل اصلی آنها - "برای خدمت و اطاعت و محافظت از انسانها در برابر آسیب" - اساساً کنترل همهی جنبههای زندگی بشر را بر عهده دارد. هیچ انسانی نمیتواند رفتاری را انجام دهد که ممکن است آنها را به خطر بیندازد و هر عمل انسانی با دقت بررسی میشود. انسانهایی که در برابر دستورالعمل نخست مقاومت میکنند، بُرده و لوبوتومی میشوند، بنابراین ممکن است تحت قانون جدید مکانیومها خوشحال باشند. اگرچه هنوز تحت اختیار انسان است، اما قانون سه قانون رباتیک ایزاک آسیموف، به طور مشابه یک راهنمایی خیرخواهانه توسط روبات ها را ارائه میدهد.
در سناریوهای دیگر ، بشریت قادر است کنترل زمین را در دست بگیرد و آن را حفظ کند، چه با ممنوعیت هوش مصنوعی، چه با طراحی ربات هایی که مطیع آن باشند (مانند کارهای آسیموف) و چه با ادغام انسان با روبات ها. فرانک هربرت، رمان نویس علمی تخیلی، ایده زمانی را کشف کرد که بشر ممکن است هوش مصنوعی را کاملاً ممنوع کند. در مجموعه <i id="mwrg">Dune</i> او شورشی با نام جهاد Butlerian آورده شده است، که در آن بشر ماشینهای هوشمند را شکست میدهد و برای بازآفرینی آنها مجازات اعدام را در نظر میگیرد، این کار را با استناد به کتاب مقدس کاتولیک نارنجی انجام میدهد که در آن جملهای با مضمون زیر یافت میشود، "شما ماشین شبیه به ذهن انسان نخواهید ساخت". در رمان های Dune که پس از مرگ او منتشر شد (شکارچیان تپههای شنی، کرمهای ماسه ای تپه ماهور)، یک هوش مصنوعی فوق العاده برای ریشه کن کردن بشر به عنوان انتقام از جهاد باتلری بازگشت. [۱۵]
در برخی از داستان ها، بشریت بر روبات ها همچنان مسلط است. این روباتها به طور خاص طوری برنامهریزی شدهاند که در خدمت جامعه باشند، مانند سه قانون رباتیک آیزاک آسیموف. در فیلمهای بیگانه، نه تنها سیستم کنترل سفینه فضایی نوسترومو تا حدودی هوشمند است (خدمه آن را "مادر" صدا میکنند)، بلکه اندرویدهایی نیز در جامعه وجود دارد که "مصنوعی" یا "افراد مصنوعی" نامیده میشوند، تقلیدهای بی نقصی از انسان هستند که مورد تبعیض قرار نمیگیرند. TARS و CASE از Interstellar به طور مشابه احساسات و شوخ طبعی شبیه سازی شده انسان را نشان می دهند در حالی که به تصدیق مصرف پذیری آنها ادامه میدهند. [۱۶]
تصویری رایج از هوش مصنوعی در داستان های علمی مجموعه Frankenstein است، اصطلاحی که آسیموف ابداع کرد، جایی که یک ربات، خالق آن را روشن میکند. هوش مصنوعی خیالی به انطباق بسیار مخرب مشهور است. به عنوان مثال، در فیلم Ex Machina 2015، موجود هوشمند آوا، خالق خود و همچنین نجات دهنده بالقوه خود را روشن می کند. [۱۷]
یک موضوع این است که یک ربات که واقعاً شبیه انسان است باید حس کنجکاوی داشته باشد. نویسندگان داستان های علمی تحقیق کردهاند که آیا هوش مصنوعی کاملاً هوشمند ممکن است شروع به کاوش در متافیزیک و ماهیت واقعیت کند. به عنوان مثال، داستان کوتاه "، به عنوان آخرین سوال " توسط ایزاک آسیموف ابر رایانه ای را توصیف می کند که از مدتها قبل از انسان دوام می آورد در حالی که سعی دارد به سوال نهایی در مورد جهان پاسخ دهد، در حالی که گولم XIV Stanisław Lem ابر رایانهای است که همکاری با انسان را متوقف میکند تا به آنها در پیروزی در جنگ کمک کند زیرا جنگ ها و خشونت را غیر منطقی می داند.[۱۸]
{{cite journal}}
: Cite journal requires |journal=
(help)