پاتریک ساپس | |
---|---|
زادهٔ | ۱۷ مارس ۱۹۲۲ تالسا، اوکلاهما، ایالات متحده |
درگذشت | ۱۷ نوامبر ۲۰۱۴ (۹۲ سال) استنفورد، کالیفرنیا، ایالات متحده |
محل تحصیل | دانشگاه شیکاگو (کارشناسی، هواشناسی، 1943) دانشگاه کلمبیا (دکتری، فلسفه، 1950) |
جایزه(ها) | نشان ملی علوم (1990) جایزه لونر (2004) |
دوره | فلسفه معاصر |
حیطه | فلسفه غرب |
مکتب | تحلیلی ساختارگرایی علمی مکتب استنفورد[۱] |
استاد راهنما | ارنست نیگل |
دانشجویان دکترا | توماس دبلیو مالون پل دبلیو هلند |
علایق اصلی | فلسفه علم مبانی مکانیک کوانتومی مبانی علوم اعصاب مبانی احتمال و اندازهگیری نظریه یادگیری |
ایدههای چشمگیر | ساختارگرایی (فلسفه علم) بهعنوان مقررات نظری مجموعه نگرش معنایی نظریهها |
تأثیرگرفته از |
پاتریک کلنل ساپس (به انگلیسی: Patrick Colonel Suppes)؛ (زاده 17 مارس 1922 - درگذشته 17 نوامبر 2014) فیلسوف آمریکایی بود که سهم قابلتوجهی در فلسفه علم، نظریه اندازهگیری، مبانی مکانیک کوانتومی، نظریه تصمیم، روانشناسی و فناوری آموزشی داشت. او استاد بازنشسته فلسفه در دانشگاه استنفورد بود و تا ژانویه 2010 مدیر برنامه آموزش برای جوانان بااستعداد در استنفورد بود.
ساپس در ۱۷ مارس ۱۹۲۲ در تولسا، اوکلاهاما بهدنیا آمد. او تکفرزند بزرگ شد، و بعدها با یک برادر ناتنی بهنام جورج که در سال ۱۹۴۳ پس از ورود پاتریک به ارتش بهدنیا آمد، بزرگ شد. پدربزرگش، سی ساپس، از اوهایو به اوکلاهاما نقلمکان کرده بود. پدر و پدربزرگ ساپس از کارکنان نفت بودند. مادرش وقتی او پسر جوانی بود فوت کرد. ساپس توسط نامادریاش بزرگ شد که قبل از شش سالگی او با پدرش ازدواج کرده بود. پدر و مادرش تحصیلات رسمی زیادی نداشتند.[۲]
ساپس تحصیل را در سال ۱۹۳۹ در دانشگاه اوکلاهاما آغاز کرد، اما در سال دوم تحصیلی خود به دانشگاه شیکاگو منتقل شد و دلیل اصلی خود را بیحوصلگی از زندگی فکری در اوکلاهما عنوان کرد. در سومین سال تحصیلی، با اصرار خانواده، در رشته فیزیک در دانشگاه تولسا تحصیل کرد و سپس در سال ۱۹۴۲ وارد نیروهای ذخیره ارتش شد. در سال ۱۹۴۳ به دانشگاه شیکاگو بازگشت و با مدرک لیسانس در هواشناسی فارغالتحصیل شد و اندکی پس از آن برای خدمت در طول جنگ جهانی دوم، در جزایر سلیمان مستقر شد.[۲]
ساپس در سال ۱۹۴۶ از نیروی هوایی ارتش اخراج شد،[۲] و در ژانویه ۱۹۴۷ بهعنوان دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشجوی ارنست ناگل شده و وارد دانشگاه کلمبیا شد، و در سال 1950[۲] مدرک دکترا گرفت. در سال ۱۹۵۲ به دانشگاه استنفورد رفت و از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۹۲ مدیر مؤسسه مطالعات ریاضی در علوم اجتماعی بود. او پس از آن پروفسور فلسفه، بازنشسته، در استنفورد شد.
در دهه ۱۹۶۰ ساپس و ریچارد آتکینسون (رئیس آینده دانشگاه کالیفرنیا) آزمایشهایی را در استفاده از رایانه برای آموزش ریاضی و خواندن به کودکان مدرسهای در منطقه پالو آلتو انجام دادند.[۳] «برنامه آموزشی استنفورد برای جوانان مستعد» و «شرکت برنامه درسی کامپیوتر»، که اکنون «فن آوریهای آموزشی پیرسون نامیده میشود» نتیجه آن آزمایشهای اولیه هستند.[۴] ساپس، در استنفورد، در تشویق توسعه شرکتهای با فناوری پیشرفته که تا دهه ۱۹۹۰ در زمینه نرمافزار آموزشی ظهور کردند نقش اساسی داشت.
یکی از کامپیوترهای مورد استفاده در آزمایشهای آموزش به کمک رایانه (CAI) ساپس و اتکینسون، سیستم آموزشی تخصصی «آیبیام ۱۵۰۰» بود. سیستم IBM 1500 CAI که توسط کمک مالی تحقیقاتی در سال ۱۹۶۴ از وزارت آموزش ایالات متحده به مؤسسه مطالعات ریاضی در علوم اجتماعی در دانشگاه استنفورد بهکار گرفته شد، ابتدا در مدرسه ابتدایی برنتوود در شرق پالو آلتو نمونهسازی شد. دانشآموزان برای اولین بار از این سیستم در سال ۱۹۶۶ استفاده کردند.[۵][۶]
برنامه Dial-a-Drill ساپس یک رابط تلفن لمسی برای CAI بود. ده مدرسه در اطراف منهتن در این برنامه شرکت داشتند که هر هفته سه درس را از طریق تلفن ارائه میکردند.[۷] Dial-a-Drill روال را برای دانشآموزانی که به دو سؤال اشتباه پاسخ دادند تنظیم کرد.[۸] این سیستم در مارس ۱۹۶۹ آنلاین شد. تلفنهای لمسی در منازل کودکان شرکتکننده در این برنامه نصب شد. نیروهای میدانی به والدین در مورد مزایای این برنامه آموزش دادند و بازخوردها را جمعآوری کردند.[۹]
در طول دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، ساپس با دونالد دیویدسن در نظریه تصمیم در استنفورد همکاری کرد. کار اولیه آنها از خطوط فکریای پیروی میکرد که در سال ۱۹۲۶ توسط فرانک رمزی پیشبینی شده بود، و شامل آزمایش تجربی نظریههای آنها بود، که در سال ۱۹۵۷ به تکنگاری تصمیمگیری: یک رویکرد تجربی به اوج رسید. مفسرانی مانند کرک لودویگ سرچشمه نظریه تفسیر رادیکال دیویدسن را در کار تکوینی او با ساپس جستجو میکنند.[۱۰]