کرین برینتون | |
---|---|
زادهٔ | ۱۸۹۸ |
درگذشت | ۷ سپتامبر ۱۹۶۸ (۷۰ سال) |
ملیت | آمریکایی |
محل تحصیل | |
پیشه | تاریخ |
شناختهشده برای | نظریه انقلاب |
آثار برجسته | کالبدشکافی انقلاب (۱۹۳۸) |
جوایز | بورسیه رودز |
امضاء | |
کلارنس کرین برینتون (به انگلیسی: Crane Brinton) در ۱۸۹۸ در ویسنتد، کنتیکت ایالات متحده زاده شد و در ۷ سپتامبر ۱۹۶۸ در کمبریج، ماساچوست درگذشت. او مورخ آمریکایی شد. در مشهورترین اثرش، «کالبدشکافی انقلاب» (۱۹۳۸) پویایی جنبشهای انقلابی به پیشرفت تب تشبیه شدهاست.[۱]
در ویسنتد، کنتیکت زاده شد ولی خانواده او به زودی به اسپرینگفیلد، ماساچوست مهاجرت کردند. جایی که او بزرگ شد و در مدارس دولتی آنجا تحصیل کرد. نتایج عالی تحصیلی سبب شد برنده «بورسیه تحصیلی رودز» برای حضور در دانشگاه آکسفورد گردد. در سال ۱۹۱۵ وارد دانشگاه هاروارد شد. در سال ۱۹۲۳ مدرک دکترای فلسفه دریافت کرد.
برینتون از سال ۱۹۲۳ تدریس در دانشگاه هاروارد را شروع کرد و در سال ۱۹۴۲ استاد تمام شد و تا زمان مرگش در هاروارد ماند.[۲] او از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۸ صاحب کرسی «پروفسور مکلین استاد تاریخ باستان و معاصر» بود.
برینتون سالها در هاروارد یک دوره آموزشی را تدریس میکرد که بهطور غیررسمی در بین دانشجویانش به نام «برانچ با برینتون» شناخته میشد.
برینتون برای نگارش تفسیرهای شوخطبعانه، خوشروح و شهرتآمیزش، مشهور بود.[۳] او بر زبان فرانسوی مسلط بود. در طول جنگ جهانی دوم مدتی رئیس تحقیقات و تحلیل لندن در «دفتر خدمات استراتژیک» بود.[۴] او همچنین مارشال آتش برای «کلیسای جامع پل» در لندن که در برابر بلیتز با آسیبهای جزئی مقاومت کرد. پس از جنگ، برینتون توسط ارتش ایالات متحده به سبب «کمک در آزادی فرانسه» مورد تجلیل قرار گرفت و در اواخر دهه ۱۹۴۰ رئیس انجمن یاران هاروارد شد.[۵] عضویت در آن دوره شامل مک جورج باندی و ری کلین بود که در امنیت ملی و اطلاعات کاملاً تأثیرگذار شدند.
در اوایل دهه ۱۹۶۰، برینتون استاد راهنمای رساله مورخ جوان، ویل جانستون در هاروارد بود.[۶] وی همچنین به عنوان مشاور مورخ «الیزابت آیزنشتاین»، نویسنده «مطبوعات چاپ به عنوان عامل تغییر» خدمت کرد.
در سال ۱۹۶۳ برینتون به عنوان رئیس انجمن تاریخ آمریکا انتخاب شد. او همچنین رئیس انجمن مطالعات تاریخی فرانسه بود.
در ۱۹ فوریه ۱۹۶۸، برینتون در جلسات فولبرایت در راستای جنگ ویتنام در مورد ماهیت اپوزیسیون ویتنامی شهادت داد و گفت آمریکاییها با یک انقلاب همدل هستند ولی انقلابی کمونیستی نیستند و اگر هوشی مین، کمونیست نبود، «کل داستان متفاوت بود.»[۷]
برینتون نقدی بر کتاب «تراژدی و امید» اثر کارول کویگلی نوشت.
از جمله کسانی که از او الهام گرفت، ساموئل هانتینگتون است که بارها از برینتون در کتاب خود «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» و رابرت استرابل جونیور در «رساله دوازده نور» نام بردهاست.[۸]