در باور سرخپوستان پوئبلو در جنوب غربی آمریکای شمالی، کچینا (kachina) روح نقابدار طبیعت، یا روان نیاکان هوپی، زونی و دیگر اقوام پوئبلو است. از کچینا خواسته میشود تا به عنوان میانجی میان خدایان و مردم عمل کند و باعث بارش باران بر زمین شود. کچیناها عمدتاً به صورت عروسکهای خراطیشده و رنگارنگ هوپی شناخته شدهاند.
پیشزمینه باور مردم هوپی به کچینا این داستان است که از قدیم بازگو شدهاست[۱][۲]:
«داستان اینکه کچینا چگونه نزد مردم هوپی آمدند مدتها پیش در یک روستای باستانی شروع شد که سالهای زیادی با خشکسالی و گرسنگی روبهرو بود. رفته رفته خوراک داشت به پایان میرسید و مردم میمردند. زمانی که امیدی بهجا نمانده بود کچینا که رنج مردم را دیدند برای آنها دلسوزی کردند. کچینا تصمیم گرفتند به شکل آدمیزاد درآمده و از طریق دعا و آواز و رقص به مردم برای باراندن ابرها، رویاندن گیاهان خوراکی، و درمان بیماران کمک کند.
مردم که پیش از این کچیناها را ندیده بودند ترسیدند که شاید بدخواه باشند و تجمع کرده و سلاح بهدست گرفتند و سعی کردند کچیناها را برانند. کچیناها اما از طریق رقص و آواز برای مردم برکت آوردند و هدایا و غذا و باران همراه آوردند.
مردم هوپی هم به خاطر سپاسگزاری از کچیناها از آنها خواستند عضو قبیلهشان شوند و به این صورت همگی کنار هم سالها در آن دهکده زندگی کردند. اما مردم که سیر و آسوده شدهبودند بعد از مدتی تنبل شدند و با غفلتهای خود باعث شدند تا علفهای هرز زمینها را بپوشاند، بیبندوباری گریبانگیر همسران شود و پیران فراموش شوند. کودکان تنها ماندند و خانهها رو به ویرانی نهاد.
کچیناها که نتیجه زندگی در کنار مردم هوپی را دیدند از اینکه در زندگی مردم مداخله کردهبودند پشیمان شده و مردمان را ترک کردند. مردم به کچیناها التماس کردند که بمانند اما تاثیری نداشت. پیش از رفتن اما، کچیناها به مردم روش آماده کردن قربانیها، پوشیدن جامههای آیینی در مراسم، و رقص و آواز و شیوه مهار عناصر طبیعی را آموختند. هرگاه که این آیینها بهدرستی انجام شوند روانهای راستین نیایشهای خود را به ایزدهای برتر تقدیم میکند و از این طریق ابرها را بارانده، برداشت محصولات را افزایش داده، و برای همه مردم دنیا شادی و تندرستی به ارمغان میآورند.»