کرنلیوس دبروین (به هلندی: Cornelis de Bruijn) (۱۶۵۲ لاهه - ۱۷۲۶ اوترخت) جهانگرد، نویسنده و نقاش هلندی بود. او در دو سفر خود، مشاهداتش از انسانها، گیاهان و ساختمانها را به تصویر کشید و به چاپ رساند. وی ضمن سفر در ایران، اطلاعات و تصاویر فراوانی نیز از شیوه زندگی ایرانیان و بناهای تاریخی ایران تهیه کردهاست. نام وی در سفرنامهاش (به زبان فرانسوی) که در سال ۱۷۱۸ میلادی منتشر شده به شکل Corneille Le Brun آمدهاست.
در اولین سفر خود، از رم بازدید کرد، جایی که با نام مستعار آدونیس به عضویت بنتووئگلها درآمد، به این ترتیب او بنتبریف آبراهام ژنوئلز دوم را امضا کرد. در مصر به بالای یک هرم رفت و امضای خود را گذاشت. وی نقاشیهای مخفیانه ای از اورشلیم، که بخشی از عثمانی بود، انجام داد. ولی نقاشیهای او از پالمیرا کپی هستند.
از سال ۱۶۸۴ در ونیز با یوهان کارل لوث کار کرد و در سال ۱۶۹۳ به لاهه بازگشت و آثار خود را فروخت. او در سال ۱۶۹۸ کتاب مصور خود را منتشر کرد که موفقیتآمیز بود و به چندین زبان ترجمه شد. دو نمونه دارای تصاویر رنگی هستند، اولین چاپ رنگی در تاریخ. از جمله تصاویری از داخل هرم بزرگ و اورشلیم بود که در اروپا مورد تحسین واقع شد.[۱]
در ۱۷۰۱ به Archangelsk رفت. در سفر دوم خود از سامویدها در شمال روسیه دیدن کرد. در مسکو با امپراتور پتر کبیر آشنا شد و خواهرزادههایش را نقاشی کرد و نقاشیها برای نامزدهای احتمالی ازدواج فرستاده شد.
در اواخر آوریل ۱۷۰۳، همراه با گروه بازرگان ارمنی اصفهانی که نامش را یعقوب داویدوف ثبت کرده، مسکو را ترک کرد.[۲] دی بروین و ارمنیان از رودخانه مسکوا، اوکا و ولگا عبور کردند و به آستاراخان رسیدند. به لطف توقف کوتاه دی برویین در نیژنی نووگورود در طول تعطیلات عید پاک، اکنون توصیفی از مرکز عمده تجارت ولگا روسیه که در سال ۱۷۰۳ با کرملین، کلیساهای سنگی، و صحنه پر جنب و جوش بار (کاباک) را داریم.[۳]
در ایران نقاشیهایی از شهرهایی مانند اصفهان و تخت جمشید (۱۷۰۴–۱۷۰۵) کشید. سپس به جاوه رفته و به ایران، روسیه و در نهایت هلند بازگشت.
نقاشیهای او از تخت جمشید، شور و هیجانی برانگیخت. شهردار آمستردام نیکلاس ویتسن و یکی از اعضای انجمن سلطنتی احتمالاً از او خواستهاند تا شهر معروف به چهل ستون را ترسیم کند. برای یک قرن، بهترین تصویر در دسترس دانشمندان غربی بودند. دی بروین به سرقت ادبی متهم شد و کتاب دوم او، Reizen over Moskovie چندان موفق نبود. از آمستردام به ویانن گریخت.
او همچنین در ایران نسخه ای از شاهنامه فردوسی را به دست آورد که آن را تلخیص کرد و برای غربیها در دسترس قرار داد.[۴]
در نهایت توسط یک تاجر ابریشم منونایت دعوت شد و در اوترخت درگذشت. معلوم نیست کی و کجا دفن شدهاست.
نمونههایی از نقاشیها و طراحیهای کرنلیوس دبروین از شهرها و بناهای تاریخی و مردمان ایران