MOND[۲] یک پدیده اصلاحی از قانون شتاب نیوتنی است. در نظریه قانون جهانی گرانش نیوتن، شتاب گرانشی در میدان استاتیک کروی متقارن، از نقطه جرم در فاصله از مبدأ را به صورت زیر میتوان نوشت:
که ثابت گرانش است. نیروی متناظر عمل کننده بر جرم آزمایش از فرمول زیر بدست میآید:
برای محاسبه منحنی چرخش غیرمعمول کهکشان مارپیچ، میلگرم اصلاح این قانون نیرو را در فرم پیشنهاد کرد:
که یک تابع دلخواه تحت شرایط زیر است:
در این حالت، MOND یک نظریه کامل نیست: برای مثال قانون حفاظت از تکانه را نقض میکند.
با این حال، چنین قوانین حفاظتی برای نظریههای فیزیکی که با استفاده از یک اصل عمل مشتق شدهاند. این بکنشتاین[۱] را به سمت اولین تعمیم غیرنسبیتی MOND سوق داد. این نظریه، AQUAL نام گذاری شد (A QUAdratic Lagrangian) که برپایه لاگرانژ است.
که پتانسیل گرانشی نیوتن است، چگالی جرم است، و یک تابع بدون بعد است.
در کره متقارن با میدان گرانشی ایستا، قانون شتاب MOND پس از جایگزینی با و به صورت جدید تغییر میکند.
بکنشتاین همچنین دریافت که AQUAL را میتوان به عنوان محدودیت غیر وابسته به یک نظریه زمینه نسبیتی به دست آورد. این نظریه به لحاظ لاگرانژی نوشته شده که شامل، علاوه بر عمل انیشتین-هیلبرت برای میدان متریک ، شرایط مربوط به یک واحد میدان برداری و دو میدان نرده ای و , از هر کدام فقط داینامیک است. The عمل TeVeS، بنابراین میتواند به صورت زیر نوشته شود:
اصطلاحات این عمل عبارتند از لاگرانژ انیشتین-هیلبرت (با استفاده از علایم متریک و جایگزینی سرعت نور با ):
که ثابت طول است، یک پارامتر بدون بعد است و یک تابع بدون بعد نامشخص است؛ در این حالت لاگرانژ میدان برداری به صورت زیر است:
که تا زمانی که یک پارامتر بدون بعد باشدr. و به ترتیب ثابتهای همبستگی نرده ای و برداری نظریه هستند. سازگاری بین مغناطیس گرانشی از نظریه TeVeS و مقادیری که توسط نسبیت عام پیش بینی و اندازهگیری شده منجر به [۴] میشود.
بهطور خاص، ترکیب یک ضریب لاگرانژ و شرط گارانتی کردن میدان برداری که یک واحد برداری میباشد.
تابع در TeVeS نامشخص است.
TeVeS همچنین «متریک فیزیکی» را با فرم جدیدی معرفی میکند:
عمل ماده معمولی با استفاده از متریک فیزیکی به صورت زیر تعریف میشود:
که مشتق کواریان با توجه به و نشان دادن آن توسط علامت میباشد.
TeVeS مشکلات مربوط به تلاشهای قبلی برای تعمیم MOND، مانند انتشار فوقانی شعاعی را حل میکند. در مقاله اون، در مقاله خود، بکنشتاین اثرات TeVeS در رابطه با لنزهای گرانشی و کیهانشناسی را مورد بررسی قرار دادهاست.
علاوه بر توانایی آن جهت محاسبه منحنی چرخش تخت کهکشانها (اگر چه MOND در اصل برای پاسخ به این موضوع طراحی شده بود)، TeVeS مدعی سازگاری با طیف وسیعی از دیگر پدیدههای مانند همگرایی گرانشی و مشاهدات کیهانی است. با این حال، Seifert[۵] نشان داد که با پارامترهای پیشنهادی بکنشتاین، یک ستاره TeVeS بسیار ناپایدار است، در مقیاسی حدود106 ثانیه (دو هفته). توانایی نظریه بهطور همزمان برای دینامیکهای کهکشانی و لنزینگ نیز مورد چالش قرار گرفت.[۶] یک راه حل ممکن شاید حالت پرجرم (حدود 2eV) نوترینو باشد.[۷]
یک مطالعه در ماه اوت ۲۰۰۶ گزارش داد که یک جفت خوشه کهکشانی در حال برخورد، خوشه گلوله است که رفتار آن گزارش شدهاست با هیچ تئوری گرانش اصلاح جاری سازگار نیست [۸].
یک مطالعه در ماه اوت ۲۰۰۶ گزارش داد که یک جفت خوشه کهکشانی در حال برخورد، خوشه گلوله، که رفتار آن گزارش شده، با هیچکدام از نظریههای گرانشی اصلاح شده تطابق ندارد.[۸]
یک مقدار [۹] کاوش نسبیت عام (GR) در مقیاس بزرگ (یک صد میلیارد برابر سیستم خورشیدی) برای اولین بار با دادههای نقشهبرداری آسمانی دیجیتال اسلون اندازهگیری شد. که[۱۰] (~۱۶٪) مطابق با GR, GR بعلاوه لامبدا-سی_دی_ام و شکل گستردهتر GR شناخته میشود به عنوان نظریه، اما پیش بینی مدل TeVeS را رد میکند . این تقریب با نسل بعدی پیمایشگرهای آسمان میبایست به حدود ~۱٪ بهبود پیدا کند و ممکن است محدودیتهای بیشتری بر روی پارامترهای فضا، همه نظریههای گرانشی اصلاح شده را تحت فشار قرار دهد.